Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 155 (8 milliseconds)
English
Persian
electron cascade
ابشار الکترونی
Other Matches
electron multiplier
چند برابر کننده الکترونی افزاینده الکترونی
fall
ابشار
overhead
ابشار
cataract
مه ابشار
dunks
ابشار
dunking
ابشار
cataracts
مه ابشار
waterfall
ابشار
waterfalls
ابشار
dunk
ابشار
cascading
ابشار
dunked
ابشار
cascaded
ابشار
cascades
ابشار
cascade
ابشار
falls
ابشار
overhand
ابشار
icefall
ابشار یخی
inclined fall
ابشار شیبدار
lin
ابشار پرتگاه
vertical drop
ابشار قائم
linn
ابشار پرتگاه
barrel drop
ابشار لولهای
submerged fall
ابشار مستغرق
stepped fall
ابشار پلکانی
niagara nexus
ابشار سیل
cascade
ابشار کوچک
cataract
ابشار بزرگ
cascaded
ابشار کوچک
cascades
ابشار کوچک
cataracts
ابشار بزرگ
cascading
ابشار کوچک
cascades
بشکل ابشار ریختن
niagara
رودخانه و ابشار نیاگارا
check and drop structure
ابشار تنظیم سطح اب
cascaded
بشکل ابشار ریختن
impluse voltage cascade
ابشار فشار ضربهای
cascade
بشکل ابشار ریختن
glasic type drop
ابشار شیب دار
blocks
دفاع در مقابل ابشار
blocked
دفاع در مقابل ابشار
block
دفاع در مقابل ابشار
spike over the block
ابشار از بالای دفاع
syphon well drop
ابشار با چاهک و لوله
toss ball against a wall
تمرین ابشار با دیوار
cascading
بشکل ابشار ریختن
stuff
ابشار در حلقه بسکتبال
stuffs
ابشار در حلقه بسکتبال
stuffed
ابشار در حلقه بسکتبال
smacks
ضربه محکم در هنگام ابشار
smacked
ضربه محکم در هنگام ابشار
pierce the block
ابشار محکم غیرقابل دفاع
smack
ضربه محکم در هنگام ابشار
spike past the block
ابشار را پشت پای مدافعان کوبیدن
smash
ضربه پرقدرت از بالای سر ابشار زدن
put away
ابشار پرتاب به خارج رینگ بوکس
smashes
ضربه پرقدرت از بالای سر ابشار زدن
electron microscope
میکروسکوپ الکترونی
electron telescope
تلسکوپ الکترونی
electron theory
نظریه الکترونی
electron theory
تئوری الکترونی
electron tube
لامپ الکترونی
electron shower
رگبار الکترونی
electron sheath
پوسته الکترونی
electron ray
اشعه الکترونی
electron particle
ذره الکترونی
electron mirror
اینه الکترونی
electron microscope
میکروسکپ الکترونی
electron wave
موج الکترونی
electronic current
جریان الکترونی
electronic tuning
تنظیم الکترونی
electronic transition
جهش الکترونی
electronic structure
ساختار الکترونی
electronic rectifier
یکسوساز الکترونی
electronic rectifier
یکسوکننده الکترونی
electronic radiation
تشعشع الکترونی
electronic microscope
میکروسکوپ الکترونی
electronic formula
فرمول الکترونی
electronic flash
فلاش الکترونی
electronic excitation
تحریک الکترونی
electronic density
چگالی الکترونی
one electron atom
اتم تک الکترونی
tube
لامپ الکترونی
electron cloud
ابر الکترونی
electron capture
جاذبه الکترونی
electron capture
ربایش الکترونی
electron camera
دوربین الکترونی
electron bombardment
بمباران الکترونی
electron beam
اشعه الکترونی
electronic switch
سوئیچ الکترونی
electron beam
پرتوی الکترونی
electron avalanche
بهمن الکترونی
electron physics
فیزیک الکترونی
barrier layer
بند الکترونی
guns
تفنگ الکترونی
gun
تفنگ الکترونی
computers
حسابگر الکترونی
computer
حسابگر الکترونی
tubes
لامپ الکترونی
electron configuration
ارایش الکترونی
electron diffraction
پراش الکترونی
electron gun
تفنگ الکترونی
electron flow
جریان الکترونی
electron gas
گاز الکترونی
electron lens
لنز الکترونی
electron lens
عدسی الکترونی
electron hole
حفره الکترونی
electron could
ابر الکترونی
electron density
چگالی الکترونی
electron coupling
پیوست الکترونی
electron coupling
تزویج الکترونی
electron cutting
برش الکترونی
electron current
جریان الکترونی
barrier layer capacitance
فرفیت بند الکترونی
density of an electron beam
چگالی اشعه الکترونی
multidentate atom
اتم چند الکترونی
depletion layer capacitance
فرفیت بند الکترونی
phosphor
معمولا اشعه الکترونی
electron disintegration
فرو ریزش الکترونی
electronic lens
عدسی یا لنز الکترونی
electron microscope
ذره بین الکترونی
electron beam generator
مولد اشعه الکترونی
electron beam welding
جوشکاری با اشعه الکترونی
eniac
ماشین حساب الکترونی
forbidden transition
جهش الکترونی ممنوع
welding by electron beam
جوشکاری با اشعه الکترونی
electron beam cutting
برش با اشعه الکترونی
glass type tube
لامپ الکترونی شیشهای
gas filled valve
لامپ الکترونی گازی
get a fix on something
<idiom>
نامه الکترونی دریافت کردن
output circuit
مدار خروجی لامپ الکترونی
beam current at a specified point
شدت اشعه الکترونی در یک نقطه
octal glass type tube
لامپ الکترونی هشت پایهای
electron beam focusing
تمرکز دهی اشعه الکترونی
thermoelectron
الکترونی که در اثر گرماصادر شود
input circuit
مدار ورودی لامپ الکترونی
electron beam deflection system
سیستم شکست پرتو الکترونی
mu
فاکتور شدت نیروی لامپ الکترونی
bread-board
لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
bread-boards
لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
beam
دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
beams
دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
sferics
دستگاه الکترونی کشف طوفان هوا شناسی
electron gun
بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
synchrotron
دستگاه تقویت وتسریع ذرات بار دار الکترونی
numerical indicator tube
هر گونه لامپ الکترونی که توانایی نمایش اشکال عددی را دارد
electron beam recording
ضبط خروجی کامپیوتر مستقیماگ روی میکروفیلم با استفاده از اشعه الکترونی
electronic
میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
electronics
شاخهای از علم فیزیک که درباره صدوروحرکت و تاثیرات الکترون درخلا و گازهاوهمچنین استفاده ازدستگاههای الکترونی بحث میکند
y plates
صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
gun
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
guns
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
thermionic tube
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com