Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
lapped joint
اتصال بوسیله پوشش
Other Matches
to shield
بوسیله سپر
[پوشش]
حفظ کردن
photo pattern generation
تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
male connector
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
bezel
پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
nickel clad sheet
ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
screens
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screened
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screening, screenings
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screen
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
comparative cover
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
layers
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layer
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patch
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patches
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
PPP
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fibres
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fiber
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contact
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
drawbar
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
swivels
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivelled
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkage
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkages
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivel
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
cuticle
پوشش مو پوشش شاخی
RJ connector
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
guidance
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
roof covering material
مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
ramps
سینه کش اتصال فراز اتصال
slip road
سینه کش اتصال فراز اتصال
lead
قطب اتصال سیم اتصال
leads
قطب اتصال سیم اتصال
terminals
محل اتصال پیچ اتصال
cascade connection
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
terminal
محل اتصال پیچ اتصال
ramp
سینه کش اتصال فراز اتصال
T connector
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
antisubmarine screen
پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
encrustations
پوشش
coverage
پوشش
coatings
پوشش
integument
پوشش
coats
پوشش
roofing
پوشش
encrustation
پوشش
roof
پوشش
mulch
پوشش
capsules
پوشش
disguised
پوشش
disguising
پوشش
capping
پوشش
robe
پوشش
robes
پوشش
involucre
پوشش
coat
پوشش
coated
پوشش
capsule
پوشش
disguise
پوشش
cladding
پوشش
encrustment
پوشش
packing
پوشش
envelopment
پوشش
roofs
پوشش
sheathing
پوشش
covers
پوشش
hypethral
بی پوشش
concealment
پوشش
cover
پوشش
head gear
پوشش سر
tunc
پوشش
coverings
پوشش
surfaces
پوشش
overlay
پوشش
coating
پوشش
surface
پوشش
disguises
پوشش
overlaying
پوشش
overlays
پوشش
surfaced
پوشش
shrouded
پوشش
shroud
پوشش
casings
پوشش
envelopes
پوشش
casing
پوشش
sheath
پوشش
lining
پوشش
sheaths
پوشش
jackets
پوشش
facings
پوشش
encasing
پوشش
envelope
پوشش
covering
پوشش
mulches
پوشش
case
پوشش
tunic
پوشش
perianth
پوشش گل
tunics
پوشش
masking
پوشش
jacket
پوشش
facing
پوشش
cowling
پوشش
camouflaging
پوشش
camouflaged
پوشش
camouflage
پوشش
crustification
پوشش
mask
پوشش
shield
پوشش
masks
پوشش
involucrum
پوشش
revetment
پوشش
camouflages
پوشش
linings
پوشش
reimbursement
پوشش
reimbursements
پوشش
sconce
پوشش
cowl
پوشش
cowls
پوشش
cases
پوشش
shields
پوشش
coverture
پوشش
riprap
پوشش سنگریز
protective cover
پوشش حفافتی
backing
پشتیبان پوشش
covering
پوشش سرپوش
refractory coating
پوشش نسوز
tegmen
پوشش طبیعی
tar macadam
پوشش قیر و شن
disposed
بدون پوشش
surface dressing
پوشش سطحی
sheaths
پوشش روپوش
sheath
پوشش روپوش
surfacing
لایه پوشش
revetment
پوشش بدنه
stone lining
پوشش سنگی
neurilemma or lema
پوشش برونی پی
mulching
پوشش دهی
moving screen
پوشش ممانعتی
metallic packing
پوشش فلزی
gilts
پوشش طلا
gilt
پوشش طلا
insurance cover
پوشش بیمه
scope of coverage
حیطه پوشش
screening constant
ثابت پوشش
shields
سپر پوشش
sheating of cable
پوشش کابل
lime pocket
پوشش اهک
it is good for spring wear
برای پوشش
incrustment
قشر پوشش
incrustation
قشر پوشش
nickel cladding
پوشش نیکلی
priming coat
پوشش استری
riprap
پوشش سنگچین
rock wash
پوشش سنگی
impervious blanket
پوشش نفوذناپذیر
placed riprap
پوشش نرم
piston cover
پوشش پیستون
shield
سپر پوشش
exposed
بدون پوشش
envelopes
پوشش منحنی
envelope
پوشش منحنی
overwatch
پوشش حرکت
steel jacket
پوشش فولادی
roofing=roofcovering
پوشش بام
involucre
پوشش غشایی
armature
جوشن پوشش
explosion proof
پوشش ضد انفجار
cement concrete lining
پوشش بتنی
communication cover
پوشش مخابراتی
coconut matting
پوشش حصیری
housing
پوشش سخت
comparative cover
پوشش نسبی
shale
پوشش صدف
mantles
ردا پوشش
mantle
ردا پوشش
column cover
پوشش ستون
cladding
پوشش کاری
span
پوشش اندازه
spanned
پوشش اندازه
spanning
پوشش اندازه
spans
پوشش اندازه
fire cover
پوشش اتش
filter packing
پوشش صافی
bank revetment
پوشش ساحل
dolomite lining
پوشش دولومیت
brick lining
پوشش اجری
cover and concealment
پوشش و اختفاء
achlamydeous
بدون پوشش
screens
پرده پوشش
sod
پوشش چمنی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com