Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English
Persian
euhemerism
اساس تاریخی برای افسانه ها
Other Matches
euhemerize
اساس تاریخی قائل شدن برای
historic character
[شخصیت های تاریخی که در طرح های مناظر برای توصیف ساختارها و ویژگی های معماری و تاریخی استفاده می شد.]
prehistorical
پیش تاریخی وابسته به قبل از تاریخ ماقبل تاریخی
historical materialism
ماده گرایی تاریخی ماتریالیسم تاریخی
monuments
لوحه تاریخی اثر تاریخی
monument
لوحه تاریخی اثر تاریخی
wage fund theory of wages
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
mythopoeia
افسانه سازی رواج افسانه
substantialize
اساس دادن یا اساس پیدا کردن
base course
لایه اساس قشر اساس
utilitarianism
بر اساس این مکتب معیار سنجش همه چیزحداکثر خوبی و فایده برای حداکثر تعداد اشخاص است
pay as you go principle
اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
historical
تاریخی
monumental
تاریخی
historic
تاریخی
epochal
تاریخی
historical development
سیر تاریخی
historical development
توسعه تاریخی
historical dynamism
پویائی تاریخی
parachronism
اشتباه تاریخی
quasi historical
نیم تاریخی
coevality
هم تاریخی معاصری
chronological
بترتیب تاریخی
chronologic
بترتیب تاریخی
prehistoric
پیش تاریخی
prehistoric
ماقبل تاریخی
historcicism
مکتب تاریخی
historical dynamism
پویایی تاریخی
historical method
روش تاریخی
historical necessity
ضرورت تاریخی
historical process
پویش تاریخی
historical theories
نظریههای تاریخی
heritage asset
میراث تاریخی
historical process
فرایند تاریخی
ogygian
ماقبل تاریخی
metachronism
لغزش تاریخی
historical dynamism
دینامیسم تاریخی
metachronism
اشتباه تاریخی
historical determinism
جبر گرایی تاریخی
epoch
عصرتاریخی حادثه تاریخی
chronologic
دارای تسلسل تاریخی
epochs
عصرتاریخی حادثه تاریخی
figment
افسانه
legendry
افسانه
make believe
افسانه
fables
افسانه
replete with fables
پر از افسانه
romances
افسانه
figments
افسانه
make-believe
افسانه
romance
افسانه
myth
افسانه
myths
افسانه
fictions
افسانه
fiction
افسانه
legend
افسانه
legends
افسانه
fable
افسانه
tales
افسانه
tale
افسانه
mythus
افسانه
mythos
افسانه
they are of no historical
هیچ اهمیت تاریخی ندارد
He delivered a historic speech.
نطق تاریخی یی ایراد کرد
Celtic cross
[چلیپا سنگی تاریخی سلتی]
chronogram
نشان دادن سنوات تاریخی
philologist
ویژه گر درزبانشناسی تاریخی وتطبیقی
mythomania
افسانه بافی
mythically
افسانه وار
mythoppetic
افسانه خبر
science fiction
افسانه علمی
mythical
افسانه امیز
mythographer
افسانه نگار
fabled
افسانه مانند
mythography
افسانه نویسی
mythopoeia
ایجاد افسانه
story teller
افسانه نویس
mythology
افسانه شناسی
mythologist
افسانه شناس
fabrication
افسانه بافی
paladin
پهلوان افسانه یی
mythopocic
افسانه ساز
fabulousness
افسانه بودن
fictionist
افسانه نویس
fabulist
افسانه نویس
fabler
افسانه گو ناقل
fabliau
افسانه موزون
confabulation
افسانه بافی
fabler
افسانه نویس
fabulize
افسانه گفتن
fabulation
افسانه بافی
mundane era
تاریخی که مبداان افرینش جهان باشد
time capsule
محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
protohistory
مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
vandalised
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalises
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalising
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalize
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalized
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalizes
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalizing
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
fabulously
بشکل افسانه یا دروغ
fictionalizing
بصورت افسانه دراوردن
yarn
افسانه پردازی کردن
story teller
افسانه گو حکایت نویس
fictionalizes
بصورت افسانه دراوردن
fictionalized
بصورت افسانه دراوردن
mythopoet
شاعر افسانه نویس
mythologize
بصورت افسانه در اوردن
to pull
افسانه جعل کردن
fabulous
افسانه وار مجهول
fictionalised
بصورت افسانه دراوردن
fictionalises
بصورت افسانه دراوردن
fictionalising
بصورت افسانه دراوردن
yarns
افسانه پردازی کردن
fictionalize
بصورت افسانه دراوردن
fictionize
بصورت افسانه دراوردن
menhir
سنگ تاریخی بلندوراست که درافریقاو اروپایافت میشود
red letter day
<idiom>
روزی که به علت واقعهای روز تاریخی است
cromlech
ساختمان سنگهای ماقبل تاریخی بشکل تپه
mythologically
از روی افسانه یا تاریخ اساطیر
folklike
شبیه افسانه ها وعادات محلی
mythicize
بصورت افسانه یا اسطوره دراوردن
yarns
الیاف داستان افسانه امیز
yarn
الیاف داستان افسانه امیز
demythologize
از صورت افسانه بیرون اوردن
folkish
شبیه افسانه هاوعادات محلی
mythologer
متخصص علم الاساطیر افسانه شناس
unsubstantial
بی اساس
roots
اساس
bedrock
اساس
principium
اس اساس
cornerstones
اساس
fundamental
اساس
rationale
اس اساس
element
اساس
root
اساس
insubstatiality
بی اساس
delusive
بی اساس
baseless
بی اساس
fundament
اساس
groundless
بی اساس
pier foundation
اساس پی
elements
اساس
substantially
در اساس
chimeric
بی اساس
ground
اساس
ill-founded
بی اساس
unsubstantiality
بی اساس
rootless
بی اساس
nuclei
اساس
idlest
بی اساس
idles
بی اساس
idled
بی اساس
idle
بی اساس
grass roots
اساس
subsistance
اساس
structures
اساس
cornerstone
اساس
structuring
اساس
groundsel
اساس
vaporous
بی اساس
foundation
اساس
nucleus
اساس
unfounded
بی اساس
ill founded
بی اساس
origins
اساس
structure
اساس
origin
اساس
basis
اساس
moses antedates zoroastes
موسی ازحیث سال تاریخی پیش از زردتشت بوده است
geochronology
شرح وقایع تاریخی گذشته برمبنای اطلاعات زمین شناسی
corner stone
بنیاد اساس
corpus delicti
اساس جرم
insubstantial
بی اساس بیموضوع
Unfounded rumours.
شایعات بی اساس
ignores
بی اساس دانستن
tittle tattle
شایعات بی اساس
there is nothing in it
بی اساس است
groundlessly
بطور بی اساس
gossiped
شایعات بی اساس
gossipry
شایعات بی اساس
gossiping
شایعات بی اساس
ignore
بی اساس دانستن
ignored
بی اساس دانستن
ignoring
بی اساس دانستن
gossips
شایعات بی اساس
idle rumoues
شایعات بی اساس
tittle-tattle
شایعات بی اساس
data origination
اساس داده
elements
عنصر اساس
element
عنصر اساس
groundwork
زمینه اساس
foundation
پی ریزی اساس
gossip
شایعات بی اساس
corpus juris
اساس قانون
fabric
سبک بافت اساس
fabrics
سبک بافت اساس
To build on sand.
کار بی اساس کردن
demand processing
پردازش بر اساس نیاز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com