English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
noise استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
noises استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
Other Matches
supernovas ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovae ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernova ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
steam heating ایجاد حرارت با بخار
pyroelectricity ایجاد قطب الکتریکی در بلورهابوسیله تغییر حرارت
flameout قطع کار دستگاه ایجاد حرارت بالن
comparative statics استاتیک مقایسهای استاتیک تطبیقی
center تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور
cascaded star روش گره ها در شبکه با توپولوژی ستاره با بیش از یک hub که در صورت مشکل پشتیبانی از آن ایجاد میکند
heliocentric دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
binary star ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
double star ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
Lesghi star ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
exothermal حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
exothermic حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
thermal stress ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
dog star ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
pyrolysis تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
static استاتیک
planet ستاره سیار ستاره بخت
planets ستاره سیار ستاره بخت
static flux شار استاتیک
static lift برای استاتیک
static convergence همگرایی استاتیک
d.c. convergence همگرایی استاتیک
static characteristic مشخصه استاتیک
static analysis تحلیل استاتیک
static sensitivity حساسیت استاتیک
static load بار استاتیک
statics علم استاتیک
statistical بر پایه استاتیک
isostatics ایزو استاتیک
statics درس استاتیک
static stability پایداری استاتیک
photostatic فتو استاتیک
static luminous sensitivity حساسیت نوری استاتیک
mechanical equilibrium تعادل استاتیک [فیزیک] [مهندسی]
static equilibrium تعادل استاتیک [فیزیک] [مهندسی]
concentrator وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
ActiveX سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
hot test تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
stelliform ستاره وار ستاره وش
brinelling دندانه ها و برجستگیهایی که در سطوح یاتاقانها معمولابراثر بار استاتیک زیاد یااعمال نیرو هنگام جاگذاری وبرداشتن بوجود می اید
daystar خورشید
sol خورشید
phoebus خورشید
sun خورشید
sunned خورشید
suns خورشید
sunning خورشید
the greater lumen خورشید
day star خورشید
helium گاز خورشید
samson اهل خورشید
parhelion خورشید کاذب
titans خدای خورشید
corona خرمن خورشید
sun's disk قرص خورشید
declination میل خورشید
titan خدای خورشید
parhelion عکس خورشید
perihelion حضیض خورشید
eclipse of the sun خورشید گرفتگی
air thread لعاب خورشید
actinometre پرتوسنج خورشید
actinometer پرتوسنج خورشید
coronas خرمن خورشید
macule لکه خورشید
sol الهه خورشید
sunlight نور خورشید
mock sun عکس خورشید
d. of the sun انحراف خورشید
heliometer خورشید سنج
solar eclipse گرفت خورشید
first light اولین طلیعه خورشید
coronal هاله خورشید وغیره
the setting of the sun غروب کردن خورشید
sunglow فلق و شفق خورشید
chromatosphere هاله سرخ خورشید
spectrohelioscope طیف بین خورشید
parheliacal مانند عکس خورشید
opposition jupiter to the sun تقابل بر جیس با خورشید
hour angle زاویه ساعتی خورشید
helios دارگونه خورشید خورشیدخدا
anthelion هاله رو به روی خورشید
sunspot لکه روی خورشید
coronel هاله خورشید وغیره
heliocentric system دستگاه خورشید مرکزی
sunrise طلوع خورشید تیغ افتاب
perihelion نزدیکترین نقطه مدار به خورشید
heliometer الت پیمایش قطر خورشید
gossamery لعاب خورشید پارچه بسیارنازک
photoheliograph دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
The earth moves round the sun . زمین بدور خورشید می گردد
pyrheliometer گرماسنج ونیرو سنج خورشید
solar flare تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
The earth moves round the sun. زمین دوز خورشید می چرخد
sunrises طلوع خورشید تیغ افتاب
midnight sun خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
Plants store up the sun's energy. گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
to screen one's eyes from the sun از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
snowblink انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
solunar حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
spectroheliogram تصویر یک رنگ طیف نمای خورشید
spectroheliograph تصویریک رنگ طیف نمای خورشید
sunlight تابش افتاب انعکاس نور خورشید
aureola هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
actinogram ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
aureole هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
shoot رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
shoots رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
flocculus دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
actinochemistry مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
parhelic وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید
reversing layer لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
actinograph دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
camera lucida [ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
autumnal equinox نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
heliometry پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
mithra نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
helical ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
warmed با حرارت
warmest با حرارت
warm با حرارت
vehemence حرارت
warms با حرارت
pyogenic حرارت زا
fires حرارت
fired حرارت
fire حرارت
heat حرارت
heats حرارت
mettlesome با حرارت
ardor حرارت
ardour حرارت
hotness حرارت
clammy بی حرارت
temperature حرارت
fervidity حرارت
temperatures حرارت
warmth حرارت
enthrusiasm حرارت
fervidness حرارت
verve حرارت
adust با حرارت
langley واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
sailings سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sailed سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sail سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
calorimeter حرارت سنج
thermotherapy حرارت درمانی
thermometers حرارت سنج
thermometer حرارت سنج
expansion heat حرارت انبساط
enthalpy حرارت فعال
steamiest پر حرارت پر بخار
temperature درجه حرارت
calefactory حرارت بخش
calorification تولید حرارت
actinometer حرارت سنج
actinometre حرارت سنج
gradient افت حرارت
gradients افت حرارت
strenuousness حرارت و اصرار
steamier پر حرارت پر بخار
thermoregulation تنظیم حرارت
thermophysics فیزیک حرارت
temperatures درجه حرارت
steamy پر حرارت پر بخار
ardency شور و حرارت
zeal ذوق حرارت
interchange of heat تبادل حرارت
heat expansion انبساط حرارت
heat of hydration حرارت ئیدراسیون
heat transfer انتقال حرارت
ginger تندی حرارت
heats گرما حرارت
impressment جدیت حرارت
heats حرارت دادن
heat unit واحد حرارت
impetuosity تندی حرارت
heat گرما حرارت
heat حرارت دادن
energetically از روی حرارت
low heat cement سیمان کم حرارت
central heating حرارت مرکزی
heat exchange تبادل حرارت
initiative شوق و حرارت
initiatives شوق و حرارت
fervently از روی حرارت
heat absorption جذب حرارت
transformation of heat تبادل حرارت
heat conductor هادی حرارت
heat drop افت حرارت
heat economy اقتصاد حرارت
apolline [نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
hyperpyrexia درجه حرارت بالاتر از صد
low temperature درجه حرارت پایین
isothermal layer سطوح هم حرارت اب دریا
thermal exposure میزان جذب حرارت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com