Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
job costing
ارزیابی هزینه ها
Other Matches
pert
Technique Review Evaluationand Program فن ارزیابی و بررسی برنامه Technique Review Evaluationand Project روش مرور و ارزیابی پروژه
cost center
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
lighterage
هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
area assessment
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
civil damage assessment
ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
economic of scale
کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
cost contract
قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
cost accounts
حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
marginal cost pricing
قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
capacity cost
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
assessments
ارزیابی
valuations
ارزیابی
indiction
ارزیابی
evalution
ارزیابی
assessment
ارزیابی
evaluations
ارزیابی
evaluation
ارزیابی
estimating
ارزیابی
estimate
ارزیابی
estimates
ارزیابی
valuation
ارزیابی
appraisals
ارزیابی
appraisal
ارزیابی
estimated
ارزیابی
appraisement
ارزیابی
it was valued at rials 000
ارزیابی شد
attack assessment
ارزیابی تک
cost accounting
ارزیابی
assess
ارزیابی کردن
supplier evaluation
ارزیابی فروشنده
study
ارزیابی کردن
dissect
[analyse]
ارزیابی کردن
evaluate
ارزیابی کردن
evaluate
ارزیابی کردن
enquire into
ارزیابی کردن
assessed
ارزیابی کردن
summative evaluation
ارزیابی تلخیصی
stock valuation
ارزیابی موجودی
assesses
ارزیابی کردن
bolt
[examine]
ارزیابی کردن
check
ارزیابی کردن
determine
ارزیابی کردن
evaluated
ارزیابی کردن
valuation of stock
ارزیابی موجودی
formative evaluation
ارزیابی تکوینی
unverified
<adj.>
ارزیابی نشده
personality assessment
ارزیابی شخصیت
estimating
ارزیابی تخمین
validation
تصدیق ارزیابی
estimates
ارزیابی تخمین
corporate appraisal
ارزیابی شرکت
cost accountant
متخصص ارزیابی
estimate
ارزیابی تخمین
analyse
[British]
ارزیابی کردن
evaluates
ارزیابی کردن
evaluating
ارزیابی کردن
assessing
ارزیابی کردن
assay
ارزیابی کردن
analyze
[American]
ارزیابی کردن
estimated
ارزیابی تخمین
survey
ارزیابی کردن
reappraisal
ارزیابی تازه
holistic evalution
ارزیابی کلی
appraised
ارزیابی کردن
appraise
ارزیابی کردن
rated
ارزیابی شده
reappraisals
ارزیابی تازه
attack assessment
ارزیابی نتایج تک
uninspected
<adj.>
ارزیابی نشده
appraises
ارزیابی کردن
appraising
ارزیابی کردن
unexamined
<adj.>
ارزیابی نشده
valued
ارزیابی شده
unevaluated
<adj.>
ارزیابی نشده
evaluation score
نمره ارزیابی
unchecked
<adj.>
ارزیابی نشده
ratable
قابل ارزیابی
unaudited
<adj.>
ارزیابی نشده
project evaluation
ارزیابی طرح
revaluation
ارزیابی مجدد
job evaluation
ارزیابی شغل
scrutinize
ارزیابی کردن
untested
<adj.>
ارزیابی نشده
surveys
ارزیابی کردن
survey
ارزیابی کردن
look into
ارزیابی کردن
explore
ارزیابی کردن
investigate
ارزیابی کردن
inspect
ارزیابی کردن
make an evaluation
ارزیابی کردن
examine
ارزیابی کردن
rate
ارزیابی کردن
surveyed
ارزیابی کردن
economic appraisal
ارزیابی اقتصادی
rates
ارزیابی کردن
scouts
ارزیابی حریف اینده
scout
ارزیابی حریف اینده
evaluation
ارزیابی اخبار رسیده
scouted
ارزیابی حریف اینده
appraisement
تقویم و ارزیابی مال
appraisals
تقویم ارزیابی کردن
reappraise
دوباره ارزیابی کردن
assessable
قابل ارزیابی یا تقویم
evaluations
ارزیابی اخبار رسیده
reappraised
دوباره ارزیابی کردن
reappraises
دوباره ارزیابی کردن
reappraising
دوباره ارزیابی کردن
taxation of costs
ارزیابی هزینههای دعوی
terrain evaluation
ارزیابی وضع زمین
appraisal
تقویم ارزیابی کردن
evaluation report
گزارش ارزیابی وضعیت
loss assessment
ارزیابی میزان خسارت
rates
سرعت ارزیابی کردن
appreciable
قابل ارزیابی محسوس
marketing audit
ارزیابی سیاستهای فروش
assess
جریمه کردن ارزیابی
assessed
جریمه کردن ارزیابی
assesses
جریمه کردن ارزیابی
assessing
جریمه کردن ارزیابی
revalue
دوباره ارزیابی کردن
revaluing
دوباره ارزیابی کردن
revalued
دوباره ارزیابی کردن
appreciably
قابل ارزیابی محسوس
revalues
دوباره ارزیابی کردن
inappreciable
غیر قابل ارزیابی
aim
ارزیابی کردن شمردن
aimed
ارزیابی کردن شمردن
aims
ارزیابی کردن شمردن
rate
سرعت ارزیابی کردن
estimated
تخمین زدن ارزیابی کردن
estimate
تخمین زدن ارزیابی کردن
evaluation
ارزیابی کردن تقویم اخبار
estimates
تخمین زدن ارزیابی کردن
fitness report
گزارش ارزیابی از نحوه خدمتی
evaluations
ارزیابی کردن تقویم اخبار
social audit
ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
estimating
تخمین زدن ارزیابی کردن
program evaluation review technique (per
روش ارزیابی و بررسی برنامه
control and assessment team
تیم کنترل و ارزیابی نتایج تک ش م ر
assessments
تقویم ارزیابی به منظور تعیین مالیات
assessment
تقویم ارزیابی به منظور تعیین مالیات
atomistic evalution
ارزیابی نظرات افراد در موردتبلیغات یک محصول
downy's will temperament test
ازمون داونی برای ارزیابی اراده و خلق
army training and evaluation program
برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
terrain appreciation
ارزیابی و بررسی وضع زمین منطقه از نظر نظامی
trajectory scorer
وسیله ارزیابی دقت و صحت مسیر سهمی گلوله
triage
سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
overrates
بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrating
بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrated
بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrate
بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
re axtent
تجدید نظر در ارزیابی یامساحی زمین و خانه در اثراعتراض یکی از طرفین
post implementation review
ارزیابی یک سیستم پس از این که برای چندین ماه مورداستفاده قرار گرفته است
system follow up
ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
benefit cost analysis
هزینه
battels
هزینه
tolls
هزینه
out goings
هزینه
voucher
هزینه
tolling
هزینه
expenditures
هزینه ها
light expense
هزینه کم
total cost
هزینه کل
charge
هزینه
toll
هزینه
at someone expense
به هزینه
at the expence of
به هزینه
overhead expenses
به هزینه
tab
هزینه
goings-on
هزینه ها
eight bit system
کم هزینه
outlay
هزینه
outgoing
هزینه
outlays
هزینه
charges
هزینه
tabs
هزینه
mise
هزینه
cost expenditure
هزینه
outgo
هزینه
expenditure
هزینه
levying
هزینه
levy
هزینه
cost
هزینه
expense
هزینه
outgoings
هزینه
cost benefit ratio
هزینه
overall cost
هزینه کل
levied
هزینه
disbursement
هزینه
vouchers
هزینه
levies
هزینه
unit cost
هزینه واحد
cost estimate
براورد هزینه
cost of distribution
هزینه توزیع
cost center
تمرکز هزینه
total variable cost
هزینه متغیر کل
maintenance cost
هزینه نگهداری
specific cost
هزینه مستقیم
sunk cost
هزینه حاشیهای
specific cost
هزینه ویژه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com