Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
accelerando
آهسته آهسته آهنگ را تندتر کنید
Other Matches
adagio
آهسته و ملایم
[اجرای آهنگ باهستگی]
I'm beginning to get scared
[hungry]
.
آهسته آهسته به ترس می افتم
[گرسنه می شوم]
.
SLOW
آهسته
foot pace
قدم آهسته
drag one's feet/heels
<idiom>
آهسته کار کردن
To speak slowly.
آهسته صحبت کردن (شمرده)
Put the table down gently.
میز زا آهسته زمین بگذارید
He was walking with slow steps .
با قدمهای آهسته راه می رفت
snail's pace
<idiom>
حرکت آهسته روبه جلو
inch
پیمودن مسیر
[به طریق آهسته]
to edge one's way
[towards something]
[به چیزی]
آهسته و با احتیاط نزدیک شدن
She was reading the book to herself.
کتاب را آهسته ( پیش خودش) می خواند
asymmetric video compression
تا روی کامپیوتر آهسته هم اجرا شود
Could you drive more slowly, please?
ممکن است لطفا کمی آهسته تر برانید؟
To speak in a low voice.
آهسته صحبت کردن ( با صدای کوتاه ،یواش )
Slow but sure wins the race.
<proverb>
پیروزى از آن کسى است که آهسته و مطمئن مى رود .
Be slow to promise and quick to perform.
<proverb>
در قول دادن آهسته باش ولى در انجام آن تسریع کن.
to go easy on somebody
[something]
با کسی
[چیزی]
مهربان
[آهسته]
[ملایم]
رفتار کردن
The tourist industry is recovering to pre-crisis levels.
صنعت گردشگری آهسته ترمیم می شود و به سطح قبل از بحران می رسد.
adagio
رقص دو نفری که زن روی پنجهء پا میرقصد و بکمک مرد آهسته بهوا میپرد
You ought to coordinate(harmonize) your plans (programs).
باید برنامه هایتان را هم آهنگ کنید
to anneal
سخت کردن
[روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی]
[فلزات]
[مهندسی]
buffer
استفاده از فضای ذخیره سازی موقت در پورتهای ورودی یا خروجی تا وسایل جانبی آهسته بتوانند با CPU سریع کار کند
Better late than never.
<proverb>
آهسته برو همیشه برو.
accelerun do
تندتر
repeats
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeat
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
to have the legs of
تندتر رفتن از
outpace
تندتر قدم زدن از
accelerando
<adj.>
<adv.>
بطورتدریجی تندتر کردن
catalyze
تندتر کردن کاتالیز
outkick
تندتر از رقیب دویدن
outpace
تندتر گام زدن از
I can't run any faster.
من تندتر دیگر نمی توانم بدوم.
To quicken ones pace .
قدمهای خود را سریع تر کردن ( تندتر راه رفتن )
add
اضافه کنید زیاد کنید
adding
اضافه کنید زیاد کنید
adds
اضافه کنید زیاد کنید
prescan
خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
track
[on a sound recording medium]
تیتر آهنگ
music track
تیتر آهنگ
play music
آهنگ ساختن
make music
آهنگ ساختن
coloratura
آهنگ پرجلوه و پرزیر و بم
out of step
<idiom>
هم آهنگ وتوازن نداشتن
To set out on a journey.
آهنگ سفر کردن
accented
صدا یا آهنگ اکسان
To compose music (potery) .
آهنگ ( شعر ) ساختن
coloraturas
آهنگ پرجلوه و پرزیر و بم
accent
صدا یا آهنگ اکسان
One must keep up with the times.
باید با زمان آهنگ بود
acute accent
صدا یا آهنگ زیر اکسان
Who has composed this tune?
این آهنگ راکی ساخته ؟
chime in
<idiom>
ملحق شدن (آهنگ یا گفتگو)
sing-songs
دادن آهنگ مصنوعی و یکنواخت به صدا
composer
آهنگ ساز
[بیشتر موسیقی کلاسیک]
to be in tune with somebody
هم آهنگ بودن با کسی
[اصطلاح مجازی]
sing-song
دادن آهنگ مصنوعی و یکنواخت به صدا
This tune is in the key of Isfahan .
این آهنگ درمایه اصفهان است
barbershop
وابسته به آهنگ احساساتی که توسط چند مرد خوانده شود
ease off
شل کنید
say no more
بس کنید
wait a second
تامل کنید
move out
حرکت کنید
Turn (let) the dog loose.
سگ راباز کنید
vide infara
را نگاه کنید
push the door to
در راپیش کنید
oyez
گوش کنید
oyez
توجه کنید
make a hurry
عجله کنید
leontief table
نگاه کنید به :
recive
مصرف کنید
attention to orders
توجه کنید
accelerando
کم کم تند کنید
deleting
حذف کنید
deletes
حذف کنید
deleted
حذف کنید
delete
حذف کنید
cautions
توجه کنید
cautioned
توجه کنید
caution
توجه کنید
repeat
تکرار کنید
supposing
فرض کنید
supposes
فرض کنید
suppose
فرض کنید
have patience with me
با من حوصله کنید
repeats
تکرار کنید
cautioning
توجه کنید
hurry up
عجله کنید
hold hard
صبر کنید
i say
نگاه کنید
into a ball
نخ راگلوله کنید
keep at it
مداومت کنید
dele
پاک کنید
give it a wipe
انراخشک کنید
NB
خوب دقت کنید
KEEP LEFT
از سمت چپ حرکت کنید.
I won't be talked into it!
من را نمیتوانید متقاعد کنید!
Full tank, please.
لطفا باک را پر کنید.
observe silence
سکوت را رعایت کنید
Please check the water.
لطفا آب را کنترل کنید.
When will you depart?
کی شما حرکت می کنید؟
Notice the details!
توجه کنید به جزییات !
wait a little
کمی صبر کنید
Cash is in short supply these days .
از حقوق ماهانه ام کم کنید
Refer (turn over) to page 110.
به صفحه 110مراجعه کنید
Please check the ...
لطفا ... را کنترل کنید.
Do you agree that …
آیا تصدیق می کنید که …
Turn the water tap on .
شیر آب را باز کنید
Please behave yourself . Please be courteous.
ادب را رعایت کنید
you do me injustice
در باره من بی عدالتی می کنید
infile
به ستون دو حرکت کنید
out with him
اورا بیرون کنید
trails
هدف را تعقیب کنید
trailing
هدف را تعقیب کنید
record as target
اماج را ثبت کنید
trailed
هدف را تعقیب کنید
trail
هدف را تعقیب کنید
maydays
خطر کمک کنید
mayday
خطر کمک کنید
she your profit with him
سودخودرابا اوتقسیم کنید
off with his head
سرش را از تن جدا کنید
open
مروحه را باز کنید
opened
مروحه را باز کنید
drop track
تعقیب را قطع کنید
do good to others
بدیگران نیکی کنید
continue your studies
تحصیلات خودرادنبال کنید
check firing
عناصرتیر را بررسی کنید
cease engagement
درگیری را قطع کنید
avast
ایست توقف کنید
chains
مراجعه کنید به CATENA
chain
مراجعه کنید به CATENA
opens
مروحه را باز کنید
shift colors
پرچم را تعویض کنید
try and came
کوشش کنید که بیائید
wait a minute
اندکی صبر کنید
supra
ببالا نگاه کنید
sus.per coll
حلق اویزش کنید
stack arms
تفنگها راچاتمه کنید
wait a second
اندکی صبر کنید
wait a second
یک خرده صبر کنید
single file
به ستون یک حرکت کنید
wait a minute
یک دقیقه صبر کنید
associated file
وقتی فایل را انتخاب می کنید
Please sign here.
لطفا اینجا را امضا کنید.
associated document
وقتی فایل را انتخاب می کنید
Do you feel hungry?
شما احساس گرسنگی می کنید؟
o bey your parents
والدین خودرا اطاعت کنید
up with it!
بلندش کنید بگذاریدش بالا
Please get it off !
[Please clean it up !]
لطفا این را پاک کنید !
Please heat up my food.
لطفا" غذایم را داغ کنید
strangle
یاد شده را خاموش کنید
clear and hold
منطقه را پاک و حفظ کنید
KEEP RIGHT
از سمت راست حرکت کنید.
Call a doctor quickly.
فورا پزشک خبر کنید.
Call an ambulance quickly.
فورا یک آمبولانس خبر کنید.
Please call the police.
لطفا پلیس را خبر کنید.
Every day that you go unheeded, you need to count on that day
هر روز که بیفتید، باید در آن روز حساب کنید
Can you help me?
ممکن است کمکم کنید؟
Please check the battery.
لطفا باطری را کنترل کنید.
Please check the oil.
لطفا روغن را کنترل کنید.
large spread
فاصله گلوله ها راکم کنید
negative altitude
ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
drop
قطره سقوط کردن کم کنید
Which bank do you bank with?
با کدام بانک کار می کنید؟
Wont you have sweets (candies)
شیرینی میل نمی کنید ؟
dropping
قطره سقوط کردن کم کنید
drops
قطره سقوط کردن کم کنید
Please don't wake me until 9 o'clock!
لطفا من را ساعت ۹ بیدار کنید!
identified
مشاهده کردن شناسایی کنید
Erase ( clean ) the blackboard.
تخته سیاه راپاک کنید
identifying
مشاهده کردن شناسایی کنید
identify
مشاهده کردن شناسایی کنید
identifies
مشاهده کردن شناسایی کنید
He helped me for my fathers sake.
بخاطر پدرم به من کمک کنید
Act according to the previous procedure.
بترتیب گذشته عمل کنید
Please consider my suggestion.
لطفا" به پیشنهاد من توجه کنید
Enter it in the books .
آنرا دردفاتر وارد کنید
repeat range
با همین مسافت تیراندازی کنید
adjusts
میزان کردن تنظیم کنید
Please have my bill ready.
لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
adjusting
میزان کردن تنظیم کنید
record firing
عناصر تیر را ثبت کنید
plead for the widow
در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
Line up the children in order of height.
بچه ها رابترتیب قد بخط کنید
Can you find your way out?
راهتان را به خارج می توانیدپیدا کنید ؟
Offer him some chocolates.
به ایشان شکلات تعارف کنید
dropped
قطره سقوط کردن کم کنید
Drop me just before you get to the turning.
مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
trailing
هدف رادر سمت ... تعقیب کنید
trails
هدف رادر سمت ... تعقیب کنید
trailed
هدف رادر سمت ... تعقیب کنید
trail
هدف رادر سمت ... تعقیب کنید
Follow signs for York.
به علائم شهر یورک توجه کنید.
Move along, please!
[in a crowd]
لطفا بجلو حرکت کنید!
[در جمعیتی]
Please open this bag.
لطفا این کیف را باز کنید.
Follow signs for York.
به تابلوهای شهر یورک توجه کنید.
pray consider my case
خواهش دارم بکار من رسیدگی کنید
Please check the spear tyre, too.
لطفا تایر زاپاس را هم کنترل کنید.
Can you recommend a guest house?
آیا میتوانید یک پانسیون به من معرفی کنید؟
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com