English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
border break ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
Other Matches
border break ادامه دادن اطلاعات نقشه تا حاشیه ان
bleeding edge حاشیه نقشه
sheetlines خطوط حاشیه نقشه
filed زمینه اصلی فرش [که عموما تا قسمت حاشیه ادامه یافته و در بعضی از فرش ها کل بافت را در بر می گیرد.]
rosette border حاشیه گل و بوته [اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
crest clearing محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
fret [نقشه پیچ در پیچ در حاشیه با استفاده از خطوط افقی و عمودی با زوایای ۹۰ درجه و مربوط به کشور چین]
taxiway محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
open storage انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
Zipper selvage حاشیه زیپ شکل [در مناطق کرد نشین شرق ترکیه عده ای از بافندگان حاشیه های فرش خود را بصورت دندانه زیپ می بافند بطوری که کل حاشیه شکل یک زیپ بسته را نشان می دهد.]
minor border حاشیه فرعی [حاشیه کناری] [این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
Open-plan <adj.> سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
apron محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
clear way محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
machinery space محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
classification yard محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
Kufic border حاشیه کوفی [این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
ragged متن چاپ شده با حاشیه سمت چپ هم سطح , حاشیه سمت راست غیر مسط ح
ragged متن چاپ شده با حاشیه سمت راست هم سطح و حاشیه سمت چپ غیر مسط ح
frieze حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
friezes حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
turtle border حاشیه سماوری [در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
map نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategies طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
hold over به تصرف ملک ادامه دادن ادامه دادن
conformal projection نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
docking plan نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
cartographer ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
hyetography نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
cartographers ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
control map نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
mapping نقشه کشی کردن تهیه نقشه
topographic map نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
storage map نقشه انباره نقشه انبارش
reciprocal border حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
Herati border طرح حاشیه هراتی [این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
gadroon اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
orthographic تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
plot تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
map sheet شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
geodesy نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
rainbow border حاشیه رنگین کمان [در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
vignetting سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
spandrel لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
outline assembly drawing نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
precinct محوطه
areas محوطه
hawing محوطه
hawed محوطه
haw محوطه
spaces محوطه
space محوطه
compounded محوطه
compounds : محوطه
compounds محوطه
ground محوطه
precincts محوطه
ward محوطه
garth محوطه
area محوطه
zones محوطه
compound : محوطه
haws محوطه
compounded : محوطه
compound محوطه
wards محوطه
zone محوطه
enclosures محوطه
enclosure محوطه
geodetic datum سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
lot قرعه محوطه
yard حیاط محوطه
yard محوطه یا میدان
out port بندرخارج از محوطه
close چهاردیواری محوطه
yards محوطه یا میدان
yards حیاط محوطه
trap محوطه کوچک
farmyards محوطه مزرعه
buffer distance محوطه امنیت
god's acre محوطه کلیسا
cubby محوطه مکعب
goal crease محوطه دروازه
stockyard محوطه دامداری
ambit وسعت محوطه
run way محوطه فرود
runout محوطه دویدن
farmyard محوطه مزرعه
chill space محوطه سردخانه
penalty areas محوطه پنالتی
dock yard محوطه بارانداز
lawns محوطه چمن
aprons محوطه بارگیری
enceinte محوطه قلعه
area of visibility محوطه دید
cincture حلقه محوطه
courtyard محوطه محصور
run ترتیب محوطه
environment architecture معماری محوطه
runs ترتیب محوطه
lawn محوطه چمن
area of probability محوطه احتمالات
closes چهاردیواری محوطه
embarkation area محوطه بارگیری
dock yard محوطه لنگرگاه
yard man متصدی محوطه
penalty area محوطه پنالتی
freeze space محوطه سردخانه
Inc مخفف محوطه
closer چهاردیواری محوطه
apron محوطه بارگیری
clear way محوطه صعود
closest چهاردیواری محوطه
going on ادامه
continuance ادامه
resumption ادامه
continuation line خط ادامه
continuation ادامه
magazine space محوطه زاغه مهمات
sites محل محوطه کار
quarterdecks محوطه تشریفات ناو
outdoor lighting fixtures چراغهای روشنائی محوطه
side lines محوطه بیرون از خط کناری
sited محل محوطه کار
loculus محوطه یاحفره کوچک
site محل محوطه کار
plain میدان یا محوطه جنگ
plainer میدان یا محوطه جنگ
plainest میدان یا محوطه جنگ
plains میدان یا محوطه جنگ
run way محوطه دویدن هواپیما
cubbyhole محوطه کوچک ومحصور
quarterdeck محوطه تشریفات ناو
parking محوطه پارک کردن
fabrique [ساختمانی در محوطه باغ]
landscape architecture معماری محوطه سازی
back judge داور در محوطه دفاعی
impark در محوطه نگاه داشتن
catcher's box محوطه مخصوص توپگیر
backcourt محوطه پشت یک سوم
back boundary line محوطه پشت خط سرویس
area of uncertainity محوطه عدم امنیت
holding ground محوطه نگهدارنده لنگر
ward حیاط محوطه زندان
wards حیاط محوطه زندان
chill space محوطه سرد انبار
computer aided design and drafting طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
bench mark شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
continue ادامه دادن
continuable قابل ادامه
keep up <idiom> ادامه دادن
duration مدت ادامه
furthered ادامه دادن
bring on ادامه دادن
carry on ادامه دادن
carry-on ادامه دادن
furthering ادامه دادن
to take up ادامه دادن
furthers ادامه دادن
to run on ادامه داشتن
to keep on ادامه دادن
to drag on or out ادامه دادن
to carry on ادامه دادن
go along <idiom> ادامه دادن
go on <idiom> ادامه دادن
hang on <idiom> ادامه دادن
hold good <idiom> ادامه دادن
keep on ادامه دادن
take up ادامه دادن
further ادامه دادن
discontinued ادامه ندادن
discontinue ادامه ندادن
reopens ادامه دادن
to follow ادامه دادن
over run ادامه به کاردادن
continue statement حکم ادامه
reopening ادامه دادن
reopened ادامه دادن
reopen ادامه دادن
hold on ادامه دادن
keep ادامه دادن
keeps ادامه دادن
to continue ادامه دادن
for a continuance برای ادامه
continues ادامه دادن
extends ادامه دادن
continuant ادامه دهنده
continuation card کارت ادامه
continuative ادامه دهنده
discontinuing ادامه ندادن
run on ادامه دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com