English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
service test ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
Other Matches
use testing ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
materiel readiness امادگی رزمی وسایل
test equipment وسایل ازمایش
flight test ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
defense readiness condition وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
beach gear وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
readiness condition وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
serviceability criteria وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
channels واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
cryptoancillary equipment وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
condition of readiness وضعیت امادگی رزمی
flight readiness firing ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
road test ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
stack ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacked ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacks ردیف کردن وسایل و تجهیزات
processes و وسایل کنترل و پشتیبانی
process و وسایل کنترل و پشتیبانی
equipment تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
pilot method عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
tryout ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
assay محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assays محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
continous immersion test ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
test element دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
MCA بیتی است که وسایل نگهدارنده باس را پشتیبانی میکند
soil examination بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
insulation test ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
cpu سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
prevention of stripping ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
tackled درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
mounting وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
recovers جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recover جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
situation indicator دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
mainframe computer سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
excess property وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
combat airlift support پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
condition 1-وضعیت یک مدار یا وسیله یا ثبات 2-وسایل مورد نیاز برای وقوع یک عمل
scsi بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
pipeline assets وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
creep test ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
confident test ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
flight test ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
map نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
maps نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
bios توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
dispersal lays محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
computation of replacement factors محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
static test ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
field services قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
zeroize تنظیم وسایل رمز یک ماشین رمز روی یک وضعیت ثابت
tube tester دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
environmental test ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
red concept جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
pioneer tools وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
landing aids وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
battlefield recovery اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic issue items وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
combat readiness امادگی رزمی
readiness امادگی رزمی
flying status وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
readiness category نوع امادگی رزمی
combat ready دارای امادگی رزمی
readiness category درجه امادگی رزمی
flyable dud بدون امادگی رزمی
level of readiness سطح امادگی رزمی
tactical support پشتیبانی رزمی
combat support پشتیبانی رزمی
army ready material program برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
combat support troops یکانهای پشتیبانی رزمی
field service پشتیبانی سرویس رزمی
combat support troops عدههای پشتیبانی رزمی
combat support arms رسته پشتیبانی رزمی
combat support arms یکان پشتیبانی رزمی
combat service support پشتیبانی خدمات رزمی
war footing حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
kits جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kit جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
state of alert وضعیت امادگی
condition code کد وضعیت امادگی اقلام
screening ازمایش
tests ازمایش
shying ازمایش
shyer ازمایش
shy ازمایش
shies ازمایش
vetting ازمایش
experimentation ازمایش
shied ازمایش
checking ازمایش
shyest ازمایش
trials ازمایش
testing ازمایش
experiments ازمایش
trial ازمایش
examen ازمایش
experiment ازمایش
assays ازمایش
experimenting ازمایش
g ازمایش
assay ازمایش
tested ازمایش
experimented ازمایش
probation ازمایش امتحان
testing stand سکوی ازمایش
testing stand میز ازمایش
testing of materials ازمایش مصالح
gauge ازمایش کردن
testing load بار ازمایش
testing of materials ازمایش مواد
program testing ازمایش برنامه
gauged ازمایش کردن
gauges ازمایش کردن
testing time زمان ازمایش
test tube لوله ازمایش
test cases قضیه در ازمایش
tries سنجیدن ازمایش
test case قضیه در ازمایش
to bring to the proof ازمایش کردن
try سنجیدن ازمایش
tensile test ازمایش کششی
test tubes لوله ازمایش
probationership ازمایش کاری
probational ازمایش امتحان
preliminary test ازمایش مقدماتی
stripping test ازمایش زدودگی
spot test ازمایش فوری
stripping test ازمایش زدودن
experimentally از راه ازمایش
examine ازمایش کردن
tensile test ازمایش کشش
test clip گیره ازمایش
test course مسافت ازمایش
quizzes ازمایش کردن
teasthole گمانه ازمایش
test element وسیله ازمایش
test hole چاه ازمایش
assay ازمایش سنجش
regression testing ازمایش رگرسیون
quiz ازمایش کردن
test bed میز ازمایش
test bay میدان ازمایش
shear test ازمایش برشی
shop test ازمایش کارگاهی
self test ازمایش خودکار
sedimentation test ازمایش تهنشینی
saturation testing ازمایش اشباعی
test announcement نتیجه ازمایش
test bar میله ازمایش
test bay حوزه ازمایش
assays ازمایش سنجش
test set دستگاه ازمایش
test specimen نمونه ازمایش
test specimen نمونه ی ازمایش
random test ازمایش نامنظم
tester ازمایش کننده
tester دستگاه ازمایش
psychometry ازمایش هوش
test series سری ازمایش
test room اطاق ازمایش
random test ازمایش پیشامدی
test model نمونه ی ازمایش
retrial ازمایش مجدد
retrials ازمایش مجدد
tally plate برچسب ازمایش
rattler test ازمایش تردی
test plan طرح ازمایش
rattler test ازمایش تورق
system testing ازمایش سیستم
test piece نمونه ازمایش
inspection test ازمایش کار
alpha testing ازمایش الفا
test ازمایش کردن
gaff ازمایش سخت
flattening test ازمایش توزیعی
final test ازمایش نهائی
automatic check ازمایش خودکار
automatic testing ازمایش خودکار
fatigue test ازمایش خستگی
factorial design ازمایش فاکتوریل
explosion proof ازمایش- انفجار
experimentalist اهل ازمایش
tested ازمایش کردن
hammer test ازمایش سقوطی
weathring test ازمایش فرسایش
impact test ازمایش ضربه
image test ازمایش تصویر
comparison test ازمایش مقایسهای
gage ازمایش کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com