Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
radicalism
اجتماعی موجود سا سیستم فکری افراطی
Other Matches
escapism
هر روش فکری که متضمن عزلت و گوشه گیری و فرار از فعالیتهای اجتماعی باشد
ideology
روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
ideologies
روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
conservatism
عقیده معتقدین به حفظ وضع موجود روش فکری احزاب " توری " درانگلستان که محتوای عقایدشان محافظه کارانه بوده است
economic nationalism
ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
collectivism
سیستم اجتماعی
stalinism
سیستم فکری مارکسیسم به نحوی که استالین ان را تعبیر و تفسیرکرده است
trotskism
سیستم فکری تروتسکی همکار لنین که به وسیله استالین از روسیه طرد شد
social security tax
مالیات سیستم تامین اجتماعی
set up
انتخابهای موجود هنگام نصب سیستم
rationalism
سیستم فکری که عقل و استدلال عقلی را مقدم بر هر چیز جهت کشف حقیقت می داند
resource
تقسیم منابع موجود در سیستم بین کارها
erastianism
سیستم فکری که وجود هرنوع منشاء الهی و اسمانی رابرای سلطنت و کلیسا نفی میکند
to be insured under the social security scheme
[system]
بوسیله سیستم تامین اجتماعی بیمه بودن
to be covered by social security
بوسیله سیستم تامین اجتماعی بیمه بودن
to have social security coverage
بوسیله سیستم تامین اجتماعی بیمه بودن
shared
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shares
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
share
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
terrorism
عقیده به لزوم ادمکشی و ایجاد وحشت دربین مردم و یا سیستم فکری یی که هر نوع عملی را برای رسیدن به اهداف سیاسی جایز می داند
updates
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
update
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updated
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
safety nets
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
safety net
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
polymorph
عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
systems analysis
1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
current ratio
نسبت دارایی موجود به بدهی موجود
crash conversion
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
installing
تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
installs
تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
install
تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
revisionism
روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
pay as you go principle
اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
implied malice
سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
run
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
blessed folder
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
sysgen
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
far out
افراطی
extrimist
افراطی
out and outer
افراطی
drastic
<adj.>
افراطی
radical
<adj.>
افراطی
extravagant
افراطی
extreme
<adj.>
افراطی
extreme
افراطی
extremists
افراطی
intemperate
افراطی
extremist
افراطی
rigorous
<adj.>
افراطی
peripheral
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
schwarmerei
احساسات افراطی
sansculotte
انقلابی افراطی
highflyer
ادم افراطی
hardliners
آدم افراطی
ultra individualism
فردگرایی افراطی
ultra
ماورای افراطی
go to extreme
افراطی شدن
overreaction
واکنش افراطی
overgeneralization
تعمیم افراطی
radical behaviorism
رفتارگرایی افراطی
highflier
ادم افراطی
hardliner
آدم افراطی
young turk
افسر جوان افراطی
go overboard
<idiom>
افراطی عمل کردن
ultranationalism
ملت پرستی افراطی
spread eagle
میهن پرستی افراطی
sansculottism
پیروی از اصول انقلاب افراطی
extremism
افراط کاری عقیده افراطی
radicals
افراطی افراط گرا ریشهای
radicals
اصل سیاست مدار افراطی
radical
افراطی افراط گرا ریشهای
radical
اصل سیاست مدار افراطی
ultranationalism
عقاید ناسیونالیزم خیلی افراطی
chauvinism
میهن پرستی افراطی شوونیسم
integrated
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
far-right extremist scene
صحنه جناح راست
[افراطی]
[سیاست]
[extreme]
right-wing scene
صحنه جناح راست
[افراطی]
[سیاست]
radicalism
گرایش به سیاست افراطی تندروی و افراط
lunatic fringe
افراد افراطی وتندرو گروههای حزبی
mc carthyism
سیاست دست راستی افراطی و مخالفت بالیبرالیزم
chauvinism
افراط کورکورانه در میهن پرستی ناسیونالیسم در حد افراطی و غیر منطقی
braininess
فکری
inconsiderateness
بی فکری
reflectional
فکری
cerebral
فکری
notional
فکری
incogitancy
بی فکری
incogitance
بی فکری
excogitative
فکری
intellectual
فکری
conceptual
فکری
intellectuals
فکری
irreflection
بی فکری
mental
فکری
intellectual capital
سرمایه فکری
perspective
جنبه فکری
ideational shield
سپر فکری
ideological war
جنگ فکری
head work
کار فکری
heartsease
اسایش فکری
sentience
زندگی فکری
insularism
کوته فکری
perspectives
جنبه فکری
infantilism of thought
کوته فکری
ideo motor
فکری- حرکتی
provincialism
کوته فکری
visualization
تجسم فکری
narrow minddedness
کوتع فکری
obsessive rumination
نشخوار فکری
perspicuity
روش فکری
fanaticism
کوته فکری
obsession
وسواس فکری
obsessions
وسواس فکری
caprice
تمایل فکری
indoctrination
تلقین فکری
mechanical
غیر فکری
mental work
کار فکری
reflective
فکری بازتابی
brain work
کار فکری
caprices
تمایل فکری
enlightenment
روشن فکری
dyslogia
گفتارپریشی فکری
provinciality
کوته فکری
notion
ادراک فکری
prudery
کوته فکری
captivity
گفتاری فکری
notions
ادراک فکری
intellectualize
بصورت فکری در اوردن
ideo motor act
عمل فکری- حرکتی
absolute
آزاد از قیود فکری
psychopathy
اختلالات فکری وروانی
equanimity
تعادل فکری انصاف
thoughtless
لاقید ناشی از بی فکری
habiliment
جامه استعداد فکری
he thought out a plan
فکری بنظرش رسید
that is a good idea
خوب فکری است
brainstorms
اشفتگی فکری موقتی
brainstorm
اشفتگی فکری موقتی
He is an inconderate person .
آدم بی فکری است
sympathizers
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
To dismiss something from ones thoughtl .
فکری را از سر خود بیرون کردن
sympathizer
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
obsessive compulsive state
حالت وسواس فکری- عملی
sympathisers
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
A penny for your thoughts . Whats exactly on your mind ?
به چی؟ فکر می کنی ؟چرا در فکری ؟
to be i. with an idea
فکری در کسی تاثیر نمودن
moron
فرد فاقد رشد فکری
morons
فرد فاقد رشد فکری
She's quite a back number.
<idiom>
او
[زن]
آدم کهنه فکری است.
sympathetically
ازروی همدردی یا هم فکری غمخوارانه
(have a) bee in one's bonnet
<idiom>
فکری که مکررا به ذهن میآید
pixilated
دارای عدم تعادل فکری
standbys
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
policonic projection
سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
coupling
نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
desk accessory
در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
bifuel propulsion
سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
natives
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
design phase
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
native
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
download
فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
chcp
در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
ES IS
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
demand
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
diabatic process
پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
demands
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
tar
سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
demanded
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
three phase four wire system
سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
standby
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
system diagnostics
امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
standbys
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
building block principle
طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
automatic levelling
سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
conspicuious consumption
مصرف افراطی مصرفی که هدفش خودنمائی به دیگران است این اصطلاح اولین بار بوسیله تورستین وبلن اقتصاددان امریکائی
obsessive compupsive disorer
روان رنجوری وسواسی فکری- عملی
idological parties
احزاب دارای روش فکری خاص
masterminding
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
masterminded
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
He is most suitable for brain work .
خیلی بدرد کارهای فکری می خورد
masterminds
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
mastermind
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
ideologies
روش فکری فرد یا طبقه خاص
ideology
روش فکری فرد یا طبقه خاص
tabula rasa
مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
mttf
متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridges
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridged
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
failure
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
desktop
در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
off load
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
failures
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
lambert projection
سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
orthopsychiatry
تداوی روحی اختلالات فکری وروحی اطفال
Marxism
روش فکری کارل مارکس فیلسوف المانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com