Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
individual
اختصاصی فردی یک نفر سرباز
individuals
اختصاصی فردی یک نفر سرباز
Other Matches
several fishery
محل صید اختصاصی ماهی صیدگاه اختصاصی
sapper
سرباز کلنگ دار سرباز حفار یا نقب زن متخصص خرابکاری
sappers
سرباز کلنگ دار سرباز حفار یا نقب زن متخصص خرابکاری
specified command
فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
individuals
فردی
subjective
فردی
individual
فردی
occupation crossing
پل اختصاصی
individuals
اختصاصی
technical
اختصاصی
allocation
اختصاصی
appropriative
اختصاصی
individual
اختصاصی
dedicated
اختصاصی
allocations
اختصاصی
proprietary
اختصاصی
interpersonal coherence
انسجام بین فردی
interindividual
میان فردی
interpersonal
میان فردی
personal right
حقوق فردی
patterns
خصوصیات فردی
pattern
خصوصیات فردی
libertarian
طرفدارازادی فردی
personal tempo
اهنگ فردی
ontogency
تکوین فردی
personal pace
اهنگ فردی
ontogenesis
پدیدایی فردی
idiosyncrasies
خصیصه فردی
individual differences
تفاوتهای فردی
individual ownership
مالکیت فردی
individual responsibility
مسئوولیت فردی
individualization
فردی ساختن
intrapersonal
درون فردی
individuality
وجود فردی
ontogeny
پدیدایی فردی
hexastich
قطعه شش فردی
intraindividual
درون فردی
idiosyncrasy
خصیصه فردی
personalism
فلسفه فردی
libertarians
طرفدارازادی فردی
Every individual in the society should . . .
هر فردی درجامعه با ید ...
single entry
حسابداری فردی
dedicated system
سیستم اختصاصی
allotment
منابع اختصاصی
lacunar amnesia
یادزدودگی اختصاصی
localized amnesia
یادزدودگی اختصاصی
landmark
نشان اختصاصی
local theory
نظریه اختصاصی
aedes
زیارتگاه اختصاصی
specializing
اختصاصی کردن
specializes
اختصاصی کردن
specialize
اختصاصی کردن
specialising
اختصاصی کردن
allotments
منابع اختصاصی
landmarks
نشان اختصاصی
dedicated device
دستگاه اختصاصی
dedicated lines
خطوط اختصاصی
traits
نشان اختصاصی
dedicated computer
کامپیوتر اختصاصی
separates
علیحده اختصاصی
a dedicated line
یک خط
[سیم]
اختصاصی
separate
علیحده اختصاصی
appropriation
ذخیره اختصاصی
appropriated surplus
ذخیره اختصاصی
additional outlet
انشعاب اختصاصی
specialty
رشته اختصاصی
specialises
اختصاصی کردن
native compiler
کامپایلر اختصاصی
special ability
توانایی اختصاصی
separated
علیحده اختصاصی
patent medicine
داروی اختصاصی
proprietary program
برنامه اختصاصی
proprietary goods
کالاهای اختصاصی
parts peculiar
قطعات اختصاصی
characters
صفت اختصاصی
character
صفت اختصاصی
privates
اختصاصی خصوصی
special tribunal
دادگاه اختصاصی
patent medicines
داروی اختصاصی
native language
زبان اختصاصی
driveways
راه اختصاصی
aedis
زیارتگاه اختصاصی
trait
نشان اختصاصی
speciality
رشته اختصاصی
specified command
نیروی اختصاصی
specificity
اختصاصی بودن
specific variance
پراکنش اختصاصی
specialities
رشته اختصاصی
distinguishing
مشخص اختصاصی
private
اختصاصی خصوصی
autecology
بوم شناسی فردی
aptitude test
ازمون قابلیت فردی
aptitude tests
ازمون قابلیت فردی
individualism
اصول استقلال فردی
pin
عدد شناسایی فردی
pinned
عدد شناسایی فردی
pinning
عدد شناسایی فردی
interpersonal conflict
تعارض میان فردی
personal distribution
توزیع درامد فردی
pattern
الگو صفات فردی
personal data sheet
برگه اطلاعات فردی
unit
نفر عدد فردی
individual demand schedule
جدول تقاضای فردی
units
نفر عدد فردی
libertarianism
طرفداری از ازادی فردی
patterns
الگو صفات فردی
suigeneris
اختصاصی منحصر بفرد
reservations
قطعه زمین اختصاصی
the peculiarities of mammals
نشانهای اختصاصی پستانداران
reservation
قطعه زمین اختصاصی
privy
محرم اسرار اختصاصی
proprietary file format
قالب فایل اختصاصی
specific search
تجسس اختصاصی منطقه
dedicated word processor
کلمه پرداز اختصاصی
characterization
توصیف صفات اختصاصی
a dedicated wiring circuit
یک مدار الکتریکی اختصاصی
dedicated file server
خدمتگذار فایل اختصاصی
harmonic selective ringing
تلفن اختصاصی همساز
a dedicated server
[رایانه]
خدمتگذار اختصاصی
depersonalization
توجه نکردن به هویت فردی
streakiest
دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streakier
دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streaky
دارای اخلاق وخصوصیات فردی
custom built
سفارشی تهیه شده اختصاصی
distinctively
بطورمشخص یا اختصاصی بروجه تمیز
post exchange
فروشگاه اختصاصی پادگان ارتش
non specific factors of production
عوامل غیر اختصاصی تولید
chandler
فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
individualism
اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد
IRA
مخفف حساب پس انداز بازنشستگی فردی
data clerk
فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
individualizing
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
miscegenation
ازدواج سفید پوست با فردی ازنژاد دیگر
individualizes
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualized
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualize
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualising
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualises
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualised
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
netware
سیستم عامل شبکه اختصاصی ساخت Novell
libertarian
طرفدارآزادی
[جدا از حکم دولت]
فردی
[فلسفه]
[سیاست]
security specialist
فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
accommodation bill
براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
to walk on eggshells
<idiom>
در برخورد با فردی یا موقعیتی بیش از اندازه مراقب بودن
sysop
فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
squeezer
فردی که مداری را در شکل اصلی برگ ان طرح ریزی کند
mauls
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauling
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauled
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
maul
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
personal assistant
فردی که کارهای دفتری و مدیریتی برای فرد دیگری انجام میدهد
hacker
فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
hackers
فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
individualism
اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
gl
سرباز
man of war
سرباز
enlistedman
سرباز
camper
سرباز
man at arms
سرباز
soldiers
سرباز
court card
سرباز
comrade in arms
سرباز
comrades in arms
سرباز
lines man
سرباز صف
he is a private
او سرباز
campers
سرباز
linesman
سرباز صف
jacks
سرباز
soldier
سرباز
conscripting
سرباز
militiaman
سرباز
ranker
سرباز
conscripted
سرباز
militiamen
سرباز
jack
سرباز
troopers
سرباز بر
miliaman
سرباز
trooper
سرباز بر
sepoy
سرباز
linesmen
سرباز صف
conscript
سرباز
conscripts
سرباز
odder
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
odd
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
oddest
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
footsoldier
سرباز پیاده
rifle man
سرباز پیاده
enlistee
سرباز داوطلب
redcoat
سرباز انگلیسی
foot slugger
سرباز پیاده
ranksman
سرباز صفی
ranko
سرباز معمولی
soldiery
یک دسته سرباز
paratrooper
سرباز چترباز
paratroopers
سرباز چترباز
private first class
سرباز یکم
refusing
سرباز زدن
furlough
مرخصی سرباز
grabby
سرباز پیاده
tommy atkins
سرباز انگلیسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com