English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
final acceptance آزمایش قبولی نهایی ناو
Other Matches
acceptance test آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
telic نهایی دارای هدف نهایی
acceeptance قبولی
adoption قبولی
acceptance قبولی
approbation قبولی
acceptances قبولی
perfecting bail قبولی کفالت
implausibility غیرقابل قبولی
ratification قبول قبولی
trade acceptance برات قبولی
nonacceptance عدم قبولی
acceeptance قبولی نویسی
acceptance date تاریخ قبولی
acceptances قبولی حواله
acceptance قبولی حواله
acceptance of offer قبولی پیشنهاد
acceptor قبولی نویس
bank acceptance قبولی بانکی
acceptance duty الزام به قبولی نویسی
accepting bank بانک قبولی نویس
by acceptance از طریق قبولی نویسی
O level نمرهی قبولی در این امتحانات
O levels نمرهی قبولی در این امتحانات
documents aganist acceptance تحویل اسناد در مقابل قبولی نویسی
goods on approval تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
acceptance credit اعتبار قابل استفاده به وسیله قبولی نویسی
d/a acceptance documentagainst تحویل اسناد درمقابل قبولی نویسی
special acceptance of a bill of قبولی براتی که فقط در محلی خاص قابل پرداخت است
semifinal مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
examination آزمایش
test آزمایش
trial آزمایش
trials آزمایش ها
tests آزمایش ها
quiz [American] آزمایش
examinations آزمایش ها
unverified <adj.> آزمایش نشده
blood test آزمایش خون
blood work آزمایش خون
untested <adj.> آزمایش نشده
uninspected <adj.> آزمایش نشده
unaudited <adj.> آزمایش نشده
unchecked <adj.> آزمایش نشده
unevaluated <adj.> آزمایش نشده
unexamined <adj.> آزمایش نشده
proven آزمایش شده
pass muster <idiom> آزمایش را با موفقیت
presentment ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
leap frog test آزمایش پرسش قورباغه
exerciser آزمایش کننده یک وسیله
Hewlett Packard قط عات آزمایش و چاپگرها
per procurationem به نمایندگی قبولی برات به نمایندگی دیگری نوشتن
acceptance sampling نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
run the gauntlet <idiom> درمعرفی آزمایش سخت قرارگرفتن
tested محیط ی برای آزمایش برنامه ها
a priori بدون بررسی یا آزمایش قبلی
tests محیط ی برای آزمایش برنامه ها
oil drop experiment آزمایش قطره روغن [فیزیک]
acceptance trial آزمایش قبول وسایل وتجهیزات
test محیط ی برای آزمایش برنامه ها
senses آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
controls اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
control اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
sensed آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
controlling اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
sense آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
acid test آزمایش قدرت پرداخت آزمون درجه نقدینگی
case رجوع به بخشی از برنامه که وابسته به نتیجه آزمایش است
hidden اثری که در حین آزمایش برنامه دیده نشده بود
debugged آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
rules روش آزمایش پیام ورودی برای وضعیتهای خاص
debug آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
debugs آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
cases رجوع به بخشی از برنامه که وابسته به نتیجه آزمایش است
ultimatums نهایی
high limit حد نهایی
terminals نهایی
definite <adj.> نهایی
terminal نهایی
privy نهایی
peremptory نهایی
final نهایی
finals نهایی
ultimata نهایی
ultimatum نهایی
conclusive نهایی
definitive نهایی
ultimate نهایی
closing نهایی
logic قطعه آزمایش که وضعیت منط قی قط عات یا مدارها را نشان میدهد
tests اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
test اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
operation آزمایش هایی برای برنامه و آمادگی داده را بررسی می کنند
tested اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
analyzer وسیله آزمایش الکترونیکی که الگوهای مختلف سیگنال را نمایش میدهد
final payment پرداخت نهایی
final destination مقصد نهایی
final judgement حکم نهایی
final diameter قطر نهایی
final drive گرداننده نهایی
extreme range برد نهایی
ultimatum هدف نهایی
ultimatums هدف نهایی
final cut برش نهایی
final act سند نهایی
final position وضعیت نهایی
ultimata هدف نهایی
final assembly مونتاژ نهایی
final report گزارش نهایی
final result نتیجه نهایی
semi-final نیمه نهایی
margin utility مطلوبیت نهایی
home stretch مرحله نهایی
net result نتیجه نهایی
ultimate stress limit حد تنش نهایی
ultimate stress تنش نهایی
ultimate strength مقاومت نهایی
ultimate load بار نهایی
ultimate analysis تجزیه نهایی
quarterfinal یک چهارم نهایی
second check بررسی نهایی
try-out تمرین نهایی
try-outs تمرین نهایی
limiting value ارزش نهایی
final term جمله نهایی
final value ارزش نهایی
final velocity سرعت نهایی
ultimate speed سرعت نهایی
grail هدف نهایی
top speed سرعت نهایی
draft نیمه نهایی
drafted نیمه نهایی
drafts نیمه نهایی
incremental cost هزینه نهایی
last word <idiom> نظر نهایی
semifinal نیمه نهایی
extreme position وضعیت نهایی
quarter-final یک چهارم نهایی
quarter final یک چهارم نهایی
quarter-finals یک چهارم نهایی
semi finals نیمه نهایی
end product فراورده نهایی
end product محصول نهایی
finals مسابقه نهایی
final مسابقه نهایی
terminus ایستگاه نهایی
terminuses ایستگاه نهایی
incremental cost هزینه نهایی
extra expenses هزینه نهایی
additional costs [expenses] هزینه نهایی
semi-finals نیمه نهایی
differential cost هزینه نهایی
differential cost ارزش نهایی
armageddon مبارزهء نهایی
elevation stop حد نهایی درجه
end strength استعداد نهایی
final assembly نصب نهایی
end user کاربر نهایی
tested آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
fields محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
mock-ups مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
field محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
tests آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
crippled leapfrog test آزمایش استانداردی که از یک محل حافظه ونه محلهای متغیر استفاده میکند
Hewlett Packard روش استاندارد واسط بین وسایل جانبی و یا قط عات آزمایش و کامپیوترها
mock-up مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
saturation آزمایش شبکه ارتباطی , با ارسال حجم بزرگ داده وپیام روی آن
fielded محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
test آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
finales اهنگ نهایی اخر
finale اهنگ نهایی اخر
terminal repeater تقویت کننده نهایی
terminal ballistics بالیستیک نهایی گلوله
ultimacy حالت نهایی غائیت
World Series مسابقات نهایی بیسبال
ultimate strength مقاومت یا استحکام نهایی
finalized بمرحله نهایی رساندن
final measurement اندازه گیری نهایی
ultimate tensile stress تنش کشش نهایی
endings بخش نهایی چیزی
tail end قسمت نهایی انتها
finalizing بمرحله نهایی رساندن
final decision رای قطعی و نهایی
aircraft rigging تنظیم نهایی هواپیما
no wind position محل نهایی هواپیما
diminishing marginal utility فایده نهایی نزولی
final heading مسیر پرواز نهایی
mechanicals نتیجه نهایی تجسمی
margine efficiency of capital بازده نهایی سرمایه
marginal costing هزینه یابی نهایی
final approach مسیر نهایی فرود
backdoor وسیله نهایی یا زیرجلی
decreasing marginal cost هزینه نهایی نزولی
ending بخش نهایی چیزی
front end نرم افزار نهایی
finishing strokes دست کاری نهایی
finalised بمرحله نهایی رساندن
final temperature درجه حرارت نهایی
draft report گزارش نیمه نهایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com