English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 195 (2 milliseconds)
English Persian
grotty ارزان و کثیف
Other Matches
dirtiest کثیف
smoochy کثیف
amiss بد کثیف
nastiest کثیف
mussy کثیف
squalid کثیف
nasties کثیف
bedraggled کثیف
scabbiness کثیف
nasty کثیف
mucky کثیف
draggy کثیف
dirtier کثیف
dirty کثیف
dirtied کثیف
dirties کثیف
dirtying کثیف
grimy کثیف
snotty کثیف
dauby کثیف
scabione کثیف
scabious کثیف
wild and woolly کثیف
nastier کثیف
sloppily کثیف
sloppy کثیف
lousy کثیف
bedrabbled کثیف
soapless کثیف
smeary کثیف
filthy کثیف
filthiest کثیف
filthier کثیف
hand-me-downs ارزان
inexpensive ارزان
cheapest ارزان
hand-me-down ارزان
cheap ارزان
hand me down ارزان
low priced ارزان
microcomputer ارزان
jitney ارزان
inexpensively ارزان
cut rate ارزان
penny a line ارزان
micros ارزان
micro ارزان
cheaper ارزان
scall سعفه کثیف
slop ادم کثیف
slopped ادم کثیف
slub کثیف کردن
slopping ادم کثیف
slubber کثیف کردن
smutch لکه کثیف
to [make] muddy کثیف کردن
smutch کثیف کردن
piggy wiggy بچه کثیف
buggering کثیف وفاسد
buggers کثیف وفاسد
bugger کثیف وفاسد
sordid کثیف دون
bedraggle کثیف کردن
bemire کثیف کردن
besmear کثیف کردن
piggery جای کثیف
piggeries جای کثیف
pigpens جای کثیف
pigpen جای کثیف
pigsty جای کثیف
pigsties جای کثیف
in mourning کثیف سیاه
grubby کثیف شلخته
grubbiest کثیف شلخته
grubbier کثیف شلخته
slums محله کثیف
splodges کثیف کردن
dirtier کثیف کردن
dirties کثیف کردن
soils کثیف کردن
dirtiest کثیف کردن
splodge کثیف کردن
dirtying کثیف کردن
sludge کثیف شدن
slum محله کثیف
dirty کثیف کردن
impure کثیف ناصاف
soiling کثیف کردن
sumps استخراب کثیف
sump استخراب کثیف
soil کثیف کردن
messy کثیف شلوغ
dirtied کثیف کردن
brummagem پست ارزان
to look down ارزان شدن
to pull down ارزان کردن
cheap labor کار ارزان
cheapskate ادم ارزان خر
look down ارزان شدن
penny gaff نمایشگاه ارزان
red eye ویسکی ارزان
gimcrack بازیچه ارزان
gasper سیگارت ارزان
flivver اتومبیل ارزان
easy money پول ارزان
dirt cheap بسیار ارزان
to sell off ارزان فروختن
undersell ارزان تر فروختن
cheap money پول ارزان
off season ارزان تر از معمول
bargain خرید ارزان
doss-houses مسافرخانهی ارزان
doss-house مسافرخانهی ارزان
jerry built ارزان بناشده
jerry-built ارزان بناشده
slummer ساکن محلات کثیف
contaminate الوده یا کثیف کردن
contaminating الوده یا کثیف کردن
contaminates الوده یا کثیف کردن
ragamuffins ادم کثیف و بی سر وپا
ragamuffin ادم کثیف و بی سر وپا
grimily بطور سیاه و کثیف
off-color <idiom> بد مزه ،کثیف ،بیادب
contaminated الوده یا کثیف کردن
gladstone نوعی شراب ارزان
flophouse اطاق ارزان قیمت
penny a line ارزان نویس بی مایه
woodbind سیگار برگ ارزان
woodbine سیگار برگ ارزان
flophouses اطاق ارزان قیمت
gaff تفریحگاه ارزان پیرمردپرحرف
hand-me-downs لباس ارزان ودوخته
hand-me-down لباس ارزان ودوخته
hand me down لباس ارزان ودوخته
litterbug آدم کثیف وآشغال پاش
draggle tail دارای دامن کثیف والوده
litterbugs آدم کثیف وآشغال پاش
sludge جای کثیف ولجن الود
How dirty the house is ! چقدر خانه کثیف است
barrelhouse میکده ورقاصخانه ارزان قیمت
cheapening ارزان شدن تحقیر کردن
cheapen ارزان شدن تحقیر کردن
cheapened ارزان شدن تحقیر کردن
profit cannibalism افراط در تخفیف و ارزان فروشی
That is despised which is cheaply obtained. <proverb> ارزان یافته خوار است .
cheapens ارزان شدن تحقیر کردن
It is dirt cheap . It is a give - away . مفت است ( بی نهایت ارزان )
gallery جای ارزان اطاق نقاشی
galleries جای ارزان اطاق نقاشی
bargains قرارداد معامله خرید ارزان
bargaining قرارداد معامله خرید ارزان
bargained قرارداد معامله خرید ارزان
bargain قرارداد معامله خرید ارزان
good deal <idiom> قیمت ارزان باکیفیتی بالا
cheap labor نیروی کار ارزان قیمت
five and ten مغازه اجناس ارزان قیمت
calico پارچههای پنبهای ارزان قیمت
penny barber دلاک ارزان یا دینار گیر
jerry build با مصالح ارزان ساختمان کردن
ten cent store فروشگاه دارای کالاهای ارزان
skid row محله مشروب فروشهای ارزان
sculleries جای شستن فروف کثیف اشپزخانه
scullery جای شستن فروف کثیف اشپزخانه
Dont be upset . Dont lose your temper . Keep calm(cool). خونت را کثیف نکن ( خونسرد باش )
wood bine ویشه تاک جنگلی یکجورسیگار ارزان
sell off ارزان فروختن فروش یکجا وارزان
leading article کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
datacom امکان ارتباط دادهای مخابره ارزان قیمت
honky tonk محل رقص یا کلوپ شبانه ارزان قیمت
gutter man دوره گردیکه چیزهای ارزان وکهنه می فروشد
leading articles کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
koalapad صفحه دیجیتالی کننده ارزان برای ریزکامپیوترها
bargain hunter کسی که دنبال قیمت خیلی ارزان می گردد.
Is there an inexpensive restaurant around here? آیا رستوران ارزان این نزدیکی ها پیدا میشود؟
Is there an inexpensive restaurant around here? آیا رستوران ارزان این اطراف پیدا میشود؟
flea market بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
flea markets بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
patina [جرم، کبره و کثیف شدن الیاف پشم در اثر مرور زمان]
jumble shop دکانی که خرده ریز و کالای گوناگون ارزان و نیمدار دران میفروشند
dump بقیمت خیلی ارزان فروختن فرورفتن درخیالات واهی حالت مالخو لیایی
blue chip personal computer IB که در کشور کره توسط شرکت HYUNDAI ساخته میشودکامپیوترهای شخصی ارزان سازگار با
penny a liner کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
juke joint رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
aniline رنگ شیمایی آنیلینی که ارزان قیمت بوده ولی ثبات رنگی خوبی ندارد لذا مناسب رنگرزی فرش نیست
establishing 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establish 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establishes 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
slobs ادم نامرتب وکثیف ادم کثیف وژولیده
slob ادم نامرتب وکثیف ادم کثیف وژولیده
pc file iii یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است
gunk ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
befoul کثیف کردن الوده کردن
fall ارزان شدن مرتد شدن
to give way خراب شدن ارزان شدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com