Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (3 milliseconds)
English	Persian
He is not such a fool as you assuoed .	آنطور که فرض کردی احمق نیست
Other Matches
as ... as ever <adv.>	آنطور ... مثل همیشه [سابق]
Pre-Raphaelites	مکتب بازنمایی طبیعت آنطور که هست
Pre-Raphaelite	مکتب بازنمایی طبیعت آنطور که هست
All is not gold that glitters. <proverb>	هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
kurdish	کردی
orbicularity	کردی
winchester disk	دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
You did well. Good for you.	خوب کردی
kurdistan	قالیچه کردی
inside kick and overarm control	لنگ کردی
How much did you spend?	تو چقدر خرج کردی؟
You have piqued my interest in ...	تو من را به ... علاقه مند کردی.
Touché!	خوب مقابله کردی! [در بحثی]
Touché!	خوب تلافی کردی! [در بحثی]
There you go again !	باز که دوباره شروع کردی !
to live extempore	کردی خوردی زندگی کردن
step frame	استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
What was your net profit?	خرج دررفته چقدر منفعت کردی ؟
Tell me how you escaped?	بگو ببینم چطور فرار کردی ؟
It was wrong of you to take the bicycle .	کار غلطی کردی که دوچرخه را برداشتی
Tell me hpw you escaped.	برایم بگه چطور فرار کردی
You pulled a fast one. That was a neat trick you played.	خوب حقه زدی ( سوار کردی )
I feel relieved because of that issue!	خیال من را از این بابت راحت کردی!
what have you [ gone and] done now!	حالا دیگه چه فوزولی [شیطنتی] کردی!
Did you ever find that pen you lost ?	قلمت که گم شده بود پیدا کردی ؟
transparently	برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparent	برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
I wI'll show you! Who do you think you are ?I know how to handle (treat) people like you !	خیال کردی! خیالت رسیده ! ( درمقام تهدید )
leaving files open	به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
What have you been up to this time?	حالا دیگر چه کار کردی ؟ [کاری خطا یا فضولی]
his parentage isunknown	اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
it is past all hope	جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
Damn it, you are late again!	لعنتی باز تو دیر کردی. [دیر آمدی]
barmier	احمق
dopey	احمق
fathead	احمق
cockeyed	احمق
naturals	احمق
fat headed	احمق
loony	احمق
wiseacre	احمق
gormless	احمق
fatheads	احمق
nincompoop	احمق
half-baked <idiom>	احمق
infatuated	احمق
inane	احمق
nincompoops	احمق
goofiest	احمق
harebrained	احمق
goofy	احمق
ninnies	احمق
ninny	احمق
natural	احمق
fool	احمق
fooling	احمق
fools	احمق
dafter	احمق
daft	احمق
goslings	احمق
barmy	احمق
luny	احمق
loonies	احمق
looney	احمق
sucker	احمق
suckers	احمق
barmiest	احمق
gawkish	احمق
gawky	احمق
fooled	احمق
asinine	احمق
daftest	احمق
simpleton	احمق
simpletons	احمق
gosling	احمق
dult	احمق
thickheaded	احمق
goofier	احمق
schnook	احمق
bughouse	احمق
sot	احمق
booby	احمق
spooney	احمق
daffy	احمق
gid	احمق
cox	احمق
muppets [colloquial]	احمق ها
dulte	احمق
insipient	احمق
fatuous	احمق
moon calf	احمق
mooncalf	احمق
nidget	احمق
tomfool	احمق
cock eyed	احمق
dotty	خل احمق
loggerhead	احمق
cockscomb	احمق
cockscombs	احمق
dromedaries	ادم احمق
dromedary	ادم احمق
drool	ادم احمق
poop	ادم احمق
drooled	ادم احمق
unmeaning	احمق کم عمق
softhead	ادم احمق
drools	ادم احمق
foolish	ابله احمق
drooling	ادم احمق
frivolous	سبکسر احمق
featherhead	ادم احمق
plumbeous	گیج احمق
noodle	ماکارونی احمق
sot	احمق کردن
tawpie	زن احمق وشلخته
goosy	احمق ترسو
goosey	احمق ترسو
senseless	احمق احمقانه
infatute	احمق کردن
galoot	ادم احمق
stupidest	احمق خنگ
stupider	احمق خنگ
stupid	احمق خنگ
feebleminded	احمق کودن
featherbrain	ادم احمق
poops	ادم احمق
battier	دیوانه احمق
dense	انبوه احمق
have rocks in one's head <idiom>	احمق بودن
mutt	آدم احمق
have a screw loose <idiom>	احمق بودن
battiest	دیوانه احمق
mutts	آدم احمق
batty	دیوانه احمق
birdbrain	ادم احمق
dotterel	ادم احمق
densest	انبوه احمق
denser	انبوه احمق
clucked	ادم احمق و رذل
to make an a of	احمق یانادان کردن
bufflehead	ادم احمق کله خر
idiots	ادم سفیه و احمق
idiot	ادم سفیه و احمق
snip	ادم احمق ته سیگار
sawney	احمق ساده لوح
thick <idiom>	احمق ،غیر منطقی
hick	دهاتی جاهل احمق
hicks	دهاتی جاهل احمق
jerks	ادم احمق و نادان
jerking	ادم احمق و نادان
duffers	ادم احمق وکودن
duffer	ادم احمق وکودن
seely	بیگناه احمق Seeding
bonehead	ادم احمق وکودن
jerk	ادم احمق و نادان
jays	شخص پر حرف و احمق
clucking	ادم احمق و رذل
goofing	شخص احمق و کودن
goofs	شخص احمق و کودن
cluck	ادم احمق و رذل
dimwit	ادم کودن و احمق
bigmouth	شخص پزبده و احمق
goofed	شخص احمق و کودن
goof	شخص احمق و کودن
snipping	ادم احمق ته سیگار
jay	شخص پر حرف و احمق
morons	ادم احمق وابله
moron	ادم احمق وابله
poop	ادم بی معنی و احمق
jerked	ادم احمق و نادان
poops	ادم بی معنی و احمق
snipped	ادم احمق ته سیگار
clucks	ادم احمق و رذل
nitwits	ادم کله خشک و احمق
zombies	انسان زنده شد ادم احمق
zombi	انسان زنده شد ادم احمق
nitwit	ادم کله خشک و احمق
zombie	انسان زنده شد ادم احمق
half-wits	ادم احمق ونادان ابله
half-wit	ادم احمق ونادان ابله
half wit	ادم احمق ونادان ابله
spoony	احمق اهل بوس وکنار
stultification	تعلیق بمحال احمق ساختن
Even a fool knows this .	یک احمق هم این رامی داند
it is inexpedient to reply	پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
duffre	ادم احمق وکودن جنس بنجل
have the last laugh <idiom>	باعث احمق بنظر رسیدن شخص
motherfuckers	آدمهای احمق و پست [اصطلاح رکیک]
twats	آدمهای احمق و پست [اصطلاح رکیک]
dipshits	آدمهای احمق و پست [اصطلاح رکیک]
arseholes	آدمهای احمق و پست [اصطلاح رکیک]
fuckers	آدمهای احمق و پست [اصطلاح رکیک]
assholes	آدمهای احمق و پست [اصطلاح رکیک]
sad sack	ادم خوش نیت ولی احمق وبی عرضه
Kurdish rug	فرش کردی [مناطق بافت به صورت پراکنده بوده و بافته های آن نیز تمایز خاصی از نظر نقشه با دیگر شهرها ندارند. در آن از لچک ترنج گرفته تا افشان و هراتی بافته می شود.]
Anatolia	منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
The whole problem with the world is that fools and fanatics are always so certain of themselves, and wiser people so full of doubts.	مشکل اصلی در دنیا این است که احمق ها و متعصب ها همیشه از خودشان مطمئن و انسان های عاقل پر از تردید هستند.
he takes no notice of it	نیست
auxiliary	نیست
storage	می نیست

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com