English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 57 (4 milliseconds)
English Persian
executive اجرایی
executives اجرایی
ministerial اجرایی
administrative اجرایی
administrant اجرایی
Other Matches
transfer order دستورالعمل ارائه وفایف اجرایی یا انتقال وفایف اجرایی نیروهای مسلح
viruses برنامهای که خود را به فایلهای اجرایی می افزاید و از خود برای سایر فایلهای اجرایی کپی می گیرد
virus برنامهای که خود را به فایلهای اجرایی می افزاید و از خود برای سایر فایلهای اجرایی کپی می گیرد
executive routine روال اجرایی
e. power نیروی اجرایی
executable statement جمله اجرایی
execute statement حکم اجرایی
execute statement دستور اجرایی
executing agency شعبه اجرایی
executional requirement شرائط اجرایی
executive agent عامل اجرایی
executive agent شعبه اجرایی
executive program برنامه اجرایی
executive committee هیات اجرایی
executive system سیستم اجرایی
operating program برنامه اجرایی
operating agency قسمت اجرایی
technical اصولی اجرایی
functional team تیم اجرایی
feasability study مطالعات اجرایی
command of execution ریاست اجرایی
sanctions ضمانت اجرایی قانون
executive by law ایین نامه اجرایی
tax administration مسائل اجرایی مالیات
proctor مدیر اجرایی دانشگاه
nonexecutable statement جمله غیر اجرایی
it is not protected by sanctions ضمانت اجرایی ندارد
sanctioned ضمانت اجرایی قانون
sanctioning ضمانت اجرایی قانون
escrow اجرایی پیدا میکند
sanction ضمانت اجرایی قانون
cryptochannel سیستم اجرایی رمز
operand دستور اجرایی عمل کننده
Politburos کمیتهی اجرایی حزب کمونیست
Politburo کمیتهی اجرایی حزب کمونیست
registers ذخیره موقت دستورات اجرایی
registering ذخیره موقت دستورات اجرایی
register ذخیره موقت دستورات اجرایی
executives افسراجراییات معاون اجرایی قسمت
sanction ضمانت اجرایی معین کردن
sanctioned ضمانت اجرایی معین کردن
sanctions ضمانت اجرایی معین کردن
sanctioning ضمانت اجرایی معین کردن
executive افسراجراییات معاون اجرایی قسمت
command of execution فرمان اجرای عمل یکان اجرایی
self- برنامه کامپیوتری که حاوی دستورات اجرایی برای کاربر است
stub تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubs تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
executive agreement موافقتنامه اجرایی موافقتنامه قابل اجرا
executing agency قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com