Dictiornary-Farsi | اتلاف مالشی زغال | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 193 (9 milliseconds)

English	Persian
brush friction loss	اتلاف مالشی زغال


Other Matches

frictional	مالشی
friction pile	شمع مالشی
friction welding	جوشکاری مالشی
frictional electricity	برق مالشی
frictional machine	ماشین مالشی
frictional resistance	تاب مالشی
engine drag	مقاومت مالشی
magnetic friction clutch	کلاج مالشی مغناطیسی
expanding ring clutch	کلاج اصطکاکی یا مالشی
huckleberry	درخت زغال اخته زغال اخته
triboelectricity	ایجاد برق در اثر اصطکاک برق مالشی
loss	اتلاف
mis spend	اتلاف
spoiling	اتلاف
lossy	پر اتلاف
wasting	اتلاف
spoils	اتلاف
losing	اتلاف
dissipation	اتلاف
spoil	اتلاف
wreckage	اتلاف
spoiled	اتلاف
copper loss	اتلاف مس
destruction	اتلاف
deliberate destruction	اتلاف
wastage	اتلاف
iron loss	اتلاف اهن
loss angle	زاویه اتلاف
core loss	اتلاف اهن
loss factor	ضریب اتلاف
core loss	اتلاف هسته
power dissipation	اتلاف قدرت
evaporation loss	اتلاف در تبخیر
dielectric loss	اتلاف دی الکتریک
energy dissipation	انرژی اتلاف
dissipative factor	ضریب اتلاف
dissipation of energy	اتلاف انرژی
generator loss	اتلاف مولد
heat loss	اتلاف گرمایی
disinvestment	اتلاف سرمایه
hysteresis loss	اتلاف پسماندی
bearing loss	اتلاف بالشتکی
i^ r loss	اتلاف توان
arc drop loss	اتلاف جرقهای
absorption loss	اتلاف جذب
dissipation	عیاشی اتلاف
resistance loss	اتلاف مقاومتی
transformer loss	اتلاف مبدل
dawdling	اتلاف وقت
dawdles	اتلاف وقت
dawdled	اتلاف وقت
dawdle	اتلاف وقت
voltage loss	اتلاف ولتاژ
economic waste	اتلاف اقتصادی
wreckage piece	تکه اتلاف
wastes	زائد اتلاف
power loss	اتلاف توان
destruction	اتلاف انهدام
waste	زائد اتلاف
passive play	اتلاف وقت
waste	تضییع کردن اتلاف
wasted time	وقت اتلاف شده
time-wasting	وقت اتلاف شده
waste of time	وقت اتلاف شده
electrode dissipation	اتلاف توان الکترد
dielectric loss angle	زاویه اتلاف دی الکتریکی
dielectric loss factor	ضریب اتلاف دی الکتریکی
dillydally	اتلاف وقت کردن
dawdle	وقت اتلاف شده
wastes	تضییع کردن اتلاف
eddy current loss	اتلاف جریان فوکو
energy dissipation action	عامل اتلاف انرژی
dissipation of time	وقت اتلاف شده
quickest	سریع یا بدون اتلاف زمان
quicker	سریع یا بدون اتلاف زمان
quick	سریع یا بدون اتلاف زمان
conversion loss of frequency changer cry	اتلاف بلور تغییر دهنده بسامد
This is a sheer waste of time .	این کار اتلاف وقت محض است
coal	زغال
brush	زغال
brushes	زغال
coal heaver	زغال کش
litho crayon	زغال
charr	زغال
charry	زغال
negative brush	زغال منفی
whortle	زغال اخته
brush lag	پس رفتن زغال
pilot brush	زغال راهنما
whort	زغال اخته
positive brush	زغال مثبت
lignite	زغال قهوهای
gleed	زغال سرخ
lead of brush	پیشرفتن زغال
dogberry	زغال اخته
sugar carbon	زغال قند
grounding brush	زغال زمین
collector brush	زغال گرداور
bituminous coal	زغال قیری
clutch pilot bearing	زغال کلاچ
charry	زغال مانند
battery carbon	زغال باتری
brush yoke	یوغ زغال
brush rocker	فنر زغال
brush ring	حلقه زغال
coal	زغال سنگ
brush pressure	فشار زغال
pig tail of brush	سیم زغال
brush pig tail	سیم زغال
coal	زغال کردن
lag of brush	پس رفتن زغال
brush holder	پایه زغال
brush contact loss	افت زغال
charcoal	زغال چوب
carbon brush	زغال کربنی
coal bed	رگه زغال
charwomen	زغال فروش
coke	زغال کوک
coaler	زغال سنگ کش
coal whipper	زغال کش کشتی
charwoman	زغال فروش
coal hole	زغال دان
cokes	زغال کوک
coal dust	خاکه زغال
charred	زغال مانند
powdered charcoal	خاکه زغال
chars	جسم زغال برگشتن
charring	جسم زغال برگشتن
cinders	زغال نیم سوز
cokes	زغال سنگ سوخته
zinc carbon cell	پیل روی- زغال
coke	زغال سنگ سوخته
cokes	تبدیل به زغال کردن
coal gas	گاز زغال سنگ
chars	نیمسوز شدن زغال
coal tar	قطران زغال سنگ
coke	تبدیل به زغال کردن
peatery	معدن زغال سنگ
third brush generator	دینام با زغال اضافی
third brush regulation	تنظیم با زغال اضافی
cinder	زغال نیم سوز
charring	نیمسوز شدن زغال
charr	تبدیل به زغال کردن
cornel tree	درخت زغال اخته
char	نیمسوز شدن زغال
coaly	زغال سنگ دار
coal field	کان زغال سنگ
coal field	ناحیه زغال خیز
embers	خاکه زغال نیمسوز
coal measures	طبقات زغال خیز
coal pit	محل زغال سازی
decarbonize	زغال چیزی را گرفتن
char	جسم زغال برگشتن
ember	خاکه زغال نیمسوز
coald pit	کود زغال سنگ
bituminous coal	زغال سنگ چاق
blind coal	زغال سنگ بی شعله
briquet	خاک زغال قالبی
red coals	زغال سرخ یا تابیده
briquette	خاک زغال قالبی
gauze brush	زغال توری شکل
brush lead	پیش رفتن زغال
decarbonate	زغال چیزی را گرفتن
breeze-block	خاکه زغال نیمه سوز
lignite	زغال سنگ چوب نما
keel	کشتی زغال کش عوارض بندری
keels	کشتی زغال کش عوارض بندری
cornaceous	وابسته بخانواده زغال اخته
dogwood	زغال اخته سیاه توسه
chauldron	پیمانه زغال برابر1296 لیتر
fat coal	زغال سنگ قیرداریاچربی دار
flyash	خاکستر حاصل از زغال سنگ
coaler	وسیله حمل زغال سنگ
hewer	کارگر معدن زغال سنگ
benzole	فراورده قیر زغال سنگ
goal predicates blackness	زغال از سیاهی خبر میدهد
blueberry	قره قاط زغال اخته
blueberries	قره قاط زغال اخته
stone coal	زغال سنگ خشک یا خالص
he had a good supply of coal	زغال سنگ کافی ذخیره کرده
cornelian	عقیق جگری درخت زغال اخته
exhaustable resources	زغال سنگ و سایر مواد کانی
poudrette	کودی که از مدفوع و زغال امیخته باشد
hutch	نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
hutches	نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
duff	سبزیهای فاسد جنگل خاکه زغال سنگ
anthracite	زغال سنگ نسبتا خالص که حاوی تاحدود 59% کربن میباشد
thrashing	1-فعالیتهای زیادی دیسک . 2-مشخصات یا خطای برنامهای در حافظه مجازی . که باعث اتلاف وقت CPV برای جابجایی صفحات بین حافظه پشتیبان میشود
peaty	دارای زغال سنگ نارس مانندزغال نارس
char	تبدیل به زغال کردن نیمسوز کردن
chars	تبدیل به زغال کردن نیمسوز کردن
charring	تبدیل به زغال کردن نیمسوز کردن