English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 47 (5 milliseconds)
English Persian
continuous reinforcecement ارماتور ممتد
Other Matches
reinforcement ارماتور
armature ارماتور
binding reiforcement ارماتور دورپیچی
suspension reinforcement ارماتور معلق
transverse reinforcement ارماتور عرضی
longitudinal reinforcement ارماتور طولی
plain concrete بتن بدون ارماتور
mesh reinforcement ارماتور مشبک فلزی
reinforced grillage ارماتور مشبک فلزی
orthogonal mesh reinforcement شبکه ارماتور عمود برهم
uncurtailed bars ارماتور بدون تقلیل مقطع
concrete steel سلاح یا میله فولادی بتن ارماتور
fine drawn ممتد
protracted ممتد
drawn ممتد
continuous beam تیر ممتد
extendedly بطور ممتد
flight پله ممتد
prolongation ممتد کردن
occulting light چراغ ممتد
stretch خط ممتد دوره
stretched خط ممتد دوره
stretches خط ممتد دوره
oblong نگاه ممتد
oblongs نگاه ممتد
analog سیگنال ممتد
extensively بطور ممتد
pin feed تغذیه ممتد کاغذ
analogue سیگنال ممتد متغیر
analogues سیگنال ممتد متغیر
analog ی از تغییرات در یک سیگنال ممتد ارسال میشود
sympodium منحرف شونده یا ممتد درجهت محوری
strychninism مسمومیت مزمن در اثراستعمال ممتد استرکنین
tape streamer حلقه ممتد نوار برای حافظه پشتیبان
analogue ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
analogues ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
filament الیاف [بلند و ممتد مثل ابریشم و یا الیاف مصنوعی]
analogue دادهای که به عنوان سیگنال ممتد متغیر نمایش داده میشود. صوت حالتی از داده آنالوگ است
analogues دادهای که به عنوان سیگنال ممتد متغیر نمایش داده میشود. صوت حالتی از داده آنالوگ است
analog نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
moduler ratio نسبت مدول الاستیسیته ارماتور به مدول الاستیسیته بتن
analog صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogue صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogues صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com