Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 279 (43 milliseconds)
English
Persian
despatched
ارسال کردن ارسال
despatches
ارسال کردن ارسال
despatching
ارسال کردن ارسال
dispatch
ارسال کردن ارسال
dispatched
ارسال کردن ارسال
dispatches
ارسال کردن ارسال
Search result with all words
acknowledge
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledging
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
supplied
فرستادن تدارک دیدن ارسال کردن
supply
فرستادن تدارک دیدن ارسال کردن
supplying
فرستادن تدارک دیدن ارسال کردن
monitor
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitored
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitors
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
clear
آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
clearer
آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
clearest
آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
clears
آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
scramble
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
scrambled
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
scrambles
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
scrambling
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
despatched
مخابره کردن ارسال
despatched
ارسال کردن حمل مخابره کردن
despatches
مخابره کردن ارسال
despatches
ارسال کردن حمل مخابره کردن
despatching
مخابره کردن ارسال
despatching
ارسال کردن حمل مخابره کردن
dispatch
مخابره کردن ارسال
dispatch
ارسال کردن حمل مخابره کردن
dispatched
مخابره کردن ارسال
dispatched
ارسال کردن حمل مخابره کردن
dispatches
مخابره کردن ارسال
dispatches
ارسال کردن حمل مخابره کردن
post
ارسال سریع پست کردن
post-
ارسال سریع پست کردن
posted
ارسال سریع پست کردن
posts
ارسال سریع پست کردن
consign
ارسال کردن
consigned
ارسال کردن
consigning
ارسال کردن
consigns
ارسال کردن
forward
ارسال کردن
forwarded
ارسال کردن
parallel
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
paralleled
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
paralleling
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallelled
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallelling
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallels
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
packet
یچ کردن بسته ها داده ارسال میکند
packets
یچ کردن بسته ها داده ارسال میکند
disseminate
ارسال کردن
disseminated
ارسال کردن
disseminates
ارسال کردن
disseminating
ارسال کردن
remit
ارسال کردن
remits
ارسال کردن
remitted
ارسال کردن
remitting
ارسال کردن
port
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خارج کردن یا ارسال داده به ماشین دیگر یا وسیله دگر میدهد
pump
ارسال کردن
pumped
ارسال کردن
pumps
ارسال کردن
modulation
سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
transmission
ارسال کردن
transmissions
ارسال کردن
device
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
devices
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
asynchronous
ارتباطی که از hadshaking برای یکسان کردن ارسال داده استفاده می کنند
asynchronous
ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده
connectivity
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
despatch
ارسال کردن اعزام
download
1-بارکردن برنامه یا بخشی از داده ازمحدودهای ازکامپیوتر ها توسط خط تلفن . 2-بار کردن داده از CPU به کامپیوتر کوچک 3-ارسال نوشتار چاپگر ذخیره شده روی دیسک به چاپگر
kermit
پروتکل ارسال فایل هنگام بار کردن داده با مودم
modem
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
red concept
جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
refile
تجدید نظر در متن پیامهابرای ارسال تصحیح و مرتب کردن متن پیامهای ارسالی
Other Matches
carrier
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carriers
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
CSMA CD
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
xmodem
پروتکل استاندارد ارسال فایل و تشخیص خطا که در ارسال داده سنکرون
relay
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relayed
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relays
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
message
روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
messages
روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
overflow
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflows
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
jitter
خطا در خط ارسال که باعث میشود برق بیتهای داده ارسال آسیب ببیند
lockouts
مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
lockout
مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
overflowed
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
XON/XOFF
پروتکل ارسال آسنکرون که هر انتهای آن جریان داده را با ارسال کد مخصوص مناسب میکند
scroll
حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
scrolls
حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
constructive receipt billing
ارسال صورت اقلام ارسالی روش ارسال بارنامه
asynchronous
ارسال داده بین وسایلی که مط ابق با ساعت نیستند و هر وقت آماده بودند ارسال می شوند
primary
که کانالهای B جداگانه را که میتواند ارسال سیگنال و کنترل پاس چند کیلوبایت در ثانیه را که روی کانال D ارسال می کنند را پشتیبانی کند
corrects
روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
correct
روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
point of sale
سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
correcting
روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
limited distance modem
وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
backwards
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backward
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
collision detection
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
synchronous
پروتکل ارسال داده که در lsnal معماری شبکه سیستم IBM استفاده میشود و نحوه ارسال داده سنکرون را بیان میکند
upload
1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
sequential
پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
destinations
محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
destination
محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
block shipment
ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
idled
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idlest
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idles
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idle
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
MTA
نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
messages
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
message
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
broadband ISDN
سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
wireless network
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
tdm
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
transmissions
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmission
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmission
ارسال
despatch
ارسال
transmissions
ارسال
consignment
ارسال
consignments
ارسال
routing
ارسال
forwarding
ارسال
re-routed
ارسال در یک متفاوت
free of forwarding costs
<adj.>
ارسال رایگان
sending
ارسال داشتن
postage-free
<adj.>
ارسال رایگان
sending
ارسال نمودن
data transmission
ارسال داده
re-routing
ارسال در یک متفاوت
sends
ارسال داشتن
free shipping
<adj.>
ارسال رایگان
shipping
ارسال کالاها
parallel transmission
ارسال موازی
strobe
ارسال یک پاس
re-routes
ارسال در یک متفاوت
re route
ارسال در یک متفاوت
re-route
ارسال در یک متفاوت
blind transportation
ارسال یک جانبه
send
ارسال داشتن
send
ارسال نمودن
request to send
تقاضای ارسال
simultaneous
ارسال دو طرفه
serial transmission
ارسال سری
available for delivery
<adj.>
قابل ارسال
free of shipping costs
<adj.>
ارسال رایگان
serial
ارسال سریال
serials
ارسال سریال
postage
ارسال پست
committed
<adj.>
<past-p.>
ارسال شده
consigned
<adj.>
<past-p.>
ارسال شده
deliverable
<adj.>
قابل ارسال
transmission security
تامین ارسال
transmittal
ارسال مخابره
transmittance
ارسال مخابره
transmittancy
ارسال مخابره
shippable
<adj.>
قابل ارسال
suppliable
<adj.>
قابل ارسال
shippable
قابل ارسال
consignable
<adj.>
قابل ارسال
forwarded
<adj.>
<past-p.>
ارسال شده
delivered
<adj.>
<past-p.>
ارسال شده
answer/originate
دریافت / ارسال
sends
ارسال نمودن
transmission
مخابرات ارسال
transmissions
ارسال پیام
retransmission
ارسال مجدد
error transmission
ارسال خطا
free shipping
<adj.>
ارسال مجانی
video transmission
ارسال ویدئویی
store and forward
انبارش و ارسال
clear to send
ترخیص به ارسال
transmissions
مخابرات ارسال
free of shipping costs
<adj.>
ارسال مجانی
free of forwarding costs
<adj.>
ارسال مجانی
postage-free
<adj.>
ارسال مجانی
transmission
ارسال پیام
upload
ارسال فایل
store and forward
ذخیره و ارسال
consignor
ارسال کننده
consignable
قابل ارسال یا
intromission
درج ارسال
consignation
ارسال حمل
paralleling
که همزمان ارسال شود
parallel
که همزمان ارسال شود
mailing
ارسال چیزی با پست
parallelling
که همزمان ارسال می شوند
parallels
که همزمان ارسال شود
parallelled
که همزمان ارسال می شوند
parallels
که همزمان ارسال می شوند
paralleled
که همزمان ارسال می شوند
consignor
ارسال کننده کالا
paralleled
که همزمان ارسال شود
recorded delivery
ارسال بصورت سفارشی
parallel
که همزمان ارسال می شوند
carrier
ارسال داده ساده
paralleling
که همزمان ارسال می شوند
parallelled
که همزمان ارسال شود
consignment note
سند ارسال کالا
carriers
ارسال داده ساده
despatch documents
اسناد ارسال کالا
shipment
[American]
کالای ارسال شده
release
اجازه ارسال پیام
call up
دستور ارسال گزارش
released
اجازه ارسال پیام
call-ups
دستور ارسال گزارش
end of transmission block
خاتمه ارسال بلاک
mailable
قابل ارسال باپست
digital data transmission
ارسال دیجیتالی داده
signaled
ارسال پیام به کامپیوتر
signal
ارسال پیام به کامپیوتر
signalled
ارسال پیام به کامپیوتر
asr
ارسال و دریافت اتوماتیک
time of origin
زمان ارسال پیام
voice grade channel
کانال ارسال گفتار
voice store and forward
ذخیره و ارسال صدا
consignment
کالای ارسال شده
call-up
دستور ارسال گزارش
message precedence
ارجحیت ارسال پیام
transmission security
تامین ارسال پیام
electronic fund transfer
ارسال الکترونیکی دارائی
data transfer rate
میزان ارسال داده
data transfer rate
نرخ ارسال داده
daisy chain
ارسال یا تغییر دهد
parallelling
که همزمان ارسال شود
automatic send/reciever
ارسال و دریافت خودکار
bit transfer rate
نرخ ارسال بیت
transmitted data
دادههای ارسال شده
shipment sponsor
مسئول ارسال کالاها
sdlc
پروتکل ارسال داده که در
delivery
کالای ارسال شده
blockload
ارسال بار به طوریکجا
releases
اجازه ارسال پیام
multiplex
باس ارسال آدرس
administrative shippings
ارسال اماد به طریق اداری
rts
Send To Request تقاضای ارسال
layers
برنامهای که تقاضای ارسال کند
mail
ارسال چیزی توسط پست
Ships from and sold by Amazon
فروش و ارسال توسط آمازون
duplex
ارسال همزمان دو سیگنال در یک امتداد
shannon
اندازه محتوای اطلاعاتی یک ارسال
shipment unit
یکان مسئول ارسال کالاها
serial
ارسال داده یک بیت در هر زمان .
emissivity
قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه
shipping time
مدت زمان ارسال کالا
keyboard send receive
صفحه کلید ارسال- پذیرش
advice code
کد قراردادی مخصوص ارسال اماد
duplexes
ارسال همزمان دو سیگنال در یک امتداد
serials
ارسال داده یک بیت در هر زمان .
sign off
علامت ختم ارسال پیام
duplex
ارسال داده در دو جهت همزمان
mails
ارسال چیزی توسط پست
duplexes
ارسال داده در دو جهت همزمان
layer
برنامهای که تقاضای ارسال کند
peon book
دفتر ارسال مراسلات رسیدنامه
cts
واضح وروشن جهت ارسال
sender
شخصی که پیام ارسال میکند
reversing
حرکت درخلاف جهت . ارسال
reverses
حرکت درخلاف جهت . ارسال
reverse
حرکت درخلاف جهت . ارسال
i/o
مربوط به ارسال یا دریافت داده
dispatchment
ارسال
[اعزام]
[گسیل]
[فرستادن ]
band
را یک مسافت کوتاه ارسال میکند
senders
شخصی که پیام ارسال میکند
radmail
وسیله ارسال پیام رادیویی
overhead
بیت تشخیص خطا در ارسال
asynchronous
1-روش ارسال سریع داده
line
اتصال فیزیکی به ارسال داده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com