English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 166 (8 milliseconds)
English Persian
unbalance اختلال مشاعر
unbalances اختلال مشاعر
unbalancing اختلال مشاعر
mental abnormality اختلال مشاعر
Search result with all words
unbalance بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
unbalances بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
unbalancing بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
Other Matches
unhinge دچاراختلال مشاعر کردن
unhinges دچاراختلال مشاعر کردن
unhinging دچاراختلال مشاعر کردن
compos mentis دارای مشاعر صحیح
tribulations اختلال
disorders اختلال
noise اختلال
disorder اختلال
noises اختلال
neuremia اختلال پی ها
irregularity اختلال
perturbations اختلال
perturbation اختلال
tribulation اختلال
derangement اختلال
distribance اختلال
impariment اختلال
line noise اختلال
impairment اختلال
disturbance اختلال
disturbances اختلال
line hit اختلال خط
dissociative disorder اختلال گسستی
dysmenorrhea اختلال قاعدگی
noise immunity مصونیت از اختلال
emotional disorder اختلال هیجانی
dystonia اختلال تونوس
emotional disturbance اختلال هیجانی
factitious disorder اختلال ساختگی
dysbulia اختلال اراده
lalopathy اختلال گویایی
background noise اختلال پس زمینه
developmental disorder اختلال رشدی
apselaphesia اختلال بساوشی
ageusia اختلال چشایی
mental defectives اختلال حواس
kettle of fish اشفتگی اختلال
character disorder اختلال منش
clamper برای قط ع اختلال
conduct disorder اختلال رفتاری
convulsive disorder اختلال تشنجی
mental disorder اختلال روانی
magnetic anomaly اختلال مغناطیسی
cyclic disorder اختلال دورهای
mental disorder اختلال مشاعیر
dyspepsia اختلال هضم
mental disturbance اختلال روانی
psychiatric disorder اختلال روانی
neuremia اختلال اعصاب
oppositional disorder اختلال نافرمانی
interference اختلال در سیگنال
radar trapping اختلال رادار
unsoundness of mind اختلال مشاعیر
sexual disorder اختلال جنسی
thought disorder اختلال فکر
time flutter اختلال زمانی
neurosis اختلال روانی
neurosis اختلال اعصاب
neuroses اختلال روانی
neuroses اختلال اعصاب
quantization noise اختلال تدریج
time jitter اختلال زمانی
perturbation انحراف اختلال
organic disorder اختلال عضوی
perturbations انحراف اختلال
perturbation theory نظریه اختلال
personality disturbance اختلال شخصیت
personality disorder اختلال شخصیت
paramnesia اختلال حافظه
disorderliness اختلال بهم خوردگی
formal thought disorder اختلال صوری فکر
deranyement اختلال مرهم زنی
generalized anxiety disorder اختلال اضطراب فراگیر
bipolar affective disorder اختلال عاطفی دو قطبی
dysaesthesia اختلال حواس جسمانی
dyscrasia اختلال مزاجی یا دماغی
pip اختلال مزاج خال
eating disorder اختلال خورد و خوراک
pipping اختلال مزاج خال
dysmetria اختلال حرکتی- تخمینی
pips اختلال مزاج خال
font id conflict اختلال شناسایی فونت
maimed اختلال یا از کارافتادگی عضوی
pipped اختلال مزاج خال
content thought disorder اختلال محتوایی فکر
maiming اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maims اختلال یا از کارافتادگی عضوی
transmission خطای ناشی از اختلال در خط
transmissions خطای ناشی از اختلال در خط
protanomaly اختلال سرخ بینی
schizoaffective disorder اختلال اسکیزوفرنی عاطفی
schizophreniform disorder اختلال اسکیزوفرنی شکل
dyspeptic دارای اختلال هاضمه
acopia اختلال استنساخ شکل
acute brain disorder اختلال مغزی حاد
affective disorders اختلال های عاطفی
neurotic دچار اختلال عصبی
maim اختلال یا از کارافتادگی عضوی
organic mental disorder اختلال روانی عضوی
somatoform disorder اختلال جسمانی شکل
somatization disorder اختلال جسمانی کردن
amimia اختلال بیانگری چهره
shared paranoid disorder اختلال پارانویایی مشترک
paresthesia اختلال حس لمس بصورت خارش
perturbation [terms] آشفته [در نظریه اختلال] [فیزیک]
post traumatic stress disorder اختلال فشار روانی پس اسیبی
dystonia اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
radar trapping اختلال پیدا کردن رادار
backgrounds اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
background اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
babble اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbles اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbled اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
schizoid مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
corruption خطاهای داده ناشی از اختلال یاوسایل خراب
induce اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
noise اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
quantize اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
noises اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
induces اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
signalled اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signaled اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signal اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
induced اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
disaster dump اختلال در داده یا برنامه ناشی از خطا یامشکل در سیستم
inducing اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
noise توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
hits دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hitting دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
noises توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
hit دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
voltage خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
voltages خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
parkinsonism اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
bends بیرون امدن حبابهای گاز ازبافتهای بدن و اختلال درگردش خون
surged افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
trapezoidal distortion اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
surges افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
electromagnetic اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
center of gravity limits محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
interference اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
surge افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
shell shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell-shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
flutter کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
fluttered کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
flutters کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
fluttering کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
noisy mode رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
NetShow سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای تامین صوت و تصویر روی اینترنت بدون وقفه یا اختلال در تصاویر
glitches یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
glitch یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
crash protected دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
degradation کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
intermittent error خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال
flickered تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flicker تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickers تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
saturated colour که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com