English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (8 milliseconds)
English Persian
aeroscope اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
Other Matches
durometer اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
drencher اسبابی که با ان دوابجانوران میخوارانند
phonendoscope اسبابی که بوسیله ان صداهای کوچک
trigonometer اسبابی که با ان سه گوشهای راست گوشه رامیسنجند
hemacytometer اسبابی برای شمارش گویچههای خون
inhalator اسبابی که با ان بخاری رادرشش فرو برند
metronomes اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
metronome اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
myocardiograph اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
turnspit اسبابی که سیخ کباب را روی اتش میچرخاند
corer اسبابی که سیب یامیوه دیگر راازتخمدان ان جدامیکند
dichroscope اسبابی برای ازمایش بلورهای دورنگ نما
pulper اسبابی که دانههای قهوه رابان مغز می کنند
dioptometer اسبابی که قدرت تطابق وانکسار چشم را اندازه می گیرد
eidograph اسبابی که بوسیله ان نقشه ایرابهرمقیاسی بخواهندبزرگ وکوچک میک
fanner غربال یا اسبابی که اشغال وکاه را بوجاری میکند بادبزن
eudiometer اسبابی که جهت اندازه گیری حجمی و تجزیه گازها بکارمیرود
transmission سرایت اسبابی که بوسیله ان نیروی موتور اتومبیل بچرخهامنتقل میشود
gimbals اسبابی که برای ترازنگاهداشتن قطب نماوچیزهای دیگر در دریا بکارمیرود
transmissions سرایت اسبابی که بوسیله ان نیروی موتور اتومبیل بچرخهامنتقل میشود
swing bell اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
phonopore اسبابی که بوسیله ان مخابرات تلفنی را ازتوی سیم تلگراف می گذراند
skiascope اسبابی برای اندازه گیری قدرت انکسار نور در شبکیه
humidistat اسبابی برای تنظیم ونگاهداری درجه رطوبت درحد معینی
swing bar اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
gimmick اسبابی که در قمار بازی وسیله تقلب و بردن پول ازدیگران شود
respirator اسبابی که به دهان و بینی می گذارند تا از استنشاق موادزیان اور جلوگیری کند
respirators اسبابی که به دهان و بینی می گذارند تا از استنشاق موادزیان اور جلوگیری کند
gimmicks اسبابی که در قمار بازی وسیله تقلب و بردن پول ازدیگران شود
light trap اسبابی که حائل نور بوده ولوازم عکاسی دران حرکت کند
gimbal ring اسبابی که برای ترازنگاهداشتن قطب نما وچیزهای دیگر در دریا بکارمیرود
panopticon نمایشگاه کالای گوناگون اسبابی که دوربین و ریزبین هردودران جمع میشود
lamplighter با ان چراغ را روشن میکنند
betting shop جائیکهرویاسبهاشرط بندی میکنند
dress guard اسبابی که دردوچرخه جامه را ازاسیب چرخ نگه میدارد جامه پناه
gas fittings اسبابی که برای گرم کردن یاروشن کردن جایی باگازبکا
airbed تشکی که آنرا با باد پر میکنند
Havana سیگاربرگی که درهاوانایاcuba درست میکنند
bisk ماهی وغیره درست میکنند
barbette سنگری که از انجاتوپها رااتش میکنند
trampolines توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
trampoline توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
drainpipe لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
drainpipes لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
they are under serveillance انهارا نظارت میکنند انهارامی پایند
they overtax our strength بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
skipjack بازیچهای که از جناغ مرغ درست میکنند
bedbug ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
kick about فوتبالی که بدون قانون بازی میکنند
bedbugs ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
endoparasite انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
coffee mills دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
Plants store up the sun's energy. گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
needleful نخی که یکبار درته سوزن میکنند
collarette یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
gilded youth جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
moulding board تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
kumiss قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست میکنند
promenade concert مجلس ساز و اوازیکه تماشاکنندگان ان گردش میکنند
injection engine ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
there is a rush for the papers مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
racket ball گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
hasty pudding خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
library paste نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
reference librery کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
gridiron اهن مشبکی که روی ان گوشت کباب میکنند
wimble هر نوع اسباب یاوسیلهای که باان سوراخ میکنند
rolling نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
Bantu عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
halophile موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند
bacillus باکتریهای میلهای شکل که تولید هاگ میکنند
circular dispersion قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
gabionade خط جان پناهی که ازسبدهای خاک درست میکنند
camp followers اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
camp follower اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
brainstorming گردهمایی که در آن همه چارهها و اندیشههای خود را ابراز میکنند
gingall یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
crazing mill اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
bloody mary مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
american plan مسافرخانهای که مسافرین پول غذا و اطاق را یکجاپرداخت میکنند
coach dog یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
clearinghouse سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
embrasures مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
kermis جشن وعیدسالیانهای که درهلندوبلژیک بادادن نمایش وفریادهای ...میکنند
bloody marys مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
G-string پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
fog curing room اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
litters محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
littering محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
littered محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
litter محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
figure head مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند [رئیس پوشالی]
embrasure مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
G-strings پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
songfest دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
bowling alleys مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
vasculum کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
bowling alley مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
live box جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
energetics رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
creme نام چند جورنوشابه خوش خوراک که از جوهرنعناع درست میکنند
matriculated students شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
moleskin جامه وبویژه شلواری که ازپوست کورموش ومانندان درست میکنند
happy family دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
fitting shop کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
clobbered خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
bandstand تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
clobbering خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbers خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
bandstands تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
autoharp سنتوری که در ان بعضی ازسیمها را خفه میکنند تاسیمهای ازاد صدا کنند
churchwarden هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
quiot حلقه یاصفحه اهنی که دربازی پرت میکنند تاروی میخی بیفتد
telescopic chimney دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
churchwardens هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
nowel کلمه ایست که درسرود خوانی و هلهلههای عید میلادمسیح تکرار میکنند
chopsticks میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
sand iron یکجور چوگان در بازی گلف که با ان گوی را از میان ریگ بلند میکنند
get a word in <idiom> یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند
clobber خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
islets of langerhans دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
following my lead یک جور بازی که هر بازیکن را وادار میکنند هرکاری که استاد کرد او نیز بکند
muslin یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
a hot potato <idiom> [بحث داغ که خیلی از مردم در موردش صحبت میکنند و مورد جدال هست]
beanpoles چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
beanpole چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
brace گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
etna فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
braced گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
funeral home محلی که دران مرده را جهت انجام مراسم تدفین یا سوزاندن اماده میکنند
admixtures موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
griddle cake نوعی نان شیرینی پهن ونازک که دو طرفش را روی اهن کلوچه پزی سرخ میکنند
fusion welding اتصال دولبه فلزی به یکدیگرکه با ذوب کردن مستقیم انهاصورت میگیرد و دو فلز درهم نفوذ میکنند
jet flap فلپی که جریان هوا یاگازهای پر انرژی خارج شده در امتداد لبه فرار از روی ان عبور میکنند
hot money منظورزمانی استکه مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهداری پول نیستند و انرا به کالاتبدیل میکنند
prolog زبان برنامه نویسی سطح بالا که ازعملیات منط قی برای هوش مصنوعی وبرنامههای بازیابی داده استفاده میکنند
greshams law زیرا مردم پول بد راخرج میکنند و پول خوب رانگاه می دارند
skittle که در طی که توپی بطرف میخ پرتاب میکنند ودرصورت اصابت به میخ برنده محسوب میشوند
lobster thermidor مخلوطی از گوشت خرچنگ وزده تخم مرغ وقارچ وخامه که در پوسته خرچنگ سرخ میکنند
vane pump خانواده وسیعی از پمپهای سیالات که در ان سطوح تخت در محفظههای خارج ازمرکز دور تا دور شفت گردنده دوران میکنند
graphics پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند
kinked demand curve و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
palmer زوار امکنه مقدسه که دو برگ خرما را صلیب وار به امکنه مقدسه حمل میکنند
cable weft پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com