Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
custom-built
آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
Other Matches
original
آنچه اول استفاده یا ساخته شود
originals
آنچه اول استفاده یا ساخته شود
characteristically
آنچه مخصوص یا ویژه است
characteristic
آنچه مخصوص یا ویژه است
fibre ribbon
ریبون مخصوص ساخته شده برای چاپگر
knocked down
کالاهایی که بصورت باز به مشتری داده میشود و خود مشتری انرانصب مینماید مانند مبلمان
charges forward
هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
cost plus contracts
قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
Tell not all you know , nor do all you can.
<proverb>
به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
caveatemptor
به معنی " بگذار مشتری حذرکند یا بگذار مشتری موافب باشد "
to t. a cusomer for goods
کالای نسیه به مشتری دادن توگلایاردوی اعتباعجنس به مشتری دادن
Whatsoever
هرچه
[هر آنچه]
[آنچه ]
lute
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
client side
داده یا برنامهای روی کامپیوتر مشتری ونه روی سرور اجرا میشود مثلاگ یک برنامه java script روی جستجوگر و کاربر اجرا میشود و برنامه کربردی مشتری است یا داده ذخیره شده ریو دیسک سخت کابر است
graphics
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
fasts
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
register
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
production
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
productions
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
modular construction
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
delete
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
custom ic
IC مشتری
evening star
مشتری
bargainee
مشتری
customer
مشتری
buyers
مشتری
buyer
مشتری
jupiter
مشتری
account
مشتری
patron
مشتری
patrons
مشتری
vendee
مشتری
purchaser
مشتری
vendees
مشتری ها
purchaser
مشتری
buyer
مشتری
customers
مشتری
shopper
مشتری
shoppers
مشتری ها
purchasers
مشتری ها
buyers
مشتری ها
vendee
مشتری
clients
مشتری
client
مشتری
custom
مشتری
purchasers
مشتری
prospect
مشتری احتمالی
prospecting
مشتری احتمالی
prospects
مشتری احتمالی
habitue
مشتری مانوس
chap
مشتری مرد
prospected
مشتری احتمالی
Jove
ستاره مشتری
John
[American E]
[prostitute's client]
مشتری
[فاحشه ای]
embedded code
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
custom ROM
مین نیاز مشتری
tout
مشتری جلب کردن
touted
مشتری جلب کردن
touting
مشتری جلب کردن
accosts
مشتری جلب کردن
shop lifter
دزد مشتری نما
jovian planets
سیارههای مشتری مانند
custom software
نرم افزار مشتری
patrons
مشتری یا ارباب رجوع
client server network
شبکه خدمتگزار- مشتری
accost
مشتری جلب کردن
catch phrase of catchline
شعار جذب مشتری
touts
مشتری جلب کردن
customer service technician
تکنسین سرویس مشتری
charge account
حساب بدهی مشتری
accosting
مشتری جلب کردن
patron
مشتری یا ارباب رجوع
accosted
مشتری جلب کردن
customers
نگهداری و تعمیر یک وسیله مشتری
status enquiry
پرسش درخصوص وضعیت مشتری
patronizes
نگهداری کردن مشتری شدن
patronized
نگهداری کردن مشتری شدن
patronize
نگهداری کردن مشتری شدن
customer
نگهداری و تعمیر یک وسیله مشتری
patronises
نگهداری کردن مشتری شدن
patronised
نگهداری کردن مشتری شدن
customer
ول نیاز ها و سفارشات و درخواستهای مشتری است
deliverable state
کالاهایی که در وضعیت تحویل به مشتری میباشند
customers
ول نیاز ها و سفارشات و درخواستهای مشتری است
patron-driven acquisition
[PDA]
[library]
کسب بر طبق
[درخواست]
مشتری
[کتابخانه]
tramp steamer
کشتی که به هرمحلی که مشتری بخواهدسفر میکند
dispersal airfield
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
self selection
انتخاب کالا توسط مشتری خود گزینی
canvassing
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
back order
قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
canvasses
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassed
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvass
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
asteroid
سیارات صغارمابین مریخ و مشتری شهاب اسمانی
asteroids
سیارات صغارمابین مریخ و مشتری شهاب اسمانی
wrought
ساخته
framed
ساخته
customize
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customising
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customises
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customised
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customized
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customizes
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customizing
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
soi disant
خود ساخته
it is made
ساخته میشود
irowork
اهن ساخته
precast
پیش ساخته
ruled surface
سطح خط ساخته
bamboo
ساخته شده از نی
i do not have it in me
از من ساخته نیست
bamboos
ساخته شده از نی
artificalism
ساخته پنداری
fecit
ساخته است
immature
نیم ساخته
made
ساخته شده
prefabs
پیش ساخته
simulated
شبیه ساخته
hand made
ساخته دست
haniwork
دست ساخته
self formed
خود ساخته
paved ford
گدار ساخته
pukka
ساخته شده
self-made
خود ساخته
officinal
ساخته واماده
self constituted
خود ساخته
pucka
ساخته شده
self made
خود ساخته
prefabricate
پیش ساخته
prefab
پیش ساخته
manufactured head
سر ساخته شده
makable
ساخته شدنی
prefabricated
پیش ساخته
demo
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
demonstration
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
demonstrations
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
tie in
فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
tie-in
فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
cost absoption
هزینهای که در قیمت تولید کالا منظورنمیشود و از مشتری دریافت نمیگردد
They have come out with a new gimmick to attract customers .
کلک جدیدی برای جلب مشتری پیدا کرده اند
dummy
محصول کپی برای بررسی عکس العمل مشتری به طرح
cash-and-carries
نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash and carry
نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carry
نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
dummies
محصول کپی برای بررسی عکس العمل مشتری به طرح
tie-ins
فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
cellulosic
ساخته شده از سلول
blueprint
نقشه پیش ساخته
finished goods
کالاهای ساخته شده
zipgun
طپانچه دست ساخته
marmorean
ساخته شده از مرمر
wolframic
ساخته شده ازتنگستن
modular design
مدل پیش ساخته
pre cast concrete
بتن پیش ساخته
blueprints
نقشه پیش ساخته
pre fabricated
پیش ساخته شده
tubular
ساخته شده ازلوله
marmoreal
ساخته شده از مرمر
stanchion
ستون پیش ساخته
it is made
ساخته شده است
synthetic tar
قطران باز ساخته
teacher made test
ازمون معلم ساخته
india rubber
ساخته شده از لاستیک
india rubbers
ساخته شده از لاستیک
unregenerated
دوباره ساخته نشده
intermediate product
محصول نیم ساخته
unregenerate
دوباره ساخته نشده
man made
ساخته دست انسان
built up beam
تیر ساخته شده
man-made
ساخته دست انسان
high wrought
با استادی ساخته شده
heparin
که در کبد ساخته میشود
semi finished goods
کالاهای نیمه ساخته
fabrication
کالاهای ساخته شده
build up beam
تیر ساخته شده
contango
بهره دیرکرد تسلیم قرضه وسهام مهلت تحویل مبیع به مشتری
constant
آنچه تغییر نمیکند
biased
آنچه اریب دارد
previous
آنچه زودتر رخ میدهد
exclusive
آنچه شامل نمیشود
contiguous
آنچه اثر می گذارد
auxiliaries
آنچه کمک میکند
authentic
آنچه درست است
producing
آنچه تولید میکند
circulating
آنچه به راحتی می چرخد
constants
آنچه تغییر نمیکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com