Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
surplus value
ارزش اضافی
Search result with all words
value added network
ارزش اضافی شبکه
Other Matches
dropper
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharge
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break
خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharge
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
book value
ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system
کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty
وفیفه اضافی ماموریت اضافی
ad valorem
به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value
تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
value added
قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
end
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
no par value
بدون ارزش واقعی بی ارزش
axiological
وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
capital gain
منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
carrying
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
currency devaluation
کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
accesses
اضافی
supplemantary
اضافی
additional
اضافی
access
اضافی
supernumerary
اضافی
accessing
اضافی
surplusage
اضافی
de trop
اضافی
overflowed
اضافی
overflows
اضافی
redundant
اضافی
extension
اضافی
accessional
اضافی
supplementary
اضافی
extensions
اضافی
excess
اضافی
excesses
اضافی
overflow
اضافی
overtime
اضافی
paragogic
اضافی
floating
اضافی
plus
اضافی
surpluses
اضافی
unduly
اضافی
surplus
اضافی
accessed
اضافی
relative
اضافی
overpayment
پرداخت اضافی
additional charges
اتهامات اضافی
an a.chapter
یک باب اضافی
addition record
رکورد اضافی
ancillary equipment
تجهیزات اضافی
auxiliary work
کارهای اضافی
furthers
اضافی زائد
bonuses
پرداخت اضافی
furthering
اضافی زائد
furthered
اضافی زائد
additional charges
خرجهای اضافی
additional outlet
آبگیر اضافی
postiche
متن اضافی
overvoltage
ولتاژ اضافی
additional score
نمره اضافی
adduct
ترکیب اضافی
overirrigation
ابیاری اضافی
overhead costs
هزینههای اضافی
aditional service
سرویس اضافی
adscript
یادداشت اضافی
barrage
وقت اضافی
barrages
وقت اضافی
further
اضافی زائد
poundage
هزینه اضافی
surplus stock
موجودی اضافی
surplus production
تولید اضافی
surplus material
ماده اضافی
supplementary costs
هزینههای اضافی
overcharges
هزینه اضافی
sunk cost
هزینههای اضافی
shootoff
مسابقه اضافی
overcharging
هزینه اضافی
additional
<adj.>
مکمل اضافی
overestimation
براورد اضافی
spill water
ابهای اضافی
slip sheet
صفحه اضافی
redundant equation
معادله اضافی
surplus water
ابهای اضافی
sudden death
وقت اضافی
sudden-death
وقت اضافی
surtax
مالیات اضافی
supplementary
اضافی مکمل
overload
بار اضافی
the intercalary month
ماه اضافی
superimposed
اتش اضافی
overcharge
هزینه اضافی
overloads
بار اضافی
overloaded
بار اضافی
overcharged
هزینه اضافی
overhand knot
گره اضافی
excess stock
مواد اضافی
over-
گذشته اضافی
over
گذشته اضافی
excess profit
سود اضافی
days of grace
مهلت اضافی
excess price
قیمت اضافی
excess pressure
فشار اضافی
excess load
بار اضافی
excess length
طول اضافی
excess supply
عرضه اضافی
extra premium
پاداش اضافی
extra cost
هزینه اضافی
padding
متن اضافی
extra current
جریان اضافی
overtime
وقت اضافی
extra duty
خدمت اضافی
overtime
ساعات اضافی
extra equipment
تجهیزات اضافی
climbing lane
خط اضافی در سر بالایی
extra period
وقت اضافی
extra time
وقت اضافی
excess reserves
ذخائر اضافی
excess capacity
فرفیت اضافی
surcharge
هزینه اضافی
bonus
پرداخت اضافی
beauty sleep
خواب اضافی
boostes pump
پمپ اضافی
incremental cost
هزینه اضافی
intercalary
اضافی افزوده
surcharges
هزینه اضافی
surcharge
نرخ اضافی
surcharge
مالیات اضافی
surcharges
مالیات اضافی
regulating cell
پیل اضافی
end cell
پیل اضافی
surcharges
نرخ اضافی
flab
گوشت اضافی
extra expenses
هزینه های اضافی
surtax
مالیات بر درامد اضافی
shootoff
مسابقه اضافی تیراندازی
sudden victory
پیروزی در وقت اضافی
supplement
تکمیل کننده اضافی
incremental cost
هزینه های اضافی
cumulative evidence
قرائن یا مدارک اضافی
surcharge
درصد هزینههای اضافی
surplus
اقلام اضافی و مازاد
excess burden of taxation
بار اضافی مالیات
overflow
ابهای اضافی لبریزی
overcharge
اضافی هزینه کردن
plussage
سرامد مقدار اضافی
surcharges
درصد هزینههای اضافی
overcharged
اضافی هزینه کردن
plusage
سرامد مقدار اضافی
supplements
تکمیل کننده اضافی
supplementing
تکمیل کننده اضافی
supplemented
تکمیل کننده اضافی
additional costs
[expenses]
هزینه های اضافی
overcharges
اضافی هزینه کردن
surpluses
اقلام اضافی و مازاد
excess meter
کنتور مصرف اضافی
overcharging
اضافی هزینه کردن
overflowed
ابهای اضافی لبریزی
bonus
پرتاب پنالتی اضافی
supplementary
موضع تکمیلی اضافی
bonuses
پرتاب پنالتی اضافی
third brush generator
دینام با زغال اضافی
third brush regulation
تنظیم با زغال اضافی
additionally
بطور اضافی یا زائد
less than carload
وزن بار اضافی
addition
اسم اضافی ضمیمه
motorcar accessories
لوازم اضافی اتومبیل
additions
اسم اضافی ضمیمه
jury sturt
پایه اضافی یا موقتی
extra
فوق العاده اضافی
overflows
ابهای اضافی لبریزی
extras
فوق العاده اضافی
accrued expenditures
هزینه های اضافی
terret or rit
حلقه یراق اضافی
margins
زمان یا فضای اضافی
acompaniment
تزئینات اضافی در ساختمان
extrasystole
ضربان اضافی قلب
margin
زمان یا فضای اضافی
extra-
فوق العاده اضافی
supertax
مالیات بر درامد اضافی
extra cover
پوشش اضافی برای بل گرفتن
spares
اقلام اضافی وسایل یدکی
sullage
مواد اضافی فلزات مذاب
surcharges
مبلغ جریمه نرخ اضافی
by line
کار یاشغل اضافی وزائد
by-line
کار یاشغل اضافی وزائد
by-lines
کار یاشغل اضافی وزائد
additional protocol
مقاوله نامه اضافی یا تکلمه
I feel like a fifth wheel.
من حس می کنم
[اینجا]
اضافی هستم.
overcharge
قیمت اضافی غلو کردن
overcharging
قیمت اضافی غلو کردن
noncrew
خدمه اضافی هواپیما یا وسیله
dropper fly
طعمه اضافی وصل به نخ ماهیگیری
overcharges
قیمت اضافی غلو کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com