English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 47 (4 milliseconds)
English Persian
to be incensed at the insuit از بی احترامی براشفتن
Other Matches
ruffle براشفتن
ruffling براشفتن
ruffles براشفتن
excites براشفتن
excite براشفتن
embarrasses براشفتن خجالت دادن
embarrass براشفتن خجالت دادن
to get excited بهیجان امدن براشفتن
disparagement بی احترامی
reverential احترامی
disrespect بی احترامی
dishoner بی احترامی
snash بی احترامی
dishoner بی احترامی کردن به
disrepute رسوایی بی احترامی
wrong بی احترامی کردن به
wronging بی احترامی کردن به
wrongs بی احترامی کردن به
slap in the face <idiom> بی احترامی کردن
insulted بی احترامی کردن به
insult بی احترامی کردن به
insolence بی احترامی جسارت
flout بی احترامی کردن
flouted بی احترامی کردن
flouts بی احترامی کردن
flouting بی احترامی کردن
to tread on somebody's foot <idiom> بی احترامی کردن به کسی
blasphemed به مقدسات بی احترامی کردن
blaspheme به مقدسات بی احترامی کردن
blasphemes به مقدسات بی احترامی کردن
dishonouring نکول بی احترامی کردن به
dishonours نکول بی احترامی کردن به
blaspheming به مقدسات بی احترامی کردن
dishonoured نکول بی احترامی کردن به
dishonour نکول بی احترامی کردن به
dishonors نکول بی احترامی کردن به
dishonor نکول بی احترامی کردن به
dishonored نکول بی احترامی کردن به
dishonoring نکول بی احترامی کردن به
To show disrespect ( be respectful) to someone. نسبت به هرکسی بی احترامی کردن
to be rude to any one به کسی بی احترامی کردن کسیرا ناسزا گفتن
sass بابی احترامی صحبت کردن با گستاخانه سخن گفتن با بیشرمانه گفتگو کردن
flouts استهزاء کردن اهانت یا بی احترامی کردن مسخره
flouted استهزاء کردن اهانت یا بی احترامی کردن مسخره
flout استهزاء کردن اهانت یا بی احترامی کردن مسخره
flouting استهزاء کردن اهانت یا بی احترامی کردن مسخره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com