English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (9 milliseconds)
English Persian
internal combustion احتراق داخلی
Search result with all words
engine موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
internal combustion engine موتور احتراق داخلی
internal combustion engines موتور احتراق داخلی
Other Matches
crossfiring اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
premature ignition احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
critical grid current جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
incretion ترشح درونی یا داخلی تراوش داخلی
internal defense پدافند داخلی پایداری داخلی
squawk مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawked مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawks مخابره داخلی ارتباط داخلی
internal structure ساختمان داخلی سازه داخلی
exchanged stabilization fund مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
storage 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
explosions احتراق
explosion احتراق
inflammation احتراق
lighting احتراق
arson احتراق
firing احتراق
ignition احتراق
burning احتراق
oxidization احتراق
deflagration احتراق
seeting on fire احتراق
combustion احتراق
heat value گرمای احتراق
firing position موقعیت احتراق
ignition lag تاخیر احتراق
timing زمان احتراق
firing order ترتیب احتراق
flame out قطع احتراق
heat of combustion گرمای احتراق
flash point نقطه احتراق
ignition pulse پالس احتراق
ignition pulse ضربه احتراق
ignition switch کلید احتراق
ignition pulse ایمپولز احتراق
heating value گرمای احتراق
ignition spark جرقه احتراق
ignition voltage ولتاژ احتراق
combustor محفظه احتراق
advanced ignition اوانس احتراق
combustible احتراق پذیر
combustible قابل احتراق
duplex ignition احتراق دوگانه
dual ignition احتراق دو برقی
combustion efficiency بازده احتراق
burning brand نوع احتراق
combustion اشتعال احتراق
inexplosive غیرقابل احتراق
magneto ignition احتراق با مگنت
external combustion احتراق خارجی
combustion efficiency راندمان احتراق
combustion chamber محفظه احتراق
combustion area محفظه احتراق
misfiring احتراق ناقص
combustiblity قابلیت احتراق
combustibility قابلت احتراق
base ignition احتراق تحتانی
igniting agent عامل احتراق
hot bulb ignition احتراق سرسرخ
two spark ignition احتراق دو جرقهای
triple ignition احتراق سه برقی
ignition circuit مدار احتراق
surface burning احتراق سطحی
single ignition احتراق تک برقی
ignition اشتعال احتراق
igniter switch کلید احتراق
ignition cable کابل احتراق
ignition condition حالت احتراق
igniter switch سوئیچ احتراق
ignition choke پیچک احتراق
firing accessories لوازم احتراق
ignition by incandescence احتراق التهابی
ignition by contact احتراق تماسی
igniting spark جرقه احتراق
ignitability قابلیت احتراق
sulphur اصل احتراق
ignition charge خرج احتراق
ignitable قابل احتراق
igniting point نقطه احتراق
ignition control کنترل احتراق
premature ignition احتراق زودرس
ignitibility قابلیت احتراق
ignition current جریان احتراق
ignitible قابل احتراق
ignition device وسیله احتراق
pre ignition زود احتراق
sulfur اصل احتراق
maximum gate trigger current جریان احتراق حداکثر
combustible جسم قابل احتراق
compression ingition احتراق توسط فشار
ignition system سیستم احتراق موتور
dual ignition system سیستم احتراق دوتایی
constant pressure combustion احتراق در فشار ثابت
make and break ignition احتراق با قطع و وصل
ignition analyzer اسیلوگراف کنترل احتراق
molar heat of combusion گرمای مولی احتراق
ignition by contact breaking احتراق با قطع کنتاکت
incombustible غیر قابل احتراق
delay zction firing عمل احتراق با تاخیر
maximum gate trigger voltage ولتاژ احتراق حداکثر
molar enthalpy of combusion انتالپی مولی احتراق
jump spark ignition احتراق با جرقه جهنده
ignition voltage فشار الکتریکی احتراق
incombustibility عدم امکان احتراق
burning brand علامت احتراق نیمسوزی
combustor سیستم احتراق توربین
order of fire ترتیب احتراق موتور
explosively بطور قابل احتراق
preignition احتراق قبل از وقت
ignition temperature درجه حرارت احتراق
afterburning عملیات بعد از احتراق سوخت
can annular محفظه احتراق حلقوی شکل
cannular محفظه احتراق حلقوی شکل
capacitor discharge ignition سیستم احتراق با انرژی زیاد
firedamp گاز قابل احتراق معدن
timing تنظیم زمان احتراق موتور
burner cans محفظه احتراق موتورهای توربینی
vaporizing combustor سیستم احتراق توربین گاز
can هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
ignition احتراق اتش زدن مشتعل کردن
precombustion chamber engine موتور با اطاق احتراق تراکم قبلی
cans هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
canning هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
explosive قابل احتراق ماده محترقه یا منفجره
plug nozzle نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
backfire احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfiring احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfired احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfires احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
burner compartment قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
igniter ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
hot test تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
charactristic lenght نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
restricted propellant سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
residence time مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
multipropellant سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
hung start شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
anie داخلی
internal door در داخلی
insides داخلی
municipal داخلی
domestic داخلی
indoor داخلی
internal داخلی
interior داخلی
ben داخلی
interiors داخلی
esoteric داخلی
inner داخلی
endogenous داخلی
territorial داخلی
inside داخلی
in- داخلی
in داخلی
intramural داخلی
internal medicine طب داخلی
innate داخلی
interior architecture معماری داخلی
intermediate structure ساختمان داخلی
indoor antenna انتن داخلی
internal angle زاویه ی داخلی
internal armature ارمیچر داخلی
inboard aileron شهپر داخلی
imside dimension اندازه داخلی
internal attack تک داخلی یا تک از داخل
inner zone منطقه داخلی
interior wall دیوار داخلی
inside diameter قطر داخلی
inside caliper کولیس داخلی
inner product ضرب داخلی
inner planets سیارات داخلی
inner loop حلقه داخلی
inner liner روکش داخلی
inferior planets سیارههای داخلی
inner bottom جدار داخلی
inland waterway ابراه داخلی
inland rules قوانین داخلی
inside draft شیب داخلی
inside hinge لولای داخلی
inside micrometer میکرومتر داخلی
inferior conjunction مقارنه داخلی
interior span دهانه داخلی
interior ballistics بالیستیک داخلی
inner harbor بندر داخلی
interior affairs امور داخلی
interference drag پسای داخلی
interconnection اتصالی داخلی
intercommunication ارتباط داخلی
inside wing بال داخلی
inside thread مارپیچ داخلی
inland duty گمرک داخلی
internal report گزارش داخلی
internal trade بازرگانی داخلی
internal trade تجارت داخلی
internal transactions معاملات داخلی
internal voltage ولتاژ داخلی
internal window sill کف پنجره داخلی
internality داخلی بودن
interphone مخابرات داخلی
intrados قوس داخلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com