Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (22 milliseconds)
English
Persian
lose track of
<idiom>
ازدست دادن تماس باکسی یاچیزی
Other Matches
get in touch with someone
<idiom>
باکسی تماس گرفتن
to keep in touch with any one
باکسی تماس داشتن
give away
ازدست دادن
give-aways
ازدست دادن
to chuck away
ازدست دادن
loss
ازدست دادن
to let ship
ازدست دادن
to give away
ازدست دادن
give-away
ازدست دادن
tumbled
ازدست دادن تعادل
to miss the buy
فرصت را ازدست دادن
to game away one's money
درقمارپول ازدست دادن
miss the boat
<idiom>
ازدست دادن فرصت
miss out on
<idiom>
ازدست دادن فرصت
tumbles
ازدست دادن تعادل
etiolation
ازدست دادن رنگ
tumble
ازدست دادن تعادل
to guzzle away one's money
پول خودرادرمیگساری ازدست دادن
let off steam
<idiom>
ازدست دادن انرژی اضافه
to lose the t. of a discourse
رشته سخن را ازدست دادن
lose ground
فرصت خود را ازدست دادن
to lose one's reason
عقل خود را ازدست دادن
toss out
<idiom>
مجبور به ترک شدن ،ازدست دادن
to lose face
نام نیک یا اعتبارخودرا ازدست دادن
to barter away
بطریق معاوضه ازدست دادن باکالای دیگرمعاوضه کردن
to bring into contact
تماس دادن
tuch
تماس دادن با
ground
تماس دادن توپ با زمین
de bounce
جلوگیری از تماس با یک کلید که باعث چندین تماس میشود
touch
دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس
touches
دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس
tries
کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
try
کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
ground
تماس دادن چوب به زمین پشت گوی برای امادگی
Thanks for calling back.
با تشکر برای تماس.
[به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.]
contact point
وسیله تماس نقطه اخذ تماس
follow up
تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
ring
سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد.
skims
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skimmed
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skim
سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
hinting
در فن چاپ دیجیتال یا رقمی کاهش وزن یا میزان طرح حرف بطوریکه فونتهای کوچک از نظر اندازه بدون ازدست دادن جزئیات خود روی چاپگرهای dpi003 قابل چاپ باشند
drier
کسی یاچیزی که میخشکاند
ransoms
ازادی کسی یاچیزی راخریدن
deification
قائل به الوهیت شخص یاچیزی
ransom
ازادی کسی یاچیزی راخریدن
amplifying report
گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
scraped
باکهنه یاچیزی ساییدن یا پاک کردن تراشیدن
scraping
باکهنه یاچیزی ساییدن یا پاک کردن تراشیدن
scrapes
باکهنه یاچیزی ساییدن یا پاک کردن تراشیدن
humpty dumpty
کسی یاچیزی که یکباربزمین افتداز میان برود
scrape
باکهنه یاچیزی ساییدن یا پاک کردن تراشیدن
rack one's brains
<idiom>
سخت فکر کردن یاچیزی را بخاطر آوردن
to keep up with a person
باکسی برابربودن
to haunt with a person
باکسی ماندگارشدن
to turn on any one
باکسی بد شدن
vane
کسی یاچیزی که به اسانی قابل حرکت و جنبش باشد
vanes
کسی یاچیزی که به اسانی قابل حرکت و جنبش باشد
sympathy with any one
همدردی یاهمفکری باکسی
take out
<idiom>
باکسی قرار گذاشتن
to enter into p with another
باکسی شرکت کردن
got a thing going
<idiom>
باکسی نامزد شدن
to keep pace with any one
باکسی برابرقدم زدن
illtreat
باکسی بد رفتاری کردن
cozy up to (someone)
<idiom>
باکسی دوستی برقرارکردن
to be of kinship with somebody
باکسی نسبت خویشاوندی داشتن
to have an i. with any one
باکسی دیدار و گفتگو کردن
to bear with a person
باکسی ساختن یاسازش کردن
handle with kid gloves
<idiom>
باکسی همکاری دقیق داشتن
to play a trick on any one
زدن باکسی شوخی کردن
originated
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originate
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
pick a quarrel
<idiom>
باکسی جنگ ودعوا راه انداختن
double up
<idiom>
اتاق خود را باکسی شریک بودن
to be even witn any one
انتقام خودرا ازکسی گرفتن باکسی باربریاسراسربودن
to blow hot and cold
وقتی باکسی گرم گرفتن ووقتی سرد شدن
to get one's own back
تلافی برسر کسی دراوردن باکسی برابر شدن
to eat salt with a person
باکسی نان ونمک خوردن مهمان کسی بودن
get the sack
<idiom>
ازدست کار
disposable
ازدست دادنی
forfoitable
ازدست دادنی
lapsable
ازدست رفتنی
to take time by the forelock
را ازدست ندادن
I am tired of him .
ازدست اوخسته شده ام
revendication
استردادزمین ازدست رفته
spent
نیروی خود را ازدست داده
effete
نیروی خود را ازدست داده
elapsation
ازدست رفتن حق به واسطه مرور زمان
he lost his reason
عقل یا هوش خودرا ازدست داد
deflorate
تصرف شده بکارت ازدست داده
i parted from
تمام ان دارایی یا مال را ازدست دادم
ambivalence
توجه ناگهانی و دلسردی ناگهانی نسبت بشخص یاچیزی
She was crying over her misfortunes.
ازدست بدبختی هایش ناله وفریاد داشت
creep
رها شدن ناخواسته تیر ازدست تیرانداز
creeps
رها شدن ناخواسته تیر ازدست تیرانداز
to catch out a batsman
گوی رادرهواگرفتن وبدین وسیله نوبت را ازدست چوگان زن بیرون کرد
curie point
دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
ding
تماس
impact
تماس
taction
تماس
contact
تماس
tangency
تماس
impacts
تماس
line of contact
خط تماس
contacting
تماس
contacts
تماس
tangents
تماس
contacted
تماس
tangent
تماس
contingence
تماس
contact line
خط تماس
impinging
تماس
contact lost
تماس قطع شد
contact point
قطب تماس
to be in rapport
تماس داشتن
finish
تماس انتهایی
corps a corps
تماس بدنی
finishes
تماس انتهایی
to be in contact
تماس داشتن
contact surface
سطح تماس
area contact
سطح تماس
line to line fault
تماس خطوط
contact pressure
فشار تماس
angle of contact
زاویه تماس
contact patrol
گشتی تماس
contact party
گروه تماس
interactional points
نقاط تماس
Keep in touch!
<idiom>
در تماس باش!
skim
تماس اندک
point contact
تماس نقطهای
contact flange
فلانژ تماس
skims
تماس اندک
contiguity
برخورد تماس
zone of contact
ناحیه تماس
going on
نزدیکی تماس
contact ratio
نسبت تماس
point of contact
نقطه تماس
communicator
شخص در تماس
contact angle
زاویه تماس
contact area
منطقه تماس
contact area
سطح تماس
skimmed
تماس اندک
shock hazard
خطر تماس
movement to contact
حرکت به تماس
contact diameter
قطر تماس
action on the blade
تماس با شمشیر حریف
contact report
گزارش اخذ تماس
telebrief
تماس مستقیم تلفنی
touch sensitive tablet
تابلو حساس به تماس
contact
تماس یافتن تماسی
contact print
چاپ به طریقه تماس
youch sensitive screen
صفحه حساس به تماس
touch sensitive panel
صفحه حساس به تماس
touch panel
صفحه حساس به تماس
grazing point
نقطه تماس با مانع
osculatory
وابسته به بوسه یا تماس
osculation
تماس اشتراک صفات
contacting
تماس یافتن تماسی
phoning
پاسخ به تماس در تلفن
phones
پاسخ به تماس در تلفن
phone
پاسخ به تماس در تلفن
contact behavior
رفتار تماس جویانه
flat
تماس دو لبه اسکیت
phoned
پاسخ به تماس در تلفن
flattest
تماس دو لبه اسکیت
galvanism
تماس برق بابدن
contact backlash
دنده کور تماس
movement to contact
حرکت به اخذ تماس
synapse
محل تماس دوعصب
tuch
سر زدن تماس داشتن
contacts
تماس یافتن تماسی
break off
قطع تماس با دشمن
contacted
تماس یافتن تماسی
look in on
<idiom>
تماس حاصل کردن
contact fire
انفجار در اثر تماس
contact fire
انفجارمین در اثر تماس با کشتی
faded
تماس باهدف از بین رفت
contact with the net
خطای تماس با تور والیبال
contact
محل اتصال تماس گرفتن
caller
شخصی که تقاضای تماس دارد
callers
شخصی که تقاضای تماس دارد
engagements
تماس دو تیفه شمشیر درگارد
engagement
تماس دو تیفه شمشیر درگارد
contact report
گزارش تماس با هواپیمای دشمن
advance to contact
پیشروی برای اخذ تماس
contacting
محل اتصال تماس گرفتن
osculate
تماس نزدیک حاصل کردن
contacted
محل اتصال تماس گرفتن
To establish( make) contact.
تماس دایر ( برقرار ) کردن
contacts
محل اتصال تماس گرفتن
touches
تماس برقرار کردن با چیزی با انگشتان
ground stroke
ضربه پس از تماس توپ تنیس با زمین
physical
مربوط به استفاده از تماس یاخشونت بدنی
You can call me at ...
[phone no.]
<idiom>
شما می توانید با من با شماره ... تماس بگیرید.
contacted
قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
contacting
قطب اتصال تماس گرفتن کنتاکت
Where can I contact Mr …. ?
کجا می شود با آقای ….تماس گرفت ؟
whoosh
صدای تماس جسم سریع با هوا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com