English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 140 (8 milliseconds)
English Persian
swelter از گرما بیحال شدن
sweltered از گرما بیحال شدن
swelters از گرما بیحال شدن
Other Matches
thermostat :الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
thermostats :الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
lethargic بیحال
passive بیحال
torpid بیحال
pococurante بیحال
languishing eyes یا بیحال
insensate بیحال
passives بیحال
languish بیحال شدن
languished بیحال شدن
languishes بیحال شدن
languishing بیحال شدن
unco-ordinated بیحال کنترلازدستداده
to slack off کم زوریا بیحال دن
supine تاق باز بیحال
slow coach ادم بیحال یا کودن
mondayish بیحال در روز دوشنبه بواسطه بیکاری یکشنبه خسته از کار
radiation of heat گرما
cauma گرما
isotherm خط هم گرما
heats گرما
heat گرما
thermal flux شار گرما
heat loss تلف گرما
heat radiation تابش گرما
calorification پیدایش گرما
heat transfer انتقال گرما
cold is merely privative گرما نیست
I am absolutely baked. از گرما پختم
heat flux شار گرما
heat flow جریان گرما
heat exchange تبادل گرما
heat absorbing جذب گرما
incalescent گرما گرای
heat transmission انتقال گرما
hot cabinet قفسه گرما
incalescence گرما جویی
thermoelectric گرما برقی
thermal agitation voltage اثر گرما
pyromagnetic گرما- مغناطیس
thermal effect اثر گرما
thermal reservoir منبع گرما
thermo electricity گرما برق
thermal unit واحدسنجش گرما
thermomagnetic گرما مغناطیس
pyro electricity گرما برق
thermosphere گرما سپهر
non conducting عایق گرما
thermoelasticity گرما کشسانی
thermosphere گرما کره
intensity of heat شدت گرما
thermochemistry گرما شیمی
btu واحدبریتانیایی گرما
radiator گرما تاب
heats گرما حرارت
heat گرما حرارت
thermometers گرما سنج
thermometer گرما سنج
thermal مربوط به گرما
radiators گرما افکن
temperatures درجه گرما
melted از گرما سوختن
adiabatic عایق گرما
temperature درجه گرما
radiators گرما تاب
radiator گرما افکن
convection انتقال گرما
warmth تعادل گرما ملایمت
thermoforming شکل دادن با گرما
temperature independent paranagnetism پارامغناطیس گرما مستقل
she cannot bear heat طاقت گرما را ندارد
she cannot bear heat تاب گرما رانمیاورد
resistant to heat مقاوم در برابر گرما
mechanical equivalent of heat هم ارز مکانیکی گرما
thermolytic وابسته به تحلیل گرما
thermonuclear reaction واکنش گرما- هستهای
therm واحد گرما حمام
thermoelectric effect اثر گرما- برق
therm حمام عمومی گرما
to resist heat تاب گرما اوردن
to evolve heat گرما بیرون دادن
thermotropism حساسیت نسبت به گرما
thermotropic علاقمند به گرما دماگرای
thermotaxis تحرک در اثر گرما
therms واحد گرما حمام
therms حمام عمومی گرما
radiator بیرون دهنده گرما
b.t.u. واحد بریتانیایی گرما
calory واحد سنجس گرما
calories واحد سنجس گرما
chinical t. گرما سنج طبی
diathermacy خاصیت هدایت گرما
heat stroke گرماگرفتگی غش در اثر گرما
cooling water thermometer گرما سنج اب سرد
heat flux density چگالی شار گرما
heat fast paint رنگ مقاوم گرما
heat-stroke گرماگرفتگی غش در اثر گرما
british thermal unit واحد بریتانیایی گرما
heat transfer coefficient ضریب انتقال گرما
calorie واحد سنجس گرما
hot shorteness شکنندگی حاصل از گرما
fehrenheit thermometer گرما سنج فارنهایت
baking enamel لعاب دادن با گرما
radiators بیرون دهنده گرما
stew خیس عرق شدن [در گرما]
conductibility of heat قابلیت هدایت گرما گرمارسانی
warm spot اندامها و مراکزاحساس گرما در پوست
convectors جسم انتقال دهنده گرما
convector جسم انتقال دهنده گرما
heat radiates from the stove گرما ازبخاری متشعشع میشود
thermolytic وابسته به تجزیه در اثر گرما
thermographic وابسته به گرما سنجی یادمانگاری
heaters بخاری دستگاه تولید گرما
heater بخاری دستگاه تولید گرما
electricity مین نور یا گرما یا نیرو
calorie واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
calories واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
registers ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
registering ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
variations of temperature اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
register ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
thermostat تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
In the heat of the moment <idiom> [در گرما گرم کار] [بحث ومجادله لفظی]
chromometer ساعت دقیقی که گرما و سرمادر ان اثر نمیکند
epicritic تمیز دهنده گرما وسرما حساس بسرماوگرما
thermostats تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
thermostatics اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
advection جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
material theory of heat پندار مادیت نسبت بگرما تصور اینکه گرما ماده است
glass wool تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
stirling cycle سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
cracking وارد کردن گرما و معمولافشار برای شکستن هیدروکربنهای کمپلکس گاه درحضور کاتالیزور
thermodynamics علم مربوط به تبادل کار وحرارت و جریان گرما وتغییر دما بویژه در سیالات متحرک
thermal کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
electrosensitive کاغذ چاپ پوشیده شده از فلر که میتواند حروف را توسط گرما با نوک مخصوص چاپ -Ddot matrix نمایش میدهد
conductance رسانایی الکتریکی گرما رسانایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com