English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
telophase اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
Other Matches
karyokinesis مرحله تقسیم سلولی
prophase مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
fissiparous تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده
meiosis تقسیم سلولی
inextremis در اخرین مرحله
amitosis یک نوع تقسیم سلولی
stretch runner تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
gametocyte سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
macromere سلولهای بزرگتری که در اثر تقسیم سلولی نامساوی تخم ایجادمیشود
teliospore جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
amitosis تقسیم مستقیم یاخته
phased array ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
mitosis تقسیم غیر مستقیم یاختهای میتوز
mask design اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
justify تقسیم کلمات بزرگ به درستی به طوری که در انهای خط نصف شوند تاحاشیه سمت راست مستقیم شود
justifying تقسیم کلمات بزرگ به درستی به طوری که در انهای خط نصف شوند تاحاشیه سمت راست مستقیم شود
justifies تقسیم کلمات بزرگ به درستی به طوری که در انهای خط نصف شوند تاحاشیه سمت راست مستقیم شود
last in , first out اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
imago حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
Lilo اخرین صادره از اخرین وارده
closing date اخرین روز اخرین فرصت
Lilos اخرین صادره از اخرین وارده
tontine تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
bell lap زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو
final bomb release line اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب
sequenced ejection سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creeps مرحله به مرحله جلو رفتن
creep مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
divisor عملوندی که برای تقسیم مقسوم علیه در عمل تقسیم به کار می روند
vernier درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء
dasd Device Storage DirectAccess اسباب حافظه بادستیابی مستقیم دستگاه انباره دستیابی مستقیم
direct admission مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
boost phase مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
basic روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basics روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
leapfrog پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
direct exchange تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
direct مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
directs مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
directed مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
assembler اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
final protective line خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی
baseband 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base band 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
cost fraction نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
trellis coding روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
subdividing بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivides بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivided بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivide بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
direct command فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
cellulous سلولی
unicellular یک سلولی
unicellularity یک سلولی
sectors کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
extracellular خارج سلولی
cellular بافت سلولی
acellular غیر سلولی
cell animation تحرک سلولی
multicellular چند سلولی
amoeba جانور تک سلولی
amebae جانور تک سلولی
intercellular داخل سلولی
amoebae جانور تک سلولی
cell receptor گیرنده سلولی
amebas جانور تک سلولی
amoebas جانور تک سلولی
macronucleus هسته سلولی بزرگتر
exoenzyme انزیم خارج سلولی
sclerenchyma بافت سخت سلولی
endoenzyme انزیم داخل سلولی
lysate حاصل تجزیه سلولی
amoebic وابسته به جانور تک سلولی
diploblastic دارای دو غشاء سلولی
cellular structure ساختارسلولی سازه سلولی
elicitation کسب اطلاعات غیر مستقیم بازجویی غیر مستقیم
direct fire sights زاویه یا بهای تیر مستقیم دوربینهای تیر مستقیم
receptacle حفره درون سلولی گیاه
protoplasm ماده اصلی جسم سلولی
agamete تکثیر سلولی غیر جنسی
stratum رتبه طبقه نسج سلولی
receptacles حفره درون سلولی گیاه
triploblastic دارای سه غشاء سلولی ابتدایی
karyolymph ماده اساسی زمینه هسته سلولی
lumen حفره سلولی درون جدار گیاه
direct dyes رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
inflight phase مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
lyse بوسیله " لیزین " تجزیه سلولی بعمل اوردن
schizogony تولید مثل بوسیله شکاف یاتقسیم سلولی
combat phase مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
mastigophoran اغازیان تک سلولی تاژکدار که گاهی جزء جلبک محسوبند
prolotherapy اصلاح وتر یا عضوی بوسیله کاهش رویش وتکثیر سلولی
last a اخرین
to the last تا اخرین دم
lastmentioned اخرین
finals اخرین
bottommost اخرین
final اخرین
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
islets of langerhans دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
reserve price اخرین بها
lasted اخرین اخیر
lasts اخرین اخیر
pis aller اخرین چاره
nightcaps اخرین مسابقه
to the bitters end تا اخرین دم یاحد
set point اخرین امتیاز
the very last drop اخرین قطره
match points اخرین امتیاز
parthian glance اخرین نگاه
match point اخرین امتیاز
last اخرین اخیر
deadline اخرین مهلت
tag end اخرین قسمت
bitter end اخرین پریشانی
upshot اخرین شماره
final price اخرین قیمت
stoppress اخرین خبر
topnotch اخرین نقطه
final coordination line اخرین خط هماهنگیها
the last two اخرین دوتا
nightcap اخرین مسابقه
deadlines اخرین مهلت
pis aller اخرین پناه چاره
up to date حاوی اخرین اطلاعات
up-to-date مطابق اخرین طرز
current فعلی اخرین اطلاعات
deadlines سررسید اخرین فرصت
final protective fires اخرین اتشهای حفافتی
deadline سررسید اخرین فرصت
up-to-date حاوی اخرین اطلاعات
no wind position اخرین محل هواپیما
bell lap اخرین دور مسابقه
last but not least اخرین ولی نه کمترین
Halloween اخرین شب ماه اکتبر
up to date مطابق اخرین طرز
ultimatum اخرین پیشنهاد قطعی
currents فعلی اخرین اطلاعات
surrebutter اخرین پاسخ خواهان
ultimata اخرین پیشنهاد قطعی
ultimatums اخرین پیشنهاد قطعی
set point اخرین امتیاز بازی
lymphoblast سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
faena اخرین ضرباتی که گاو را می کشد
her last was a son اخرین بچهای که زایید پسربود
filo اخرین صادره از اولین وارده
i am nat my last shifts اخرین وسیله یا تدبیر من اینست
rear point اخرین قسمت عقب دار
hallow een شب اولیاء :اخرین شب ماه اکتبر
omega اخرین حرف الفبای یونانی
isaid in my last در اخرین نامه خود گفتم
gun lap شلیک اخرین دور مسابقه دو
lifo last in first out اولین صادره از اخرین وارده
closing prices اخرین قیمت معامله شده
home hole اخرین بخش زمین یا یک دوربازی گلف
match point اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match points اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
autumn اخرین قسمت سومین دوره زندگی
autumns اخرین قسمت سومین دوره زندگی
thule اخرین نقطه شمالی مسکون دنیا
what is the latest خبر تازه چه دارید اخرین خبرچیست
break ball اخرین گوی مانده روی میزبیلیارد
target approach point اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
z بیست و ششمین و اخرین حرف الفبای انگلیسی
previous spot نقطهای که توپ در اخرین باروارد بازی شده
last supper اخرین شام حضرت عیسی باحواریون خود
all the way اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
orphans اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphaned اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphan اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
maximising به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximizes به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximised به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximises به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximizing به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximized به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximize به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
colony گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند [زیست شناسی]
gemmulation جوانه کوچک ایجادموجود تازه توسط جوانه سلولی
fetch ahead فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
stage مرحله
stages مرحله
instar مرحله
grade مرحله
creeping attack تک مرحله به مرحله
scene مرحله
grades مرحله
step مرحله
phase مرحله
phased مرحله
process مرحله
stepping مرحله
phased attack تک مرحله به مرحله
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com