English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 158 (8 milliseconds)
English Persian
toleration ازادی ازادگی
Other Matches
liberality ازادگی
liberalism ازادگی
exemption ازادگی
liberally با ازادگی
catholicity ازادگی
frankness ازادگی
free heartedness ازادگی
largess ازادگی
emancipation proclamation اعلامیه ازادی بردگان اعلامیهای که در اول ژانویه 3681 به وسیله ابراهام لینکلن رئیس جمهور امریکاصادر و به موجب ان به بردگان سیاهپوست امریکایی ازادی اعطا شد
fair mindedness ازادگی ازتعصب
incorruptibly با ازادگی رشوه خواری بطور غیر قابل تطمیع
liberty ازادی
freeness ازادی
liberties ازادی
liberation ازادی
openness ازادی
looseness ازادی
liberticide ازادی کش
liberals ازادی
liberal ازادی
emancipation ازادی
manumission ازادی
indpendence ازادی
insubjection ازادی
large n ازادی
enfranchisement ازادی
independence ازادی
options ازادی
option ازادی
freedom ازادی
released ازادی
releases ازادی
freedoms ازادی
immunity ازادی
release ازادی
paroles ازادی مشروط
degrees of freedom درجات ازادی
degree of freedom درجه ازادی
market freedom ازادی بازار
conditional discharge ازادی مشروط
catholicity ازادی فکر
medal of freedom مدال ازادی
paroling ازادی مشروط
advantages accruning from ازادی مطبوعات
liberty party حزب ازادی
market freedom ازادی تجاری
economic freedom ازادی اقتصادی
freedom of trade ازادی تجارت
freedom of experssion ازادی بیان
freedom of seas ازادی دریاها
freedom of the press ازادی مطبوعات
freedom of the press ازادی نگارش
freedom to choose ازادی در انتخاب
liberty of the press ازادی مطبوعات
habeas corpus حکم ازادی
freedom of enterprise ازادی تجارت
freedom of choice ازادی انتخاب
manumit ازادی بخشیدن
edict of emancipation منشور ازادی
elbow room ازادی عمل
emancipatory ازادی بخش
manumission ازادی برده
laissez-faire ازادی تجارت
elbowroom ازادی عمل
freedom of belief ازادی عقیده
relief فراغت ازادی
paroled ازادی مشروط
freehand ازادی عمل
probation ازادی مشروط
statue of liberty مجسمه ازادی
probation ازادی بقیدالتزام
freehand ازادی در تصمیم
liberally ازادی خواهانه
probational ازادی بقیدالتزام
civil liberties ازادی مدنی
civil liberty ازادی مدنی
the champion of liberty مدافع ازادی
free will ازادی اراده
liberator ازادی بخش
free enterprise ازادی اقتصادی
liberators ازادی بخش
parole ازادی مشروط
libertarians طرفدار ازادی اراده
free movement of capital ازادی جابجایی سرمایه
free thinking ازادی از قیود مذهب
the champion of liberty سنگ بسینه زن ازادی
libertarianism طرفداری از ازادی فردی
freedom of entry and exit ازادی ورود و خروج
libertarian طرفدار ازادی اراده
franchises ازادی حق انتخاب امتیاز
laissez-faire ازادی کسب و کار
free thought ازادی فکر لامذهب
liberal school مکتب ازادی اقتصادی
liberalism اصول ازادی خواهی
liberty of conscience ازادی عقیده یا فکر
laissez faire ازادی مطلق اقتصادی
declaration of indulgence اعلام ازادی دینی
franchise ازادی حق انتخاب امتیاز
probationary period دوره ازادی مشروط
liberals ازادی خواه زیاد
latitude ازادی عمل وسعت
latitudes ازادی عمل وسعت
overindulgence ازادی بیش از حد دادن
laissez-faire ازادی صادرات وواردات
liberal ازادی خواه زیاد
nurse of liberty پرورشگاه یا مهد ازادی
freewheels با ازادی حرکت وجنبش کردن
freewheeled با ازادی حرکت وجنبش کردن
ransoms ازادی کسی یاچیزی راخریدن
Soc ازادی دراخذ تصمیم قضایی
freewheel با ازادی حرکت وجنبش کردن
jubilees روز ازادی سال ویژه
four freedoms ازادی در نطق و بیان عقیده
disestablish کلیسا را از ازادی محروم کردن
jubilee روز ازادی سال ویژه
nationalists ازادی خواه واستقلال طلب
nationalists ملی گرا ازادی طلب
the liberal party حزب یا دسته ازادی خواه
nationalist ازادی خواه واستقلال طلب
nationalist ملی گرا ازادی طلب
illiberal متعصب مخالف اصول ازادی
scope میدان دید ازادی عمل
ransom ازادی کسی یاچیزی راخریدن
disestablishing کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablishes کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablished کلیسا را از ازادی محروم کردن
edict of emancipation ازادی بی قید و شرط اعطا شد
piscary ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
manchester school مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
gold palm نشان شرکت در جنگهای ازادی امریکا
liberalism اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
individualism اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد
four freedoms دین رهایی از احتیاج و بالاخره ازادی از ترس
paroled ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
paroles ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
parole ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
the open door ازادی ورود بیگانگان به کشوری برای بازرگانی
paroling ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
mr. and mrs billiards بیلیارد کیسه دار بین زن ومرد که زن ازادی ضربه دارد
convertibility قابلیت تبدیل پول و اسعار ازادی خرید و فروش ارز درممالک مختلف
ticket of leave سند ازادی مشروط زندانی محکوم به حبس ابد که ازطرف وزارت کشور صادر میشود
necessity درCL به حالاتی اطلاق میشودکه عامل عمل به علت عدم ازادی اراده مسئول اعمال خود نیست
serf درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serfs درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
front de liberation national جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
phyrgian cap یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
rate integration gyro ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
magna carta فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna charta فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
resistance force جنبش مقاومت یا جنبش ازادی بخش انقلابی
freedom of seas ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
liberalparty حزب ازادی خواه یا ترقی خواه
economic liberalism مکتب ازادی اقتصادی لیبرالیسم اقتصادی
individualism فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
optional claiming race مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
authoritarainism نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
guild socialism سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com