Dictiornary-Farsi | ادای نفقه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 49 (4 milliseconds)

English	Persian
alimony suit	ادای نفقه [حقوق]


Other Matches

money for expenditure	نفقه
alimony	نفقه
cost of living	نفقه
maintenance	نفقه
marriage settlement	نفقه اطفال
rationabile stoverium	نفقه عقلائی
maintaining	نفقه دادن
necessaries	نفقه زوج و اطفال
nonsupport	عدم پرداخت خرجی یا نفقه
separate maintenance	نفقه زنی که جدا از شوهرزندگی میکند
cost of maintenance	هزینه نگهداری و ترمیم نفقه و خرجی
acquitting	ادای
acquits	ادای
acquit	ادای
the d. of duty	ادای وفیفه
redemption of a loan	ادای دین
homage	ادای احترام
mannishness	ادای مردانه
pronunciation	ادای سخن
pronunciations	ادای سخن
d. of a speech	ادای نطق
mannishly	با ادای مردانه
to pay homage	ادای احترام کردن
to do homage	ادای احترام کردن
tender	پیشنهاد ادای دین
tenderest	پیشنهاد ادای دین
tendering	پیشنهاد ادای دین
tendered	پیشنهاد ادای دین
to render homage	ادای احترام کردن
take off	ادای کسی را دراوردن
mutton dressed as lamb	ادای جوانترها را درآوردن
To mimic someone.	ادای کسی را در آوردن
to do homage to somebody	به کسی ادای احترام کردن
side honors	مراسم ادای احترام در میزپاس
to pay homage to somebody	به کسی ادای احترام کردن
to render homage to somebody	به کسی ادای احترام کردن
gutturalize	ادای اصوات بصورت گلویی
labialization	ادای اصوات بصورت شفوی
bushwhack	ادای کسی را در اوردن مبارزه کردن
gun salute	سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
plea of tender	اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
tender	وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendering	وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendered	وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tenderest	وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
voir dire	سوالاتی که پیش از پرس ازمایی اصلی از شاهد میشود و هدف از ان احرازصلاحیتش برای ادای شهادت است
salvoes	شلیک توپ برای ادای احترام توپ سلام
salvo	شلیک توپ برای ادای احترام توپ سلام