Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
O level
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
O levels
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
Other Matches
prep school
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
prep schools
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
school and college ability test
آزمون توانایی تحصیل درمدرسه و دانشگاه
upper classes
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
upper class
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
upperclassman
کسیکه در کلاسهای عالی دانشگاه یا دبیرستان درس میخواند
normal termination
پایان عادی
Master of Arts
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
Masters of Arts
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
routinize
عادی یا روزمره کردن بجریان عادی انداختن
eol
پایان خط پرچمی که بیان کننده پایان یک خط داده میباشد
hypermnesia
ازدیاد غیر عادی خاطرات وافکار گذشته افزایش غیر عادی حافظه
terminate
پایان دادن پایان یافتن
terminated
پایان دادن پایان یافتن
terminates
پایان دادن پایان یافتن
tests
آزمون ها
examinations
آزمون ها
trials
آزمون ها
trial
آزمون
examination
آزمون
quiz
[American]
آزمون
test
آزمون
batting order
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
quizmasters
آزمون گردان
litmus tests
آزمون نمایانگر
achievement test
آزمون پیشرفت
litmus tests
آزمون نهادنما
litmus test
آزمون نمایانگر
accuracy test
آزمون دقت
acceptance test
آزمون پذیرش
litmus test
آزمون نهادنما
a posteriori
آزمون مدارانه
quizmaster
آزمون گردان
litmus test
آزمون تورنسل
litmus tests
آزمون تورنسل
ability test
آزمون توانایی
achievement battery
مجموعه آزمون پیشرفت
middle school
دبیرستان
schools
دبیرستان
school
دبیرستان
secondery school
دبیرستان
haute ecole
دبیرستان
secondary school
دبیرستان
secondary schools
دبیرستان
high school
دبیرستان
middle schools
دبیرستان
high schools
دبیرستان
make a picture story test
آزمون داستان سازی مصور
mac quarrie test for mechanical ability
آزمون توانایی فنی مک کواری
lycee
دبیرستان فرانسوی
junior high school
دبیرستان مقدماتی
gym
زورخانه دبیرستان
gymnasium
زورخانه دبیرستان
gymnasiums
زورخانه دبیرستان
quizmasters
گردانندهی برنامهی آزمون اطلاعات عمومی
seashore musical ability tests
آزمون های استعداد موسیقی سیشور
quizmaster
گردانندهی برنامهی آزمون اطلاعات عمومی
otis lennon mental ability test
آزمون توانایی ذهنی اوتیس-لنون
terman group test of mental ability
آزمون گروهی توانایی ذهنی ترمن
professor
معلم دبیرستان یا دانشکده
high school
مدرسه متوسطه دبیرستان
professors
معلم دبیرستان یا دانشکده
high schools
مدرسه متوسطه دبیرستان
technical school
هنرستان دبیرستان فنی
junior schools
دوره اول دبیرستان
lycee l
دبیرستان دولتی درفرانسه
principals
رئیس دانشکده یا دبیرستان
junior school
دوره اول دبیرستان
principal
رئیس دانشکده یا دبیرستان
acid test
آزمایش قدرت پرداخت آزمون درجه نقدینگی
otis quick scoring mental ability test
آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
to pass your driver's license test at the first attempt
آزمون گواهینامه رانندگی را بار اول قبول شدن
junior
دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
prom
مجلس رقص رسمی دبیرستان یا دانشکده
proms
مجلس رقص رسمی دبیرستان یا دانشکده
juniors
دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
public school
دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
non matriculated
دوره دبیرستان را بپیان نرسانده یا بدانشگاه پذیرفته نشده
They dont recognize your high-school diploma here.
دیپلم دبیرستان شما را اینجا برسمیت نمی شناسند
colleges
دانشگاه
academy
دانشگاه
Univ
دانشگاه
college
دانشگاه
university
دانشگاه
universities
دانشگاه
dramatics
کارهای هنری وخارج ازبرنامه دبیرستان و دانشکده روش نمایش
dock receipt
قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
technical university
دانشگاه فنی
Chancellor
رئیس دانشگاه
president
رئیس دانشگاه
presidents
رئیس دانشگاه
Chancellors
رئیس دانشگاه
academy
دانشگاه هنر
the institution of a universit
تاسیس دانشگاه
University of Applied Sciences
[UAS]
دانشگاه فناوری
state university
دانشگاه دولتی
staff college
دانشگاه جنگ
state university
دانشگاه ایالتی
college of
[music, technology,...]
دانشگاه فناوری
polytechnic
دانشگاه فناوری
senior technical college
دانشگاه فناوری
academical
دانشجوی دانشگاه
academies
دانشگاه اموزشگاه
matriculant
قبول شده در دانشگاه
war college
دانشگاه عالی جنگ
chair
کرسی استادی در دانشگاه
chairing
کرسی استادی در دانشگاه
vice chancellor
معاون رئیس دانشگاه
chairs
کرسی استادی در دانشگاه
rectors
رئیس دانشگاه رهبر
chaired
کرسی استادی در دانشگاه
rector
رئیس دانشگاه رهبر
oxonian
وابسته به دانشگاه اکسفورد
semester
دوره 61 هفتهای دانشگاه
proctor
مدیر اجرایی دانشگاه
vice-chancellors
معاون رئیس دانشگاه
vice-chancellor
معاون رئیس دانشگاه
extramural
مربوط به خارج از دانشگاه
semesters
دوره 61 هفتهای دانشگاه
matriculate
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
academic costume
لباس رسمی استادی دانشگاه
spring practice
دوره تمرینهای بهاری دانشگاه
academicals
لباس رسمی استادی دانشگاه
He was not admitted to the university.
اورا به دانشگاه راه ندادند
in the schools
مشغول دادن امتحانات دانشگاه
matriculated
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
He is majoring in mathematic at the university.
در دانشگاه رشته ریاضیات می هواند
matriculates
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculating
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
send down
دانشجویی را از دانشگاه بیرون کردن
mattriculation
نام نویسی دردانشکده یا دانشگاه
faculty
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
As a university professor , his performance stank.
طرف گند زد به هر چه استاد دانشگاه !
donnish
وابسته به یا همانند استاد دانشگاه
alma mater
سرود رسمی مدرسه یا دانشگاه
faculties
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
matriculation
دخول یا نام نویسی در دانشگاه
matriculation
امتحان ورودی دانشگاه کنکور
berkeley unix
گونهای از UNIX که توسط دانشگاه کالیفرنیا
varsity
تیم اول دانشگاه یا دانشکده دانشگاهی
chancellory
رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
command and general staff college
دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
chancellery
رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
underclassman
شاگرد سالهای اول و دوم دانشگاه
general staff college
دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
ox man
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
sixth forms
دورهی آماده سازی برای دانشگاه
sixth form
دورهی آماده سازی برای دانشگاه
matriculates
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
great go
امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
matriculate
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
academia
حیطه ای از فعالیت ها و کار مرتبط با تحصیل در دانشگاه
school doctor
استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
poll degree
درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
matriculated
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
he went out in the poll
امتحان دانشگاه را گذراندولی امتیاز ویژهای نگرفت
advisee
کسی که از مشاور در مدرسه یا دانشگاه کمک می گیرد
jayvee
عضو تازه کار تیم ورزشی دانشگاه
matriculating
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matricular
وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه
university extension
تعمیم مزایای دانشگاه بدانش جویانی که دردانشگاه اقامت ندارند
bachelors
مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
bachelor
مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
ordinary
عادی
routine
عادی
private
عادی
privates
عادی
run of the mill
عادی
unexceptional
عادی
gen
عادی
uncritically
عادی
uncritical
عادی
run-of-the-mill
عادی
regular
عادی
wonted
عادی
habitual
عادی
regulars
عادی
routinely
عادی
commoners
عادی
common
عادی
routines
عادی
customary
عادی
groovy
عادی
normal
عادی
commonest
عادی
naked
عادی
entree
ورود
re-entry
ورود
import
ورود
importing
ورود
imported
ورود
re entry
ورود
entrancing
ورود
admitance
ورود
right of entry
حق ورود
appulse
ورود
introit
ورود
arrivals
ورود
entry
ورود
arrival
ورود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com