English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
recorded delivery ارسال بصورت سفارشی
Other Matches
decorative rugs قالیچه های تابلویی [که بصورت سفارشی و در تعداد کم تولید می شود.]
Dudley carpet فرش سفارشی ایرانی دادلی [مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
court rug فرش تالاری یا درباری [این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
carrier پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carriers پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
CSMA CD پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
tailor made سفارشی
custom made سفارشی
made to order سفارشی
custom-made سفارشی
custom built سفارشی
tailor-made سفارشی
bespoken سفارشی
bespoke سفارشی
special delivery پست سفارشی
Registered mail. نامه سفارشی
recorded delivery تحویل سفارشی
registered letter نامه سفارشی
registered mail پست سفارشی
custom designed باطرح سفارشی
purpose made کالای سفارشی
certified mail پست سفارشی
certified mail پست سفارشی دو قبضه
cancel an order سفارشی را لغو کردن
registered letter with receipt attached نامه سفارشی دو قبضه
custom built سفارشی تهیه شده اختصاصی
registry jacket پاکت مخصوص نامههای سفارشی
accountable mail پست یا نامه سفارشی و بیمه شده
picker دلال و واسطه فرش [بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
xmodem پروتکل استاندارد ارسال فایل و تشخیص خطا که در ارسال داده سنکرون
messages روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
relay ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relayed ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relays ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
message روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
overflow وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflowed وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflows وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
lockout مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
jitter خطا در خط ارسال که باعث میشود برق بیتهای داده ارسال آسیب ببیند
lockouts مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
XON/XOFF پروتکل ارسال آسنکرون که هر انتهای آن جریان داده را با ارسال کد مخصوص مناسب میکند
scroll حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
scrolls حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
constructive receipt billing ارسال صورت اقلام ارسالی روش ارسال بارنامه
asynchronous ارسال داده بین وسایلی که مط ابق با ساعت نیستند و هر وقت آماده بودند ارسال می شوند
primary که کانالهای B جداگانه را که میتواند ارسال سیگنال و کنترل پاس چند کیلوبایت در ثانیه را که روی کانال D ارسال می کنند را پشتیبانی کند
corrects روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
correcting روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
point of sale سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
correct روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
terrtorialize محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
saddle bag خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
limited distance modem وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
variable stroke پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
backward تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backwards تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
synchronous پروتکل ارسال داده که در lsnal معماری شبکه سیستم IBM استفاده میشود و نحوه ارسال داده سنکرون را بیان میکند
collision detection پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
peach design نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
vitrify بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
upload 1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
sequential پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
destinations محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
destination محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
block shipment ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
malthusian law of population نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
star design طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
idle نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idled نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idles نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idlest نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
red concept جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
modem وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
messages نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
MTA نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
message نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
broadband ISDN سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
despatched ارسال کردن ارسال
dispatched ارسال کردن ارسال
despatches ارسال کردن ارسال
dispatch ارسال کردن ارسال
dispatches ارسال کردن ارسال
despatching ارسال کردن ارسال
pomegrenate design طرح گل اناری [این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
peacock طرح طاووس [این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
wireless network شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
tdm روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
transmission وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmissions وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
in human shape بصورت یا
as <conj.> <prep.> بصورت
compendiously <adv.> بصورت کوتاه
curtly <adv.> بصورت کوتاه
briefly <adv.> بصورت اجمالی
compendiously <adv.> بصورت اجمالی
corporately بصورت شرکت
correctly <adv.> بصورت صحیح
curtly <adv.> بصورت اجمالی
aright <adv.> بصورت صحیح
autonomously بصورت خودگردان
in black and white <idiom> بصورت نوشتار
curtly <adv.> بصورت خلاصه
compendiously <adv.> بصورت خلاصه
toothily بصورت مضرس
simoltaneously بصورت همزبان
briefly <adv.> بصورت کوتاه
carbonation بصورت کربنات
on consignment بصورت امانی
twist تاب نخ [بصورت اس یا زد]
particulate بصورت ذره
by mistake <adv.> بصورت غلط
spuriously <adv.> بصورت غلط
inadvertently <adv.> بصورت غلط
neatly <adv.> بصورت صحیح
tidily <adv.> بصورت صحیح
by mistake <adv.> بصورت اشتباه
bulk بصورت عمده
spuriously <adv.> بصورت اشتباه
unintentionally <adv.> بصورت اشتباه
inadvertently <adv.> بصورت اشتباه
by accident <adv.> بصورت اشتباه
as a result of a mistake <adv.> بصورت اشتباه
unintentionally <adv.> بصورت غلط
by a mistake <adv.> بصورت اشتباه
orderly <adv.> بصورت صحیح
duly <adv.> بصورت مرتب
tidily <adv.> بصورت منظم
orderly <adv.> بصورت منظم
in outward show بصورت فاهر
manually بصورت دستی
in a topic form بصورت عنوان
in the f. بصورت جسمانی
in his own similitude بصورت خودش
neatly <adv.> بصورت منظم
nominally بصورت فاهر
neatly <adv.> بصورت مرتب
by accident <adv.> بصورت غلط
tidily <adv.> بصورت مرتب
orderly <adv.> بصورت مرتب
as a result of a mistake <adv.> بصورت غلط
falsely <adv.> بصورت اشتباه
duly <adv.> بصورت منظم
by a mistake <adv.> بصورت غلط
duly <adv.> بصورت صحیح
falsely <adv.> بصورت غلط
Outwardly . on the face of it. بصورت ظاهر
integrally بصورت عددصحیح
phonily <adv.> بصورت اشتباه
wrongly <adv.> بصورت اشتباه
incorrectly <adv.> بصورت اشتباه
faultily <adv.> بصورت اشتباه
rightly <adv.> بصورت صحیح
rightfully <adv.> بصورت صحیح
properly <adv.> بصورت صحیح
justly <adv.> بصورت صحیح
briefly <adv.> بصورت خلاصه
wrongly <adv.> بصورت غلط
periodically بصورت دورهای
incorrectly <adv.> بصورت غلط
phonily <adv.> بصورت غلط
faultily <adv.> بصورت غلط
enacts بصورت قانون دراوردن
encapsulating بصورت کپسول دراوردن
fictionalizes بصورت داستان دراوردن
encapsulate بصورت کپسول دراوردن
insulate بصورت جزیره دراوردن
insulates بصورت جزیره دراوردن
insulating بصورت جزیره دراوردن
enact بصورت قانون دراوردن
billow بصورت موج درامدن
fictionalize بصورت افسانه دراوردن
fictionalizing بصورت افسانه دراوردن
codify بصورت رمز دراوردن
fictionalizing بصورت داستان دراوردن
fictionalizes بصورت افسانه دراوردن
fictionalising بصورت داستان دراوردن
fictionalising بصورت افسانه دراوردن
fictionalises بصورت داستان دراوردن
fictionalises بصورت افسانه دراوردن
fictionalised بصورت داستان دراوردن
fictionalised بصورت افسانه دراوردن
corporate بصورت شرکت درامده
fictionalize بصورت داستان دراوردن
fictionalized بصورت افسانه دراوردن
enacted بصورت قانون دراوردن
theatricalize بصورت تاتر در اوردن
fictionalized بصورت داستان دراوردن
enacting بصورت قانون دراوردن
codifying بصورت رمز دراوردن
encapsulates بصورت کپسول دراوردن
codifies بصورت رمز دراوردن
ingot بصورت شمش در اوردن
orchestrates بصورت ارکست دراوردن
traditionalize بصورت حدیث دراوردن
orchestrating بصورت ارکست دراوردن
peaks بصورت نوک تیزدرامدن
peaking بصورت نوک تیزدرامدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com