Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
RJ
اتصال با چهاراتصال درسوکتهای تلفن در آمریکا
Other Matches
telephone test connection
اتصال ازمایش تلفن
slip
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
slipped
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
slips
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
point of presence
شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
male connector
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
ani
سیستم تلفن که شماره تلفن شخصی که تماس گرفته را درج میکند
howler
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howlers
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
acoustic coupler
وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
magneto exchange
مرکز تلفن خودکار با تلفن اندوکتوری
telephony
مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
private automatic branch exchange
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
dataset
آمریکا # مودم #
telephone booth
کیوسک تلفن کابین تلفن
telephone booths
کیوسک تلفن کابین تلفن
coupler
وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
Levittown
شهر لیوت
[آمریکا]
Treasury Department
اداره خزانه داری
[ در آمریکا]
Georgetown
نام محلهای در شهر واشنگتن در آمریکا
George Town
نام محلهای در شهر واشنگتن در آمریکا
period
آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن .
periods
آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن .
Central Intelligence Agency
مرکز اداره اطلاعات
[ایالات متحده آمریکا]
C.I.A
مخفف عبارت سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا
girl scout
عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
girl scouts
عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
layers
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patch
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layer
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patches
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
PPP
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
connector
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fibres
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fiber
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
The passenger was admitted into the USA.
به مسافر اجازه ورود به ایالات متحده آمریکا را دادند.
bow-pew
[نوعی نیمکت معمول در قرن هجدهم انگلیس و آمریکا]
English style
[نوعی سبک قرن بیستم در انگلستان و شمال آمریکا]
compuserve
یکی از مهمترین سرویسهای اطلاعاتی line-on وابسته به آمریکا
contacted
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
modem
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
silicon
محل پایه تولید کنندگان قط عات نیمه هادی آمریکا در california
swivels
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkage
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkages
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivel
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivelled
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
GOSIP
استاندارد دولت آمریکا برای اطمینان از کار همزمان کامپیوترها و سیستمهای ارتباطی
phoned
تلفن تلفن زدن
phoning
تلفن تلفن زدن
phone
تلفن تلفن زدن
phones
تلفن تلفن زدن
electrographic architecture
[واژه ای که توسط تام ولف برای توصیف ساختار تبلیغات الکتریکی به آمریکا آمد.]
T carrier
استاندارد آمریکا برای خط وط ارسال داده دیجیتال مثل T, TC و استانداردهای سیگنال مربوط DS, DSC
T committee
انجمن ANSI که استانداردهای ارتباطی دیجیتال برای آمریکا تنظیم میکند , به ویژه سرویسهای ISDN
tailgate party
[American E]
پیکنیک روی درب عقب ماشینها در توقفگاه خودرو قبل از شروع مسابقه ورزشی
[در آمریکا]
DES
استاندارد دولت آمریکا برای سیستم رمز بلاک داده با امنیت بالا. مقایسه با # Public Key #
RJ connector
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
terminal
محل اتصال پیچ اتصال
lead
قطب اتصال سیم اتصال
leads
قطب اتصال سیم اتصال
terminals
محل اتصال پیچ اتصال
slip road
سینه کش اتصال فراز اتصال
cascade connection
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
ramps
سینه کش اتصال فراز اتصال
ramp
سینه کش اتصال فراز اتصال
calling dial
صفحه شماره گیر تلفن صفحه نمره گیر تلفن
privacy act of
قانونی که در کنگره آمریکا برای منظم کردن ذخیره داده در پایگاه های داده آژانس فدرالی به تصویب رسید
telephone operation
طرز کار تلفن کار تلفن
T connector
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
phone
تلفن
telephone circuit
خط تلفن
operators
تلفن چی
telephone operator
تلفن چی
telephone line
خط تلفن
operator
تلفن چی
telephone
تلفن
telephone code
کد تلفن
phoned
تلفن
telephoning
تلفن
telephoned
تلفن
phones
تلفن
service man
تلفن چی
phoning
تلفن
telephone jack
جک تلفن
telephones
تلفن
table telephone
تلفن رومیزی
address book
دفترچه تلفن
telephone operation
عملکرد تلفن
telephore e.
مرکز تلفن
telephony
علم تلفن
automatic telephone system
تلفن خودکار
telephone books
راهنمای تلفن
telephone books
دفتر تلفن
telephone book
راهنمای تلفن
telephone book
دفتر تلفن
automatic telephone
تلفن خودکار
telephoner
تلفن کننده
telephone ringer
زنگ تلفن
telephone service
سرویس تلفن
telephone set
دستگاه تلفن
telephone directory
کتاب تلفن
telephone station
جایگاه تلفن
telephone station
تلفن خانه
ring
تلفن زدن
ring
تلفن حلقه
telephnone book
دفتر تلفن
telephone switching technique
فن سوئیچینگ تلفن
telephone directories
کتاب تلفن
telephone box
کیوسک تلفن
central office
مرکز تلفن
telephone system
سیستم تلفن
telephone transformer
مبدل تلفن
telephone boxes
کیوسک تلفن
receivers
گوشی تلفن
dataphone
تلفن دادهای
boat telephone
تلفن ساحلی
toll exchange
مرکز تلفن
radio telephony
تلفن بیسیم
personal
شماره تلفن ها
logs
شماره تلفن
radiophone
تلفن بیسیم
log
شماره تلفن
radiotelephone
تلفن بی سیم
repeating coil
مبدل تلفن
residance telephone
تلفن منزل
autos
شماره تلفن
speaking circuit
مدار تلفن
sound powered telephone
تلفن صوتی
extension
تلفن فرعی
call box
کابین تلفن
call box
کیوسک تلفن
receiver
گوشی تلفن
call box
اتاقک تلفن
hot lines
تلفن قرمز
hot line
تلفن قرمز
auto
شماره تلفن
call boxes
تلفن صحرایی
to ring up
تلفن کردن به
call boxes
کیوسک تلفن
handset
تلفن در یک قطعه
call boxes
کابین تلفن
call boxes
اتاقک تلفن
photophone
تلفن نوری
dataphone
تلفن داده
call box
تلفن صحرایی
extensions
تلفن فرعی
telephone cabin
کیوسک تلفن
telephoning
تلفن کردن
headset
گوشی سر تلفن
headsets
گوشی سر تلفن
phoned
تلفن کردن
hot
خط تلفن مستقیم
hotter
خط تلفن مستقیم
hottest
خط تلفن مستقیم
telephone
تلفن زدن
hand set
گوشی تلفن
telephone condenser
خازن تلفن
telephone cord
بند تلفن
handsets
تلفن در یک قطعه
telephone d.
دفتر تلفن
telephone earphone
گوشی تلفن
telephone density
تراکم تلفن
telephone current
جریان تلفن
party line
خط خصوصی تلفن
party lines
خط خصوصی تلفن
telephone
تلفن کردن
telephoned
تلفن زدن
phoning
تلفن کردن
radio telephone
تلفن بی سیم
telephoning
تلفن زدن
phones
تلفن کردن
telephone cable
کابل تلفن
telephone channel
کانال تلفن
telephones
تلفن کردن
radio-telephones
تلفن بی سیم
telephoned
تلفن کردن
radio-telephone
تلفن بی سیم
telephone circuit
مدار تلفن
telephone charge
هزینه تلفن
telephones
تلفن زدن
phone
تلفن کردن
telephone loope
حلقه تلفن
earphone
گوشی تلفن
earphones
گوشی تلفن
telephone plug
دوشاخه تلفن
telephone number
شماره تلفن
telephone receiver
گوشی تلفن
telephone network
شبکه تلفن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com