Dictiornary-Farsi | آیا تصدیق می کنید که … | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
Do you agree that …	آیا تصدیق می کنید که …


Other Matches

repeat	بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeats	بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
add	اضافه کنید زیاد کنید
adding	اضافه کنید زیاد کنید
adds	اضافه کنید زیاد کنید
location audit	تصدیق دقت تعیین محل هدف به وسیله رادار تصدیق محل سکنی پرسنل یامحل اجناس درانبار
prescan	خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
certifies	تصدیق و گواهی کردن تصدیق و گواهی دادن
certify	تصدیق و گواهی کردن تصدیق و گواهی دادن
certifying	تصدیق و گواهی کردن تصدیق و گواهی دادن
say no more	بس کنید
ease off	شل کنید
cautioned	توجه کنید
cautioning	توجه کنید
caution	توجه کنید
cautions	توجه کنید
oyez	گوش کنید
oyez	توجه کنید
Turn (let) the dog loose.	سگ راباز کنید
accelerando	کم کم تند کنید
recive	مصرف کنید
vide infara	را نگاه کنید
delete	حذف کنید
wait a second	تامل کنید
push the door to	در راپیش کنید
deleting	حذف کنید
deletes	حذف کنید
attention to orders	توجه کنید
deleted	حذف کنید
move out	حرکت کنید
repeat	تکرار کنید
have patience with me	با من حوصله کنید
into a ball	نخ راگلوله کنید
i say	نگاه کنید
hold hard	صبر کنید
dele	پاک کنید
give it a wipe	انراخشک کنید
leontief table	نگاه کنید به :
repeats	تکرار کنید
supposing	فرض کنید
suppose	فرض کنید
keep at it	مداومت کنید
supposes	فرض کنید
hurry up	عجله کنید
make a hurry	عجله کنید
license	تصدیق
authentication	تصدیق
confirmation	تصدیق
certificate	تصدیق
testimonies	تصدیق
acknohledgement	تصدیق
licensing	تصدیق
justifications	تصدیق
sanctions	تصدیق
sanctioning	تصدیق
acknowledgements	تصدیق
acquiescence	تصدیق
sanctioned	تصدیق
sanction	تصدیق
validation	تصدیق
testimony	تصدیق
acknowledgments	تصدیق
sanitification	تصدیق
justification	تصدیق
certificates	تصدیق
recognition	تصدیق
ratification	تصدیق
attestation	تصدیق
validates	تصدیق
avouchment	تصدیق
verification	تصدیق
legalization	تصدیق
approval	تصدیق
certification	تصدیق
validate	تصدیق
validating	تصدیق
admitance	تصدیق
porenotion	تصدیق
acknowledgement	تصدیق
acknowledgment	تصدیق
validated	تصدیق
sus.per coll	حلق اویزش کنید
chain	مراجعه کنید به CATENA
chains	مراجعه کنید به CATENA
Full tank, please.	لطفا باک را پر کنید.
she your profit with him	سودخودرابا اوتقسیم کنید
shift colors	پرچم را تعویض کنید
you do me injustice	در باره من بی عدالتی می کنید
wait a second	اندکی صبر کنید
continue your studies	تحصیلات خودرادنبال کنید
Please check the ...	لطفا ... را کنترل کنید.
KEEP LEFT	از سمت چپ حرکت کنید.
wait a little	کمی صبر کنید
wait a minute	یک دقیقه صبر کنید
wait a minute	اندکی صبر کنید
NB	خوب دقت کنید
Cash is in short supply these days .	از حقوق ماهانه ام کم کنید
Refer (turn over) to page 110.	به صفحه 110مراجعه کنید
single file	به ستون یک حرکت کنید
stack arms	تفنگها راچاتمه کنید
Please check the water.	لطفا آب را کنترل کنید.
supra	ببالا نگاه کنید
Turn the water tap on .	شیر آب را باز کنید
try and came	کوشش کنید که بیائید
Please behave yourself . Please be courteous.	ادب را رعایت کنید
wait a second	یک خرده صبر کنید
trails	هدف را تعقیب کنید
trailing	هدف را تعقیب کنید
trailed	هدف را تعقیب کنید
trail	هدف را تعقیب کنید
maydays	خطر کمک کنید
mayday	خطر کمک کنید
observe silence	سکوت را رعایت کنید
record as target	اماج را ثبت کنید
avast	ایست توقف کنید
I won't be talked into it!	من را نمیتوانید متقاعد کنید!
out with him	اورا بیرون کنید
cease engagement	درگیری را قطع کنید
off with his head	سرش را از تن جدا کنید
check firing	عناصرتیر را بررسی کنید
drop track	تعقیب را قطع کنید
infile	به ستون دو حرکت کنید
open	مروحه را باز کنید
Notice the details!	توجه کنید به جزییات !
opens	مروحه را باز کنید
opened	مروحه را باز کنید
When will you depart?	کی شما حرکت می کنید؟
do good to others	بدیگران نیکی کنید
certificate of a doctor	تصدیق طبیب
acknowledgement of order	تصدیق سفارش
set one's seal to	تصدیق کردن
certificate of death	تصدیق فوت
testimony	تصدیق مدرک
certified	تصدیق شده
cognizance	تصدیق ضمنی
testimonies	تصدیق مدرک
intromission	تصدیق معارضه
certificates	تصدیق نامه
foregone conclusion	تصدیق بلاتصور
indorsation	تصدیق کردن
indefensibility	تصدیق ناپذیری
prejudgement	تصدیق بلاتصور
attestation	تصدیق امضاء
provisional scrip	تصدیق موقت
verifier	تصدیق کننده
validation	تصدیق ارزیابی
testimonial	تصدیق نامه
certificate	تصدیق نامه
validity	تایید تصدیق
approved	تصدیق شده
approvingly	تصدیق شده
acknowledged	تصدیق شده
testimonials	تصدیق نامه
recognizant	تصدیق کننده
ascription	تصدیق مالکیت
affirmant	تصدیق کننده
affimable	قابل تصدیق
admittable	قابل تصدیق
admissive	تصدیق امیز
acquiescent response set	امایه تصدیق
recogizant	تصدیق کننده
acknowledgment	اقرار تصدیق
testifier	تصدیق کننده
admissions	تصدیق اعتراف
testifying	تصدیق کردن
testify	تصدیق کردن
testifies	تصدیق کردن
testified	تصدیق کردن
agreed <adj.> <past-p.>	تصدیق شده
allowed <adj.> <past-p.>	تصدیق شده
approved <adj.> <past-p.>	تصدیق شده
authorised [British] <adj.> <past-p.>	تصدیق شده
conceding	تصدیق کردن
concedes	تصدیق کردن
conceded	تصدیق کردن
concede	تصدیق کردن
grant	تصدیق کردن
allow	تصدیق کردن
admission	تصدیق اعتراف
ratification	تصدیق و تصویب
certifiable	قابل تصدیق
affirmations	تصدیق اثبات
affirmation	تصدیق اثبات
acknowledge	تصدیق کردن
admit	تصدیق کردن
affirm	تصدیق کردن
authorized <adj.> <past-p.>	تصدیق شده
recognizing	تصدیق کردن
passed <adj.> <past-p.>	تصدیق شده
realizing	تصدیق کردن
realized	تصدیق کردن
realize	تصدیق کردن
realising	تصدیق کردن
realises	تصدیق کردن
realised	تصدیق کردن
recognize	تصدیق کردن
recognising	تصدیق کردن
recognises	تصدیق کردن
authenticating	تصدیق کردن
authenticates	تصدیق کردن