English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English Persian
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
Other Matches
testacy دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
irreticent ابراز کننده
testator وصیت کننده
broacher مطرح کننده
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
wills وصیت وصیت نامه
will وصیت وصیت نامه
willed وصیت وصیت نامه
screed سخن یا نامه دراز وخسته کننده
testament وصیت نامه
testaments وصیت نامه
testament تدوین وصیت نامه
testaments تدوین وصیت نامه
intestacy نداشتن وصیت نامه
testamentary وابسته به وصیت نامه
administration of a will اجرای وصیت نامه
intestate فاقد وصیت نامه
citations تقدیررسمی از ابراز لیاقت تشویق نامه
citation تقدیررسمی از ابراز لیاقت تشویق نامه
testacy تهیه وتدوین وصیت نامه
devise تعبیه کردن وصیت نامه
devised تعبیه کردن وصیت نامه
devises تعبیه کردن وصیت نامه
devising تعبیه کردن وصیت نامه
republication of will اعاده اعتبار وصیت نامه
d. will پیش نویس یا وصیت نامه
probate رونوشت گواهی شده وصیت نامه
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
probate گواهی حصر وراثت گواهی نمودن صحت وصیت نامه
holograph سند اصیل وصیت نامه یا سند دیگری دستینه
holographs سند اصیل وصیت نامه یا سند دیگری دستینه
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumpers شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper شوت کننده با پرش پرش کننده
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
judge advocate دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
discharges مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharge مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
continuance تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
prize courts دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
transfer of cause احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
purging a contempt of court جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
parquet محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه
manadamus حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر
remanet احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
fillers پر کننده
spurner رد کننده
puffer پف کننده
bidders کننده
fizzy کف کننده
renunciant رد کننده
filler پر کننده
trackers پی کننده
mauler له کننده
mumbler من من کننده
fluxing oil اب کننده
refutative رد کننده
tracker پی کننده
bidder کننده
noncommittal رد کننده
hopper لی لی کننده
sensor حس کننده
attacking تک کننده
wheezier خس خس یا خر خر کننده
wheeziest خس خس یا خر خر کننده
jaberer پچ پچ کننده
commulator یک سو کننده
catterer پچ پچ کننده
wheezy خس خس یا خر خر کننده
prater پچ پچ کننده
squelcher له کننده
squasher له کننده
repudiationist رد کننده
hoppers لی لی کننده
prattfall پچ پچ کننده
rebutter رد کننده
ear-splitting کر کننده
bender خم کننده
doers کننده
benders خم کننده
thinner کم کننده
swooner غش کننده
attenuant اب کننده
skittish رم کننده
solvent اب کننده
solver حل کننده
mitigatory کم کننده
bandwidth یچ کننده
fillets پر کننده
filleting پر کننده
filleted پر کننده
mitigative کم کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com