Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (8 milliseconds)
English
Persian
ring armature
ارمیچر حلقوی
Search result with all words
toothed ring armature
ارمیچر حلقوی دندانه دار
Other Matches
loop sling
مهار حلقوی بار بند حلقوی
loop pile
پرزهای حلقوی
[این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
armature
ارمیچر
armature tooth
نیش ارمیچر
armature varnish
شالاک ارمیچر
armature stand
پایه ارمیچر
bar wound armature
ارمیچر میلهای
armature band
کمربند ارمیچر
armature bar
میله ارمیچر
armature pole
قطب ارمیچر
armature circuit
مدار ارمیچر
armature coil
پیچک ارمیچر
armature reaction
واکنش ارمیچر
armature slot
شیار ارمیچر
armature pocket
شیار ارمیچر
armature loop
پیچک ارمیچر
armature loop
حلقه ارمیچر
armature shaft
محور ارمیچر
lap wound armature
ارمیچر رویهم
armature current
جریان ارمیچر
armature core
هسته ارمیچر
two phase armature
ارمیچر دو فازه
dynamo armature
ارمیچر دینام
h armature
ارمیچر تیراهنی
three phase armature
ارمیچر سه فازه
teeth of armature
دندان ارمیچر
external armature
ارمیچر خارجی
shuttle armature
ارمیچر تیراهنی
armature interference
اغتشاش ارمیچر
single loop armature
ارمیچر تک پیچکی
double armature
ارمیچر دوگانه
disk armature
ارمیچر صفحهای
internal armature
ارمیچر داخلی
slotted armature
ارمیچر شیاردار
ribbed armature
ارمیچر شیاردار
unipolar armature
ارمیچر تک قطبی
polarized armature
ارمیچر قطبیده
cylindrical armature
ارمیچر استوانهای
drum armature
ارمیچر استوانهای
pole armature
ارمیچر قطبی
ironclad armature
ارمیچر جوشن دار
armature resistance
مقدار مقاومت ارمیچر
girder armature
ارمیچر تیر اهنی
closed coil armature
ارمیچر مدار بسته
duplex wound armature
ارمیچر دو سیم پیچی
armature tape
نوار چسب ارمیچر
armature winding
سیم پیچ ارمیچر
back turns of armature
سیمپیچی معکوس ارمیچر
open coil armature
ارمیچر با پیچک باز
armature reaction
عکس العمل ارمیچر
armature binding wire
سیم بست ارمیچر
smooth core armature
ارمیچر با هسته صاف
dead turn of armature
دور هرز ارمیچر
starter motor armature
ارمیچر راه انداز
armature heating
گرم شدن ارمیچر
armature end play
بازی محوری ارمیچر
demagnetizing turns of armature
دورهای مغناطیس زدای ارمیچر
armature shifting motor
موتور با ارمیچر قابل تغییر
terete
حلقوی
loop code
کد حلقوی
vortical
حلقوی
sigmoid
حلقوی
vortiginous
حلقوی
convolute
حلقوی
annular
حلقوی
cricoid
حلقوی
orbiculate
حلقوی
annulate
حلقوی
annulated
حلقوی
ring cartilage
حلقوی
re entrant armature winding
سیم پیچ ارمیچر باز گشته
rotor
روتور چکش برق ارمیچر دینام
rotors
روتور چکش برق ارمیچر دینام
loop antenna
انتن حلقوی
cup point
تیزی حلقوی
annulus
حلقه حلقوی
loop knot tie
گره حلقوی
loop mill rolling
نوردکاری حلقوی
apple ring fender
دفرای حلقوی
ring
جسم حلقوی
peristalsis
حرکات حلقوی
ring network
شبکه حلقوی
ring tension
کشش حلقوی
verticillation
ارایش حلقوی
ringing
حلقوی شدن
annular burner
مشعل حلقوی
annular eclipse
کسوف حلقوی
curl field
میدان حلقوی
ring nebula
ابری حلقوی
bustle pipe
لوله حلقوی
annular jet
فوران حلقوی
ring nebula
سحابی حلقوی
snap ring
خار حلقوی
ringbolt hitching
خفت حلقوی
fairy ring
قارچ حلقوی
annular projection
برامدگی حلقوی
interlocking
حلقوی بافتن
vortex drag
پسای جریانهای حلقوی
induction ring heater
گرمکن حلقوی القائی
vortex
جریان حلقوی یا گردابی
vortexes
جریان حلقوی یا گردابی
vortices
جریان حلقوی یا گردابی
atoll
جزیره مرجانی حلقوی
atolls
جزیره مرجانی حلقوی
waked
جریانهای حلقوی بال
wakes
جریانهای حلقوی بال
bagel
نان شیرینی حلقوی
convoluted
بهم تابیده حلقوی
lyraring nebula
سحابی حلقوی شلیاق
circular shift
تغییر مکان حلقوی
lyraring nebula
ابری حلقوی شلیاق
loop feeder
سیم تغذیه حلقوی
wake
جریانهای حلقوی بال
cannular
محفظه احتراق حلقوی شکل
uncoiling
غیر حلقوی کردن یا شدن
mantle ring
تیر حمال حلقوی شکل
uncoil
غیر حلقوی کردن یا شدن
uncoiled
غیر حلقوی کردن یا شدن
uncoils
غیر حلقوی کردن یا شدن
can annular
محفظه احتراق حلقوی شکل
warp-loop fringe
ریشه حلقوی
[در قالی همدان]
coil antenna
انتن حلقوی به شکل سیم پیچ
vortex filament
خطی که شدت یا تمرکزجریانهای حلقوی دران بیشتراست
vortex sheet
لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
plug nozzle
نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
slots
تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
slot
تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
slotting
تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
rotate
جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
rotated
جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
rotates
جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
annular
وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
ring and bead sight
دستگاه نشانه روی که دارای شکاف درجه حلقوی و مگسک میباشد
ruffe
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruff
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffs
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
vortex trail
دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
vortex separation
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
card
فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
cards
فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
vortex breakdown/brust
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
circular list
لیست مدور لیست حلقوی
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com