Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
service test
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
Other Matches
use testing
ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
materiel readiness
امادگی رزمی وسایل
test equipment
وسایل ازمایش
flight test
ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
defense readiness condition
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
beach gear
وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
readiness condition
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
serviceability criteria
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
channels
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
cryptoancillary equipment
وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
condition of readiness
وضعیت امادگی رزمی
flight readiness firing
ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
road test
ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
stack
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacked
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacks
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
processes
و وسایل کنترل و پشتیبانی
process
و وسایل کنترل و پشتیبانی
equipment
تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
pilot method
عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
tryout
ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
assay
محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assays
محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
continous immersion test
ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
test element
دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
MCA
بیتی است که وسایل نگهدارنده باس را پشتیبانی میکند
soil examination
بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
insulation test
ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
cpu
سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
prevention of stripping
ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
tackled
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
mounting
وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
recovers
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recover
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
situation indicator
دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
mainframe computer
سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
excess property
وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
combat airlift support
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
condition
1-وضعیت یک مدار یا وسیله یا ثبات 2-وسایل مورد نیاز برای وقوع یک عمل
scsi
بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
pipeline assets
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
creep test
ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
confident test
ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
flight test
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
map
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
maps
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
bios
توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
dispersal lays
محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
computation of replacement factors
محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
static test
ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
field services
قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
zeroize
تنظیم وسایل رمز یک ماشین رمز روی یک وضعیت ثابت
tube tester
دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
environmental test
ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
red concept
جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
pioneer tools
وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
landing aids
وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
battlefield recovery
اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
basics
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic issue items
وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
combat readiness
امادگی رزمی
readiness
امادگی رزمی
flying status
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
readiness category
نوع امادگی رزمی
combat ready
دارای امادگی رزمی
readiness category
درجه امادگی رزمی
flyable dud
بدون امادگی رزمی
level of readiness
سطح امادگی رزمی
tactical support
پشتیبانی رزمی
combat support
پشتیبانی رزمی
army ready material program
برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
combat support troops
یکانهای پشتیبانی رزمی
field service
پشتیبانی سرویس رزمی
combat support troops
عدههای پشتیبانی رزمی
combat support arms
رسته پشتیبانی رزمی
combat support arms
یکان پشتیبانی رزمی
combat service support
پشتیبانی خدمات رزمی
war footing
حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
kits
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kit
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
state of alert
وضعیت امادگی
condition code
کد وضعیت امادگی اقلام
screening
ازمایش
tests
ازمایش
shying
ازمایش
shyer
ازمایش
shy
ازمایش
shies
ازمایش
vetting
ازمایش
experimentation
ازمایش
shied
ازمایش
checking
ازمایش
shyest
ازمایش
trials
ازمایش
testing
ازمایش
experiments
ازمایش
trial
ازمایش
examen
ازمایش
experiment
ازمایش
assays
ازمایش
experimenting
ازمایش
g
ازمایش
assay
ازمایش
tested
ازمایش
experimented
ازمایش
probation
ازمایش امتحان
testing stand
سکوی ازمایش
testing stand
میز ازمایش
testing of materials
ازمایش مصالح
gauge
ازمایش کردن
testing load
بار ازمایش
testing of materials
ازمایش مواد
program testing
ازمایش برنامه
gauged
ازمایش کردن
gauges
ازمایش کردن
testing time
زمان ازمایش
test tube
لوله ازمایش
test cases
قضیه در ازمایش
tries
سنجیدن ازمایش
test case
قضیه در ازمایش
to bring to the proof
ازمایش کردن
try
سنجیدن ازمایش
tensile test
ازمایش کششی
test tubes
لوله ازمایش
probationership
ازمایش کاری
probational
ازمایش امتحان
preliminary test
ازمایش مقدماتی
stripping test
ازمایش زدودگی
spot test
ازمایش فوری
stripping test
ازمایش زدودن
experimentally
از راه ازمایش
examine
ازمایش کردن
tensile test
ازمایش کشش
test clip
گیره ازمایش
test course
مسافت ازمایش
quizzes
ازمایش کردن
teasthole
گمانه ازمایش
test element
وسیله ازمایش
test hole
چاه ازمایش
assay
ازمایش سنجش
regression testing
ازمایش رگرسیون
quiz
ازمایش کردن
test bed
میز ازمایش
test bay
میدان ازمایش
shear test
ازمایش برشی
shop test
ازمایش کارگاهی
self test
ازمایش خودکار
sedimentation test
ازمایش تهنشینی
saturation testing
ازمایش اشباعی
test announcement
نتیجه ازمایش
test bar
میله ازمایش
test bay
حوزه ازمایش
assays
ازمایش سنجش
test set
دستگاه ازمایش
test specimen
نمونه ازمایش
test specimen
نمونه ی ازمایش
random test
ازمایش نامنظم
tester
ازمایش کننده
tester
دستگاه ازمایش
psychometry
ازمایش هوش
test series
سری ازمایش
test room
اطاق ازمایش
random test
ازمایش پیشامدی
test model
نمونه ی ازمایش
retrial
ازمایش مجدد
retrials
ازمایش مجدد
tally plate
برچسب ازمایش
rattler test
ازمایش تردی
test plan
طرح ازمایش
rattler test
ازمایش تورق
system testing
ازمایش سیستم
test piece
نمونه ازمایش
inspection test
ازمایش کار
alpha testing
ازمایش الفا
test
ازمایش کردن
gaff
ازمایش سخت
flattening test
ازمایش توزیعی
final test
ازمایش نهائی
automatic check
ازمایش خودکار
automatic testing
ازمایش خودکار
fatigue test
ازمایش خستگی
factorial design
ازمایش فاکتوریل
explosion proof
ازمایش- انفجار
experimentalist
اهل ازمایش
tested
ازمایش کردن
hammer test
ازمایش سقوطی
weathring test
ازمایش فرسایش
impact test
ازمایش ضربه
image test
ازمایش تصویر
comparison test
ازمایش مقایسهای
gage
ازمایش کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com