English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (36 milliseconds)
English Persian
render ارائه دادن ترجمه کردن
rendered ارائه دادن ترجمه کردن
renders ارائه دادن ترجمه کردن
Other Matches
exhibits ارائه دادن ابراز کردن
exhibiting ارائه دادن ابراز کردن
propone پیشنهاد کردن ارائه دادن
porrect منبسط کردن ارائه دادن
exhibit ارائه دادن ابراز کردن
propounds پیشنهاد کردن ارائه دادن
exhibited ارائه دادن ابراز کردن
propounding پیشنهاد کردن ارائه دادن
to put in منصوب کردن ارائه دادن
propound پیشنهاد کردن ارائه دادن
produces اقامه کردن ارائه دادن سند
produce اقامه کردن ارائه دادن سند
submits واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
produced اقامه کردن ارائه دادن سند
submitted واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
submitting واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
submit واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
To submit something to someone. چیزی را به کسی تسلیم کردن (ارائه دادن )
presenting ارائه دادن
presents ارائه دادن
give ارائه دادن
produces ارائه دادن
giving ارائه دادن
bring forward ارائه دادن
hold forth ارائه دادن
present ارائه دادن
presented ارائه دادن
knuckle under <idiom> ارائه دادن
misrepresentation بد ارائه دادن
put in ارائه دادن
tendering ارائه دادن
tenderest ارائه دادن
produced ارائه دادن
tender ارائه دادن
gives ارائه دادن
produce ارائه دادن
tendered ارائه دادن
to produce testimony مدرک ارائه دادن
put ارائه یا توضیح دادن
forthcoming اماده ارائه دادن
puts ارائه یا توضیح دادن
submit ارائه دادن پیشنهادکردن
submits ارائه دادن پیشنهادکردن
putting ارائه یا توضیح دادن
submitted ارائه دادن پیشنهادکردن
submitting ارائه دادن پیشنهادکردن
alleges دلیل اوردن ارائه دادن
allege دلیل اوردن ارائه دادن
alleging دلیل اوردن ارائه دادن
interpret ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpreted ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interprets ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpreting ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
put ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
putting ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
puts ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
project ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
projects ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
projected ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
lexical analysis مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
authentication به سند یا رونوشت مصذق ان اعتبار و اقتدار قانونی دادن به نحوی که در مقام اثبات قانونا قابل ارائه باشد
represents ارائه کردن
represent ارائه کردن
represented ارائه کردن
translet ترجمه کردن
translated ترجمه کردن
put ترجمه کردن
translates ترجمه کردن
translate ترجمه کردن
puts ترجمه کردن
to do into ترجمه کردن به
translating ترجمه کردن
putting ترجمه کردن
producing اقامه ارائه کردن
lead proof ارائه دلیل کردن
mistranslate ترجمه غلط کردن
teutonize به المانی ترجمه کردن
retranslate دوباره ترجمه کردن
forthcomming اماده برای ارائه کردن
literalize تحت اللفظی ترجمه کردن
subsequent filing [application, documents] ادا کردن پس از ارائه درخواست نامه
paraphrasing نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
paraphrases نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
paraphrase نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
paraphrased نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
interpret ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
interprets ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
interpreting ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
interpreted ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
to translate something [from/into a language] ترجمه [نوشتنی] کردن چیزی [از یک زبان یا به زبانی]
to act as interpreter [for somebody] [from/into a language] ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to provide interpretation [for somebody] [from/into a language] ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to interpret [for somebody] [from/into a language] ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
interpretation تفسیر اخبار واطلاعات رسیده تفسیر عکس ترجمه کردن
interpretations تفسیر اخبار واطلاعات رسیده تفسیر عکس ترجمه کردن
jargonize بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
disciplining نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
disciplines نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
discipline نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
to depict somebody or something [as something] کسی یا چیزی را بعنوان چیزی توصیف کردن [وصف کردن] [شرح دادن ] [نمایش دادن]
machines تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
machine تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
machined تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
k scan ارائه کی
p display ارائه پی
ppi scan ارائه پی پی ای
exposures ارائه
h display ارائه اچ
displaying ارائه
h scan ارائه اچ
k display ارائه کی
exposure ارائه
p scan ارائه پی
adductor ارائه
exposal ارائه
f display ارائه اف
displayed ارائه
range bearing display ارائه بی
f scan ارائه اف
m display ارائه ام
c display ارائه سی
c scan ارائه سی
g display ارائه جی
g scan ارائه جی
display ارائه
presentment ارائه
n display ارائه ان
l display ارائه ال
l scan ارائه ال
b scan ارائه ب
b display ارائه ب
j scan ارائه جی
j display ارائه جی
m scan ارائه ام
representation ارائه
exhibition ارائه
offering ارائه
presentation ارائه
exhibitions ارائه
d display ارائه دی
presentations ارائه
d scan ارائه دی
production ارائه
displays ارائه
n scan ارائه ان
shew ارائه
productions ارائه
representations ارائه
rendering ترجمه
version ترجمه
translations ترجمه
translation ترجمه
compilations ترجمه
renderings ترجمه
translation ترجمه
interpretations ترجمه
versions ترجمه
rendition ترجمه
interpretation ترجمه
renditions ترجمه
compilation ترجمه
conducted هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conducting هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conducts هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conduct هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
profert ارائه سند
presentation ارائه عرضه
presentability قابلیت ارائه
offer پیشکش ارائه
offered پیشکش ارائه
presentations ارائه عرضه
misrepresentation بد ارائه نمودن
offers پیشکش ارائه
production ارائه ساخت
productions ارائه ساخت
shows ارائه نمایش
renderer ارائه دهنده
showed ارائه نمایش
showings ارائه اشکارسازی
show ارائه نمایش
renderable قابل ارائه
showing ارائه اشکارسازی
paraphrasing ترجمه ازاد
trannlatability قابلیت ترجمه
paraphrases ترجمه ازاد
mistranslation ترجمه نادرست
machine translation ترجمه ماشینی
paraphrased ترجمه ازاد
paraphrase ترجمه ازاد
algorithm translation ترجمه الگوریتم
mechanical translation ترجمه مکانیکی
reversion ترجمه مجدد
misinterpretation ترجمه غلط
interpretation تعبیر ترجمه
an a translation ترجمه درست
interpretations تعبیر ترجمه
translation agency دفتر ترجمه
the a of a trans lation درستی ترجمه
the a of a trans lation صحت ترجمه
mechanical translation ترجمه ماشینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com