English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
truck trailer ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
Other Matches
carnet اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
dilly وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
reentrant روالی که میتواند توسط چندین برنامه مستقل بطورهمزمان بکار برده شوددرون رو
weapon carrier کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
automotive وسیله موتوری موتوری
source مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
carryall truck کامیون حمل بار و بسته کامیون اتلیه حمل بار
physical motor pool پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
processor وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
digital read out نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
air turbine starter استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
pull down menu فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
gas discharge display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
quadriga ارابه
sloop با ارابه
cart ارابه
carted ارابه
carting ارابه
wagonŠetc ارابه
chariots ارابه
chariot ارابه
cars ارابه
carts ارابه
car ارابه
environment متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menus برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menu برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
virtual که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
cart crossing گذرگاه ارابه
car man ارابه ران
caisson ارابه ارتشی
tram car ارابه پس بند
tumbrel or bril ارابه کودبر
water car ارابه اب فروشان
mail cart ارابه پستی
undercarriage ارابه فرود
landing gear ارابه فرود
go devil ارابه دستی
undercarriages ارابه فرود
water car ارابه اب پاش
under carriage ارابه فرود
hand cart ارابه دستی
waggon ارابه بارکش
caisson ارابه دوچرخه
chariot ارابه جنگی
handcarts ارابه دستی
car ارابه جنگی
cars ارابه جنگی
pushcarts ارابه دستی
pushcart ارابه دستی
wagons ارابه بارکش
wagon ارابه بارکش
chariots ارابه جنگی
handcart ارابه دستی
charioteers ارابه ران
carriageways راه ارابه رو
waggons ارابه بارکش
auriga ارابه ران
carriageway راه ارابه رو
aurigae ارابه ران
charioteer ارابه ران
cl کامیون پر
cl کامیون کامیون
road transport vehicle کامیون
trucking کامیون
trucked کامیون
truck vehicle کامیون
trucks کامیون
truck کامیون
vehicular کامیون
truckloads یک کامیون پر
truckload یک کامیون پر
lorry کامیون
lorries کامیون
camion کامیون
troika ارابه یا درشکه سه اسبه
catch driver راننده اجیر ارابه
sulky نوعی ارابه سنک
drives رانندگی ارابه مسابقهای
drive رانندگی ارابه مسابقهای
capella الفا- ارابه ران
conditional race مسابقه مشروط با ارابه
alpha aurigae الفا- ارابه ران
harness racing ارابه رانی تک اسبه
roadways راه ارابه رو شوسه
joltwagon گاری یا ارابه پرتکان
roadway راه ارابه رو شوسه
harness race مسابقه ارابه رانی
wain ارابه سنگین و بزرگ
dual carriageway راه ارابه رو دو خطی
dual carriageways راه ارابه رو دو خطی
motortruck کامیون باری
vans کامیون سر بسته
van کامیون سر بسته
teamster کامیون ران
truck کامیون بارکش
wreckers کامیون اخراجات
trucker راننده کامیون
truckers راننده کامیون
wrecker کامیون اخراجات
trucking کامیون بارکش
trucks کامیون بارکش
dump truck کامیون کمپرسی
truckman راننده کامیون
truckage بارکشی با کامیون
truck trailer ترایلر کامیون
truckloads به اندازهی یک کامیون
carload یک بار کامیون
small truck کامیون کوچک
truck loading سربار کامیون
truckload به اندازهی یک کامیون
high speed truck کامیون پردور
trucked کامیون بارکش
bondsman برده
serf برده
serfs برده
bondman برده
villain برده
villains برده
bondservant برده
male salve برده
slaved برده
wrapt برده
slaving برده
slaves برده
slave برده
matinees مسابقه ارابه رانی در روز
harness horse اسب مخصوص ارابه رانی
sloop ارابه مخصوص حمل الوار
matinTes مسابقه ارابه رانی در روز
provisional driver راننده تازه کار ارابه
matinee مسابقه ارابه رانی در روز
motorboat قایق موتوری
gasboat قایق موتوری
mopeds دوچرخهی موتوری
motorboats قایق موتوری
aerodyne هواپیمای موتوری
powerboats قایق موتوری
motor vessel کشتی موتوری
powerboat قایق موتوری
motorboat engine قایق موتوری
ferrying قایق موتوری
ferry قایق موتوری
ferries قایق موتوری
motor pool پارک موتوری
motorbikes دوچرخهی موتوری
push bikes در برابردوچرخه موتوری
pool پارک موتوری
pooled پارک موتوری
motorization موتوری کردن
motor drive محرکه موتوری
motor fule سوخت موتوری
ferried قایق موتوری
moped دوچرخهی موتوری
motorbike دوچرخهی موتوری
pools پارک موتوری
motorize موتوری کردن
motorized یکان موتوری
push bike در برابردوچرخه موتوری
motor vehicle خودرو موتوری
motor unit یکان موتوری
motorcade کاروان موتوری
motor scooter روروک موتوری
motorcades کاروان موتوری
tow truck کامیون جرثقیل دار
stake truck کامیون نرده دار
fot تحویل روی کامیون
dump truck کامیون زباله بر شهرداری
tow car کامیون جرثقیل دار
cl برحسب بار هر کامیون
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
overwrought کار برده
slave trade برده فروشی
master slave ارباب و برده
conspicuious consumption بکار برده شد
escaped slave برده فراری
named نام برده
manumission ازادی برده
dealing in slaves برده فروشی
slaveholding برده داری
slave computer کامپیوتر برده
slave merchant برده فروش
slaveholder برده دار
slaveholder صاحب برده
enslaving برده کردن
enslaves برده کردن
above نام برده
slavery برده داری
slaver برده فروش
abrogate از میان برده
slaveholding مالکیت برده
mameluke برده بنده
abrogates از میان برده
enslave برده کردن
allottee سهم برده
slaver تاجر برده
enslaved برده کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com