Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
hydrogen like atom
اتم هیدروژن مانند
Search result with all words
hydrogen like orbital
اوربیتال هیدروژن مانند
Other Matches
dehydrogenate
هیدروژن چیزی را گرفتن بدون هیدروژن کردن
dehydrogenize
هیدروژن چیزی را گرفتن بدون هیدروژن کردن
hydric
هیدروژن دار وابسته به هیدروژن
dehydroisomerization
همپارش با هیدروژن زدایی ایزومر شدن با هیدروژن زدایی
catalytic hydrogenation
هیدروژن دار کردن کاتالیزوری هیدروژن دارشدن کاتالیزوری
hydrogenation
هیدروژن دار کردن هیدروژن دار شدن
hydrogen
هیدروژن
parahydrogen
هیدروژن پارا
hydrogen sulphide
سولفید هیدروژن
active hydrogen
هیدروژن فعال
hydrotreating
هیدروژن کاری
hydrogenate
هیدروژن دادن
hydrogenation
هیدروژن دهی
hydrogenolysis
هیدروژن کافت
hydrogenator
هیدروژن ساز
dehydrogenation
هیدروژن زدایی
tertiary hydrogen
هیدروژن 3 درجه
hydrodimerization
دی مرشدن با هیدروژن
secondary hydrogen
هیدروژن 2 درجه
heavy hydrogen
هیدروژن سنگین
heydrogenize
هیدروژن دادن
orthohydrogen
هیدروژن ارتو
acid function
یون هیدروژن
acid hydrogen
هیدروژن اسیدی
liquid hydrogen
هیدروژن مایع
hydrodimerization
دوپارش با هیدروژن
hydrocracking
کراکینگ با هیدروژن
pyrolytic dehydrogenation
هیدروژن زدایی تفکافتی
standard hydrogen electrode
الکتورد هیدروژن استاندارد
hydrodesulfurizing
گوگرد زدایی با هیدروژن
sodium hydrogen carbonate
سدیم هیدروژن کربنات
hydrogenate
دارای هیدروژن کردن
hydro carbon
ترکیب هیدروژن و کربن
hydrogenation
عمل تبدیل به هیدروژن
sulfide
نمک یااسترسولفید هیدروژن
secondary hydrogen
هیدروژن درجه دوم
hydrogen flame detector
اشکارساز شعلهای هیدروژن
hydrogen depleted structure
ساختار هیدروژن زدوده
light hydrogen
هیدروژن سبک یا معمولی
labile hydrogen
هیدروژن تند اثر
tertiary hydrogen
هیدروژن نوع سوم
sulphide
نمک یااسترسولفید هیدروژن
sodium monohydrogen carbonate
سدیم مونو هیدروژن کربنات
hydride
ترکیب هیدروژن دار هیدروکسید
dehydrocyclization
حلقهای شدن با هیدروژن زدایی
bushbaby
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
hydrogenate
سبب ترکیب چیزی با هیدروژن شدن
atomic hydrogen arc welding
جوش قوسی بوسیله اتم هیدروژن
hydrochloric
دارای هیدروژن و کلورین جوهر نمک
chlorinated hydrocarbon
ماده حلال هیدروکلروکربن محلول هیدروژن و کلروکربن
monad
ذره بسیط که نیروی ترکیبی یک هیدروژن است
lamellate
لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous
فسیل مانند سنگواره مانند
pH
علامت لگاریتم منفی برای غلظت یون هیدروژن برحسب گرم اتم درهر لیتر
adjustable wheel
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
proton
هسته اتم سبک و دارای تعداد مساوی اتم هیدروژن
hydrogen bonding
پیوند هیدروژنی
[ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن]
[در رنگرزی]
protons
هسته اتم سبک و دارای تعداد مساوی اتم هیدروژن
hydrogenize
با هیدروژن ترکیب کردن هیدروژنی کردن
encephaloid
مخ مانند
thready
نخ مانند
tougher
پی مانند
threadlike
نخ مانند
etcetera
و مانند ان
unequaled
بی مانند
foggiest
مانند مه
impish
جن مانند
plumose
پر مانند
filiform
نخ مانند
tendinous
بی مانند
similar
مانند
gypsiferous
گچ مانند
blotchy
لک مانند
plumelike
پر مانند
womanlike
زن مانند
without an e.
بی مانند
analogous
مانند
fulidal
اب مانند
feathery
پر مانند
incomparable
بی مانند
inimitable
بی مانند
unprecedented
بی مانند
penniform
پر مانند
tough
پی مانند
fluty
نی مانند
reedy
نی مانند
reediest
نی مانند
reedier
نی مانند
frothy
کف مانند
unapproachable
بی مانند
goatish
بز مانند
etc
و مانند آن
vide
مانند
floriform
گل مانند
pipelike
نی مانند
unprecedentedly
بی مانند
foggier
مانند مه
arundinaceous
نی مانند
similiar
مانند
icily
یخ مانند
aquiform
اب مانند
and so on
و مانند ان
analog
مانند
string
نخ مانند
analogue
مانند
argillaceous
رس مانند
simulant
مانند
inapproachable
بی مانند
capillaceous
مانند نخ
myrtle formed
اس مانند
argillaceous
گل مانند
foggy
مانند مه
after the example of
مانند
liplike
لب مانند
capitate
مانند سر
near
مانند
near-
مانند
mammilary
مانند
unique
بی مانند
nears
مانند
castellated
دژ مانند
nearest
مانند
unparalleled
بی مانند
unequalled
بی مانند
anthoid
گل مانند
toughest
پی مانند
nearing
مانند
mammilliform
مانند
uniquely
بی مانند
analogues
مانند
neared
مانند
as
مانند
nearer
مانند
lambdoid
مانند
bosomy
پستان مانند
brach
تازی مانند
bursiform
کیسه مانند
deltoideus
مانند دال
scalelike
ترازو مانند
scabious
دله مانند
scalelike
فلس مانند
deltoid
مانند دال
dendriform
مانند درخت
puppyish
توله سگ مانند
dermatoid
پوست مانند
sciuroid
سنجاب مانند
discoidal
قرص مانند
pterygoid
بال مانند
disklike
صفحه مانند
prurigmous
مانند خنش
dollish
عروسک مانند
scopulate
کلاله مانند
baccate
توت مانند
sacciform
کیسه مانند
cuticular
پوست مانند
benzenoid
بنزن مانند
discoidal
صفحه مانند
parchmenty
پوست مانند
dermoid
پوست مانند
boll
برامدگی مانند
billowy
موج مانند
dermoidal
پوست مانند
discoid
صفحه مانند
digitiform
انگشت مانند
disclike
صفحه مانند
sciurine
سنجاب مانند
discoid
قرص مانند
cucullated
مانند خودیاباشلق
saddlebacked
زین مانند
cloistral
دیر مانند
collective goods
مانند جاده
columniform
ستون مانند
rheumatoid
مانند روماتیسم
reniform
کلیه مانند
reeding
طرح نی مانند
coralline
مرجان مانند
cicatricial
مانند اثرزخم
carunculate
مانند لحیمه
carneous
گوشت مانند
rhizoid
ریشه مانند
rocklike
خاره مانند
sagittary
مانند تیر
charry
زغال مانند
sanguineous
خون مانند
ceratoid
شاخ مانند
ceraceous
مانند موم
chondroid
غضروف مانند
saclike
کیسه مانند
saccate
کیسه مانند
cinderous
خاکستر مانند
rodlike
میله مانند
coralloid
مانند مرجان
coriaceous
چرم مانند
canaliculate
ابراه مانند
cryptand
حجره مانند
ctenoid
شانه مانند
campanulate
زنگ مانند
culicoid
پشه مانند
pyramidic
اهرام مانند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com