English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4 milliseconds)
English Persian
by i ازروی ندانستگی
Search result with all words
inadvertenly بطور غیر عمدی ازروی ندانستگی
Other Matches
inadvertence ندانستگی بی توجهی
to let the cat out of the bag رازی رابویژه به ندانستگی فاش کردن
injudiciously بیخردانه ازروی بیخردی یا بی عقلی ازروی بی احتیاطی
impartially ازروی بیطرفی ازروی راست بینی
pig headedly ازروی کله شقی ازروی کودنی
pusillanimously ازروی کم دلی یا بزدلی ازروی جبن
discerningly ازروی بصیرت یابینایی ازروی تشخیص
fast and loose ازروی بی باکی ازروی مکرو حیله
expertly ازروی خبرگی ازروی کارشناسی
phraseologically ازروی قاعده عبارت سازی به ایین سخن پردازی ازروی قاعده انشا
from ازروی
inefficiently ازروی بی عرضگی
constrainedly ازروی اجبار
floutingly ازروی اهانت
contextually ازروی قراین
indecently ازروی بی شرمی
contumaciously ازروی سرکشی
incontinently ازروی بی عفتی
corruptly ازروی تباهی
inconstantly ازروی بی ثباتی
crookedly ازروی نادرستی
deridingly ازروی ریشخند
dissolutely ازروی هرزگی
discontentedly ازروی نارضایتی
considerately ازروی ملاحظه
indecisively ازروی دو دلی
indelicately ازروی بی نزاکتی
stupidly ازروی نادانی
insesately ازروی بیحسی
antagonistically ازروی رقابت
glozingly ازروی مداهنه
fractiously ازروی کج خلقی
basely ازروی پستی
blamelessly ازروی بی گناهی
blunderingly ازروی اشتباه
heretically ازروی فسادعقیده
by the book ازروی کتاب
inexactly ازروی بی دقتی
circumspectly ازروی احتیاط
cold heartedly ازروی بی عاطفگی
discursively ازروی استدلال
disgustedly ازروی بیزاری
dishonorable ازروی بی شرمی
evadingly ازروی تجاهل
illy ازروی بد خواهی
flatulently ازروی نفخ
excursively ازروی بی ترتیبی
experientially ازروی تجربه
facetiously ازروی شوخی
fatuously ازروی بیشعوری
frivolously ازروی نادانی
ill naturedly ازروی بد خویی
ill humouredness ازروی بد خلقی
ill humouredly ازروی بد خویی
hurry skurry ازروی دستپاچگی
finically ازروی وسواس
equivocally ازروی ایهام
enterprisingly ازروی توکل
disingenuously ازروی تزویر
floutingly ازروی استهزاء
disobilgingly ازروی نامهربانی
flightily ازروی بوالهوسی
headily ازروی خودسری
distastefully ازروی بی رغبتی
dizzily ازروی گیجی
doubliy ازروی تزویر
in the abstract ازروی تجرید
egotistically ازروی خودبینی
immorally از ازروی بد اخلاقی
emulously ازروی هم چشمی
flatulently ازروی لاف
hurry scurry ازروی دستپاچگی
sure ازروی یقین
politicly ازروی مصلحت
querulousy ازروی کج خلقی
pettishly ازروی کج خلقی
ill humouredly ازروی بدخلقی
perfidiously ازروی خیانت
distractedly ازروی گیجی
impatiently ازروی ناشکیبایی
impatiently ازروی بی صبری
economically ازروی اقتصاد
lightly ازروی بی علاقگی
despondently ازروی افسردگی
despondingly ازروی افسردگی
powerlessly ازروی ضعف
profligately ازروی هرزگی
purposelessly ازروی بی مقصودی
surer ازروی یقین
surest ازروی یقین
shabbily ازروی پستی
preponderantly ازروی فضیلت
to get off برخاستن ازروی
dissolute ازروی هرزگی
inexorably ازروی سنگدلی
grammatically ازروی دستور
huffily ازروی کج خلقی
huffily ازروی زودرنجی
submissively ازروی فروتنی
constantly ازروی ثبات
irritably ازروی تندی
irritably ازروی تندمزاجی
empirically ازروی شارلاتانی
irreverently ازروی بی حرمتی
flippantly ازروی سبکی
inadequately ازروی بی کفایتی
subtly ازروی زیرکی
childishly ازروی بچگی
puerilely ازروی بچگی
pessimistically ازروی بد بینی
irresolutely ازروی بی تصمیمی
rakishly ازروی هرزگی
joyfully ازروی خوشحالی
irreligiously ازروی بی دینی
brotherly ازروی دوستی
insesately ازروی بی عاطفگی
obedienlv ازروی فرمانبرداری
irefully ازروی تندی
inquisitively ازروی کنجکاوی
mystically ازروی تصوف
open mindldly ازروی بی تعصبی
muddily ازروی گیجی
inefficiently ازروی بی کفایتی
glaringly ازروی خودنمائی
courageously ازروی جرات
iniquitously ازروی بی عدالتی بناحق
the quilt slipped off the bed لحاف ازروی رختخواب
vanally ازروی پستی مزدوروار
To jump across the stream. ازروی نهر آب پریدن
well advised ازروی عقل و منطق
peaceably ازروی صلح جویی
hat in hand چاپلوسانه ازروی پستی
ground observation دیدبانی ازروی زمین
with a bad grace به اکراه ازروی بی میلی
get over ازروی چیزی گذشتن
inexpertly ازروی کار ناشناسی
out of mere freak صرفا ازروی بوالهوسی
papistically ازروی پاپ پرستی
nattily ازروی زبر دستی
perfidiously ازروی پیمان شکنی
perspicaciously بفراست ازروی فراست
in a partisan spirit طرفدارانه ازروی تعصب
phonologically ازروی صدا شناسی
immodestly ازروی بی حیایی گستاخانه
piggishly ازروی خوک منشی
inertly ازروی بیحالی یا تنبلی
rancorously ازروی کینه وبغض
inexpertly ازروی ناشی گری
fictitiously ازروی جعل بطورعاریتی
inadvertenly ازروی عدم توجه
genealogically ازروی نسبت نامه
glibly ازروی چرب زبانی
bucks ازروی خرک پریدن
petulantly ازروی تندی یا کج خلقی
endophagous تغذیه کننده ازروی
commandingly باتوانایی ازروی قدرت
adherently هواخواهانه ازروی تابعیت
duty call دیدنی ازروی اجباریاوفیفه
disputatiously ازروی ستیزه جویی
systematically ازروی یک اسلوب معین
crassly ازروی زمختی یاکودنی
impatiently ازروی بیطاقتی باشتیاق
contritely ازروی توبه وپشیمانی
by the piece ازروی کار کرد
feignedly ازروی بهانه باتزویر
buck ازروی خرک پریدن
fierily ازروی اتش مزاجی
cravenly ازروی ترس وپستی
fractiously ازروی سرکشی عبوسانه
cockily ازروی گستاخی یاخودبینی
roguishly ازروی بد ذاتی یاشیطنت
flightily ازروی تلون مزاج
flauntingly باجلوه ازروی خودنمایی
flashily ازروی خودنمایی یاخودفروشی
philanthropically ازروی نوع پرستش یا بشردوستی
overwrought تهیه شده ازروی مهارت
scurries حرکت ازروی دست پاچگی
scurried حرکت ازروی دست پاچگی
fiendishly ازروی دیوخویی یاشیطان صفتی
scurrying حرکت ازروی دست پاچگی
overbearingly ازروی تشخص یا تکبر متکبرانه
elaborately ازروی صنعت و نازک کاری
passive obedience فرمانبرداری ازروی بردباری یا بی ارادگی
sympathetically ازروی همدردی یا هم فکری غمخوارانه
phonographer متخصص تندنویسی ازروی صدا
He did it out of friendship. ازروی دوستی اینکار راکرد
He obeyed from fear. ازروی ترس اطاعت کرد
persuasion نظریه یا عقیده ازروی اطمینان
persuasions نظریه یا عقیده ازروی اطمینان
distractedly اشفته وار ازروی حیرت
with a powder ازروی بی پروایی تند ناگهان
contemptuously بطوراهانت امیز- ازروی استهزاوتحقیر
hurdles مسابقه پرش ازروی مانع
exclaim ازروی تعجب فریاد زدن
to raise the v توری یانقاب ازروی برداشتن
exclaimed ازروی تعجب فریاد زدن
exclaiming ازروی تعجب فریاد زدن
politicly مدبرانه ازروی کاردانی یا زیرکی
exclaims ازروی تعجب فریاد زدن
hurdle مسابقه پرش ازروی مانع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com