English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
acoustics آواشناسی نسبت های صوتی قابلیت شنوایی
Other Matches
acoustically نسبت به صدا یا شنوایی
warned exposed قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
aliasing افزودن سیگنالهای صوتی بین الگوهای صوتی برای ایجاد صدای ملایم تر
bumblebee تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
bumblebees تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
polyphone جعبه موسیقی حرف دو صوتی یا چند صوتی
audio mixer میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی
sonic booms انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
vocal cords تارهای صوتی رشتههای صوتی یا اوایی
sonic boom انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
interoperability قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
airmobility قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
elasticity خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
serviceability قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
swimming capability قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
flotation قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
electromagnetic compatability قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
accession قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
commensurability قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
voice answer back یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
leverage نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
ohm's law جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
lift fan توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
liftjet توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
reflectance قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
ductility قابلیت کشش قابلیت تورق
donkey sonar ردیاب صوتی هلی کوپتر ردیاب صوتی
attributable قابل نسبت دادن نسبت دادنی
prorata برحسب نسبت معین بهمان نسبت
quditory nerve پی شنوایی
auditions شنوایی
audition شنوایی
auditioned شنوایی
auditioning شنوایی
audibility شنوایی
ears شنوایی
ear شنوایی
hearing شنوایی
hearings شنوایی
strain hardenability قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
acoustical وابسته به شنوایی
sonic درمیدان شنوایی
nervus acusticus عصب شنوایی
monaural hearing شنوایی یک گوشی
auditive وابسته به شنوایی
audiometry شنوایی سنجی
acoumeter شنوایی سنج
audiogram نگاره شنوایی
auditory nerve عصب شنوایی
acoustic nerve عصب شنوایی
acoumetry شنوایی سنجی
audible frequency فرکانس شنوایی
video tape نواردیداری و شنوایی
acoustic meatus مجرای شنوایی
audible قابل شنوایی
hearing threshold استانه شنوایی
acoustic وابسته به شنوایی
auditory ossicles استخوانچههای شنوایی
auditory labyrinth حلزون شنوایی
audiometer شنوایی سنج
nationallism مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
taking of evidence شنوایی گواهی [حقوق]
acoustics علم عوارض شنوایی
deaf فاقد قوه شنوایی
deafer فاقد قوه شنوایی
inaudible غیر قابل شنوایی
hearing of evidence شنوایی گواهی [حقوق]
deafest فاقد قوه شنوایی
He takes my advice. He listens to me. از من حرف شنوایی دارد
acoustician متخصص علم شنوایی
audile مربوط به حس شنوایی مسموع
acoumetry اندازه گیری قدرت حس شنوایی
otocyst عضو حساس شنوایی بی مهرگان
sound absorption خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
audiometer دستگاه سنجش قوهء سامعه شنوایی سنج
infrasonic دارای تواتر و نوسانی پایین تر از شنوایی بشر
audio وابسته به شنوایی یا صوت گیرنده و تقویت کنندهء صدا شنودی
vocals صوتی
sound powered صوتی
vowels صوتی
phonography صوتی
vowel صوتی
vocal صوتی
sonic صوتی
monaural یک صوتی
acoustic صوتی
phonic صوتی
sonic depth finder ژرفایاب صوتی
voice input ورودی صوتی
sounds موج صوتی
hammer box چکش صوتی
soundest موج صوتی
sounded موج صوتی
sonic delay line خط تاخیری صوتی
archer راکت صوتی
archer موشک صوتی
sonic frequency بسامد صوتی
archers موشک صوتی
archers راکت صوتی
hammer box ضارب صوتی
sonar ردیاب صوتی
audio range ناحیه صوتی
contrapuntal چند صوتی
sound barrier مانع صوتی
phonology نظام صوتی
humming noise اغتشاش صوتی
sonic booms انفجار صوتی
voicing شفاهی صوتی
soundtracks حاشیهی صوتی
soundtrack حاشیهی صوتی
voices شفاهی صوتی
voice شفاهی صوتی
sound frequency بسامد صوتی
sound موج صوتی
sound energy انرژی صوتی
sound powered وسیله صوتی
sound powered telephone تلفن صوتی
sound vibration ارتعاش صوتی
sounp power توان صوتی
fathometer سوند صوتی
acoustic signal سیگنال صوتی
sonic boom انفجار صوتی
sonic boom دیوار صوتی
sonic booms دیوار صوتی
acoustic به طریقه صوتی
tuning forks دو شاخه صوتی
sound discipline انضباط صوتی
sound channel مسیرعبور صوتی
sound bars نوارهای صوتی
voice synthesis ترکیب صوتی
voice response جواب صوتی
voice recognition تشخیص صوتی
voice output خروجی صوتی
voice mail پست صوتی
voice communications ارتباطات صوتی
vocalization تلفظ صوتی
vocalical صدادار صوتی
tonal scale مقیاس صوتی
vocalic صدادار صوتی
vocable کلمه صوتی
tuning fork دو شاخه صوتی
acoustic filter صافی صوتی
sound wave موج صوتی
hum اغتشاش صوتی
hummed اغتشاش صوتی
acoustic sweeping روبیدن صوتی
phonetic system سیستم صوتی
phonetic alphabet الفبای صوتی
phoneme صدای صوتی
phoneme حرف صوتی
hums اغتشاش صوتی
affricate ادغام صوتی
acoustic intensity شدت صوتی
acoustic memory حافظه صوتی
acoustical surveillance مراقبت صوتی
acoustical sound enclosure روپوش صوتی
acoustic wave موج صوتی
acoustic spectrum طیف صوتی
acoustic signal علامت صوتی
acoustic pressure فشار صوتی
sound waves موج صوتی
sound probe گیرنده صوتی
audio reception دریافت صوتی
audio oscillator اوسیلاتور صوتی
audio frequency amplifier فزونساز صوتی
audio amplifier فزونساز صوتی
audio frequency فرکانس صوتی
audio transformer مبدل صوتی
audio frequency بسامد صوتی
echo sounder عمق یاب صوتی
sound channel کانال صوتی دریایی
split sound system کانال صوتی دوگانه
audio amplifier تقویت کننده صوتی
dual channel television sound system کانال صوتی دوگانه
audio amplifier امپلی فایر صوتی
acoustic delay line خط تاخیر دهنده صوتی
dual channel sound system کانال صوتی دوگانه
acoustic coupler تزویج کننده صوتی
intercarrier sound system کانال صوتی مخلوط
universal output transformer مبدل صوتی عمومی
acoustical sound enclosure محفظه عایق صوتی
acoustic با استفاده از انرژی صوتی
screamer نوسان ساز صوتی
automatic voice network شبکه صوتی خودکار
acoustic synchronizer همزمان ساز صوتی
acoustic coupler تطبیق دهنده صوتی
first audio stage مرحله صوتی نخست
laloplegia فلج دستگاه صوتی
acoustic resonance device دستگاه همنوایی صوتی
triphthong کلمه یا حرف سه صوتی
sound spectrograph طیف نگار صوتی
sound ranging مسافت یابی صوتی
acoustic minehunting مین یابی صوتی
acoustic circuit مدار صوتی مین
phonetic alphabet الفبای صوتی یا اوایی
semivowel حرف نیم صوتی
sonant صوتی باهنگ صدا
devocalize غیر صوتی کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com