Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 151 (8 milliseconds)
English
Persian
probability of ionization
احتمال یونش
Other Matches
poisson distribution
این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
ionization
یونش
radiation ionization
یونش تابشی
cumulative ionization
یونش زنجیری
ionization potential
پتانسیل یونش
ionization rete
شدت یونش
ionization time
مدت یونش
thermal ionization
یونش گرمایی
radiation ionization
یونش فوتونی
ionization gauge
سنجه یونش
acid ionization
یونش اسیدی
ionization energy
انرژی یونش
partial ionization
یونش جزیی
collision ionization
یونش برخوردی
ionization chamber
اتاقک یونش
ion chamber
اتاقک یونش
multiple ionization
یونش مکرر
heat of ionization
گرمای یونش
photoionization
یونش عکاسی
photo ionization
یونش فوتونی
photo ionization
یونش تابشی
ionization potential
اختلاف پتانسیل یونش
specific ionization coefficient
ضریب ویژه یونش
flame ionization detector
اشکارساز یونش شعلهای
f.i.d
اشکارساز یونش شعلهای
first ionization potential
پتانسیل اولین یونش
differential ionization chamber
اتاقک یونش تفاضلی
eventuality
احتمال
chances
احتمال
expectance
احتمال
presumption
احتمال
presumptions
احتمال
aptness
احتمال
expectancy
احتمال
eventualities
احتمال
probability
احتمال
likelihood
احتمال
liabilities
احتمال
contingency
احتمال
suppositions
احتمال
verisimilitude
احتمال
likelihoood
احتمال
possibility
احتمال
chance
احتمال
chanced
احتمال
chancing
احتمال
supposition
احتمال
liability
احتمال
contingencies
احتمال
possibilities
احتمال
like lihood
احتمال
probability distribution
توزیع احتمال
inverisimilitude
عدم احتمال
improbability
عدم احتمال
probability factor
ضریب احتمال
probability function
تابع احتمال
on the chance of
نظر به احتمال
kill probability
احتمال کشندگی
moral certainty
احتمال قوی
probability curve
منحنی احتمال
probability analysis
احتمال کاوی
probabilism
احتمال گرایی
presumption of fraud
احتمال تقلب
presumedly
احتمال میرود
mathematical probability
احتمال ریاضی
probability of collision
احتمال برخورد
the probability is
احتمال میرود
risking
احتمال زیان
the probability is
احتمال دارد
transition probability
احتمال انتقال
risked
احتمال زیان
transition probability
احتمال جهش
unlikelihood
عدم احتمال
risk
احتمال زیان
odds
احتمال ووقوع
There is a 50-50 chance.
احتمال 50-50است
stand a chance
<idiom>
احتمال داشتن
statistical weight
احتمال ترمودینامیکی
risks
احتمال زیان
contingencies
احتمال وقوع
experimental probability
احتمال تجربی
probability of detection
احتمال کشف
experimental probability
احتمال ازمایشی
conditional probability
احتمال مشروط
compound probability
احتمال مرکب
probability of detection
احتمال اکتشاف
probability of kill
احتمال انهدام
probability ratio
بهر احتمال
probability theory
نظریه احتمال
contingency
احتمال وقوع
probability density
چگالی احتمال
[ریاضی]
look for
<idiom>
با احتمال فکر کردن
It is quite likely that ….
خیلی احتمال می رود که …
worst-case
بدترین وضع یا احتمال
probability of kill
احتمال از بین رفتن
radial probability distribution
توزیع احتمال شعاعی
probability density function
تابع چگالی احتمال
normal probability curve
منحنی بهنجار احتمال
risk
احتمال زیان یاخطر
risked
احتمال زیان و ضرر
likelihood
احتمال کلی دارد
risked
احتمال زیان یاخطر
risking
احتمال زیان و ضرر
angular probability distribution
توزیع زاویهای احتمال
risking
احتمال زیان یاخطر
risks
احتمال زیان و ضرر
in all like
احتمال کلی دارد
in all probability
احتمال کلی میرود
damage threat
احتمال تولید خسارت
maximum probility detection
تعیین احتمال حداکثر
maximum liklihood method
روش حداکثر احتمال
balance
احتمال رویداد خطا
balances
احتمال رویداد خطا
kill probability
احتمال واردکردن تلفات
risk
احتمال زیان و ضرر
it is beyond recall
احتمال لغوشدن ندارد
risks
احتمال زیان یاخطر
risks
احتمال خطر ریسک کردن
the odds are that he will doit
احتمال دارد که انکار را بکند
to be on the safe side
برای اینکه احتمال اشتباه
risked
احتمال خطر ریسک کردن
odds-on
دارای احتمال بیش از 5 درصد
He is bound to come.
احتمال زیادی دارد که بیاید
risking
احتمال خطر ریسک کردن
single shot hit probability
احتمال اصابت یک گلوله به هدف
damage threat
منطقه احتمال تولید خسارت
it is p that he did not go
احتمال داردنرفته باشد دورنیست که
risk
احتمال خطر ریسک کردن
presumes
مسلم دانستن احتمال کلی دادن
presumed
مسلم دانستن احتمال کلی دادن
In all probability. Very likely.
به احتمال خیلی قوی ( قریب به یقین )
it may be presumed that
احتمال قوی میرود که میتوان فرض که
presume
مسلم دانستن احتمال کلی دادن
central tendency
احتمال مطابقت داده با مقادیرمورد انتظار
long shot
شرکت کنندهای که احتمال پیروزی کمی دارد
shoo in
کسیکه احتمال زیاد دارد برنده شود
i p that they are both gone
احتمال کلی می دهم که هردو رفته باشند
characteristic strength
مقاومتی که احتمال عدم حصول واقعی ان ضعیف میباشد
The chances of a soloution are bleak.
احتمال وجود راه حلی بسیار ضعیف است
error handling
به حداقل رساندن احتمال وقوع خطا روش رفع اشکال
anti knock
ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
long shot
شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
cruelty
در CLعبارت است از سوء رفتار یکی از زوجین با دیگری به نحوی که احتمال منجر شدن ان به صدمات بدنی
water injection
پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
the story is probale
این داستان راست مینماید این حکایت احتمال داردراست باشد
characteristic actuation probability
احتمال مسلح شدن مین توسط مین جمع کن
dud probability
درصد احتمال عمل نکردن گلوله یا اصابت نکردن ان
hartley
بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
probability factor
ضریب احتمال وقوع ضریب احتمالات
Zahir-Shahi design
طرح ظهیر شاه
[این طرح در افغانستان رایج بوده و احتمال می رود که از سفارشات این شاه افغان باشد. در نقش لوزی ها و هشت گوش ها یک در میان جای خود را عوض می کنند.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com