English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
Wrap it up in gift paper. آنرا در کاغذ هدیه بپیچید
Other Matches
sprocket feed محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
tractor feed روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
Turn left at the next corner. سر پیچ بعدی به چپ بپیچید.
Turn right at the next corner. سر پیچ بعدی به راست بپیچید.
Turn left at the traffic lights. از چراغ راهنمایی به دست چپ بپیچید.
Please turn left now. لطفا حالا شما به چپ بپیچید.
friction feed تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
Turn right at the next corner. سر پیچ بعدی به دست راست بپیچید.
skip حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
sheet سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
sheets سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
skipped حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skips حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
plotters وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotter وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
sprocket holes مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
NCR paper کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
flows درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flowed درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flow درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
paged انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
scratch paper کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
offerings هدیه ها
endowments هدیه
handsel هدیه
endowment هدیه
donations هدیه
present هدیه
gift هدیه
gifts هدیه
presented هدیه
presenting هدیه
presents هدیه
donation هدیه
propine هدیه
gifts هدیه دادن
endow هدیه دادن
donee گیرنده هدیه
endow هدیه کردن
token هدیه کوچک
bestow هدیه دادن
bestow هدیه کردن
gift هدیه دادن
donate هدیه کردن
give [a present] هدیه کردن
donating هدیه دادن
ex voto هدیه یا پیشکشی
meal offering هدیه اردی
donors هدیه کننده
donated هدیه دادن
donor هدیه کننده
donates هدیه دادن
donate هدیه دادن
gift of nature هدیه طبیعت
greek gift هدیه یونانی
give [a present] هدیه دادن
meat offering هدیه اردی
oblatory مبنی بر نذر یا هدیه
This is a gift. این یک هدیه است.
keepsakes هدیه یادگاری یادبود
keepsake هدیه یادگاری یادبود
toner که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
empty handed بدون هدیه دست خالی
feed روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feeds روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
No, I don't like it. نه، آنرا نمیخواهم.
I leave it in your care . آنرا به شما می سپارم
It was required of me . They imposed it on me . آنرا به من تکلیف کردند
airbed تشکی که آنرا با باد پر میکنند
Enter it in the books . آنرا دردفاتر وارد کنید
Get it to me before Friday . قبل از جمعه آنرا به من برسان
Leave it tI'll tomorrow morning . آنرا بگذارتا فردا صبح
you shoud rinse it in lukewarm water. در آب ولرم باید آنرا آب بکشید
Please accept this gift as a mark of my friendship. لطفا"این هدیه رابعلامت ونشانه دوستی من بپذیرید
I bought it on the recommendation of a friend. طبق توصیه دوستم آنرا خریدم
It is yours the asking. اگر بخواهید آنرا به شما می دهم
I bought it on your recommendation. بسفارش وتوصیه شما آنرا خریدم
Can you prove it to me? آیا می توانی آنرا به من ثابت کنی ؟
I wont buy it at this price . با این قیمت آنرا نخواهم خرید
sidelay تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
You cannot have it both ways . <proverb> نمى توانى هم این را داشته باشى هم آنرا .
I wI'll do that all by myself. من خودم بتنهایی آنرا انجام خواهم داد
flocked rug [فرشی که پشت آنرا پارچه چسبانده اند.]
Two dogs fight for a bone, and a third runs away w. <proverb> دو سگ بر سر استخوانى مى جنگند سومى آنرا بر مى دارد و مى برد .
He bought them expensive presents, out of guilt. او [مرد] بخاطر احساس گناهش برای آنها هدیه گران بها خرید.
retrofit وسیله یا امکانی که به سیستم اضافه میشود.تا آنرا بروزکند
We ought to (should)examineit in all itsaspects. باید کلیه جهات وجوانب آنرا بررسی کنیم
Boxing Day اولین روز کار بعد از عید کریسمس که طی آن به پستچی و کارمند و غیره هدیه میدهند
hardware دیسکها و مکانیزم هایی که یک کامپیوتر و وسایل جانبی آنرا می سازد
users بخشی یا خصوصیتی که کاربرطبق دلخواه خود آنرا ایجاد میکند
user بخشی یا خصوصیتی که کاربرطبق دلخواه خود آنرا ایجاد میکند
It is too expensive for me to buy ( purchase ). برای من خیلی قیمتش گران است ( پول خرید آنرا ندارم )
initialization مجموعه دستورات AT ارسالی به مودم تا پیش از استفاده آنرا تشخیص دهد
arrow pointer پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید
speeches وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند
speech وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند
prints حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
printed حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
fractal <adv.> <noun> شکل هندسی که در خودش تکرار میشود هر قدر که آنرا بزرگ کنید یک حالت دارد
alpha channel هشت بیت اول که خصوصیات پیکسل را بیان می کنند و بیتهای آخر رنگ آنرا
print حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
ground adjustable propeller ملخی که گام آنرا تنها ازخارج و روی زمین میتوان تغییر داد و نه در حال پرواز
vga آداپتور نمایش VGA که به وسیله دیگری امکان دستیابی به اطلاعات و سیگنالهای زمانی آنرا میدهد
add-ons سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
add-on سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
mouses خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
mouse خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
round روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند
roundest روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند
reader یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
readers یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
stamped addressed envelope پاکتی که بر روی آن تمبر زده و میفرستند تا طرف مقابل در آن چیزی گذاشته و بدون پرداخت هزینه ای آنرا برگرداند
Mandlebrot set تساوی ریاضی که به صورت بازگشتی برای تنظیم مقادیر به کار می رود. هنگام رسم آنرا در تصویر بخش شده
head-shrinkers کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
head-shrinker کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
isolating فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
isolate فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
anti- برنامه نرم افزاری که در کامپیوتر به دنبال ویروس می گردد و پیش از اینکه به داده یا فایل آسیب برساند آنرا نابود میکند
isolates فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
optimize کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
uart از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند
terminate and stay resident program برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
point نقط های که تقسیم بین بیتهای عدد کامل و بخش کسری آنرا از عدد دودویی نشان میدهد
reel-to-reel ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel to reel ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
hotter کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
hottest کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
hot کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
viewer امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
viewers امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
unmoderated list لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
neural network سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
UA نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
karadja medallion ترنج کرجی [این طرح مربوط به منطقه ای بین اهر و تبریز می باشد که در آن ترنج حالت کشیده داشته و هشت وجه آنرا با حالتی از قلاب می پوشانند.]
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
scanner وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanners وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
You deserve it. حق داری ( استحقاق آنرا داری )
turtle border حاشیه سماوری [در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
touch وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touches وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
charting کاغذ
two part کاغذ
charts کاغذ
letter head سر کاغذ
paper-knife کاغذ بر
paper-knives کاغذ بر
charted کاغذ
toilet paper کاغذ
chart کاغذ
paper کاغذ
papering کاغذ
wastepaper سر کاغذ یا ته کاغذ
papered کاغذ
papers کاغذ
tracings تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracing تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
lable paper کاغذ برچسب
carbon paper کاغذ کاربن
manila paper کاغذ مانیلا
abrasive paper کاغذ سنباده
pages ورق کاغذ
milimetre paper کاغذ میلیمتری
paperwork کاغذ بازی
mica paper کاغذ میکا
abrasive paper کاغذ سمباده
glass paper کاغذ گلاسه
absorbent paper کاغذ خشک کن
copy holder گیره کاغذ
tracing paper کاغذ رسم
Chad خرده کاغذ
oil paper کاغذ مومی
oil paper کاغذ روغنی
chadless بی خرده کاغذ
note paper کاغذ رقعهای
gelatine paper کاغذ ژلاتینی
chartaceous شبیه کاغذ
continuous paper کاغذ پیوسته
coordinate paper کاغذ مختصاتی
note paper کاغذ نویسی
aluminium foil کاغذ الومینیوم
oiled paper کاغذ روغنی
graph paper کاغذ گراف
f.currency پول کاغذ
sticker کاغذ خودچسب
fanfold paper کاغذ تاشو
stickers کاغذ خودچسب
page ورق کاغذ
blotting paper کاغذ خشک کن
letters کاغذ ادبیات
letter کاغذ ادبیات
filter paper کاغذ صافی
kraft paper کاغذ ضخیم
form feed تغذیه کاغذ
paper base laminate کاغذ ضخیم
i wrote letter a letter هی کاغذ نوشتم
paged ورق کاغذ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com