Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 85 (6 milliseconds)
English
Persian
catechization
ازراه سئوال وجواب
Other Matches
catechisation
از راه سئوال وجواب
stichomythia
سوال وجواب در نفری
catechisms
کتاب سوال وجواب دینی
catechism
کتاب سوال وجواب دینی
litany
مناجات ودعای دسته جمعی بطور سوال وجواب
litanies
مناجات ودعای دسته جمعی بطور سوال وجواب
interrogative
علامت سئوال
interrogatory
وابسته به سئوال
question answer
سئوال- جواب
inquiry
سئوال استعلام
interrogation point
علامت سئوال
interrogatives
علامت سئوال
I have a question.
من یک سئوال دارم.
inquiries
سئوال استعلام
query by example
سئوال از طریق مثال
interpellate
رسما سئوال کردن
cross question
سئوال بطریق استنطاق
Might I ask a question?
اجازه می دهید یک سئوال بکنم؟
pervertible
ازراه در رو
catechist
ازراه پرسش
interposingly
ازراه مداخله
conjugally
ازراه زناشویی
controversially
ازراه مباحثه
demonstratively
ازراه اثبات
diagnostically
ازراه تشخیص
inferentially
ازراه استنباط
exegetically
ازراه تفسیر
foully
ازراه خیانت
heretically
ازراه رفض
gymnastically
ازراه ورزش
by sea
ازراه دریا
by indirection
ازراه تقلب
inquiringly
ازراه استفسار
offensively
ازراه تهاجم
intuitively
ازراه انتقال
intuitively
ازراه کشف
intuitively
ازراه برهانی
inquiringly
ازراه بازجویی
encouragingly
ازراه تشویق
paraphrastically
ازراه تفسیر
by ear
ازراه گوش
by courtesy
ازراه التفات
algebraically
ازراه جبر
interrogatively
ازراه پرسش
posteriori
ازراه استقرار
introspectively
ازراه خودنگری
inferentially
ازراه نتیجه گیری
to break a way
موانع را ازراه خودبرداشتن
hieroglyphically
ازراه تصویرنگاری بطورمرموزیاغیرخوانا
ingratiatingly
ازراه خود شیرینی
philosophically
ازراه حکمت دوستی
glozingly
ازراه عیب پوشی
foully
ازراه نادرستی بطورغیرعادلانه
professionally
ازراه پیشه یاکسب
basophobia
هراس ازراه رفتن
debaueh
ازراه درکردن گمراه کردن
rje
ورود برنامه ازراه دورEntry ob
withdrawal
تخلیه مواضع ازراه هوا
air movements
حرکت دادن ازراه هوا
withdrawals
تخلیه مواضع ازراه هوا
concretionary
تشکیل شده ازراه تحجریاانجماد
long-distance
ازراه دور تلفن کردن
endermic
ازراه پوستی از ورا پوست
long distance
ازراه دور تلفن کردن
polemically
ازراه مجادله یا سیتزه بطورمباحثه
gnosticize
ازراه عرفان تشریح کردن
telecommunications access method
روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
refutation
اثبات اشتباه کسی ازراه استدلال
patronizingly
ازروی بزرگ منشی ازراه تشویق
intriguingly
با دوز و کلک ازراه عشقبازی نهانی
gamogenesis
زاد و ولد ازراه جفت گیری
demonstratively
با اقامه دلیل ازراه نشان دادن
parrotry
بازگویی سخن دیگران مانندطوطی یا ازراه چاپلوسی
impo
کاریکه بدانش اموزان ازراه تنبیه میدهند
catechetical
مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
bobs
ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
bobbing
ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
bob
ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
parasyntheton
واژهای که ازراه اشتقاق وترکیب درست شود
break the bank
<idiom>
بانک زدن (ازراه شرط بندی به پول زیاد رسیدن)
sand crack
ترکی که ازراه رفتن روی ریگ گرم درپای انسان پیداشود
optophone
الت تبدیل روشنایی بصدابدانگونه که کوران موادچاپی را ازراه به گوش بخواند
structuralism
بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد
remote control
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com