English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (8 milliseconds)
English Persian
threshholds استانه مانند استانهای
threshold استانه مانند استانهای
thresholds استانه مانند استانهای
Other Matches
liminal استانهای
preliminaries استانهای
preliminary استانهای
threshold function تابع استانهای
threshold element عنصر استانهای
threshold gate دریچه استانهای
threshold logic منطق استانهای
threshold value ارزش استانهای
supraliminal فوق استانهای
threshold voltage اختلاف سطح استانهای
the middlands استانهای مرکزی انگلستان
tetrarchy یکی از استانهای چهارگانه حکومت چهار نفری
threshold استانه در
thresholds استانه
sill=threshold استانه
thresholds استانه در
threhold استانه
threshholds استانه
threshholds استانه در
thershold استانه
threshold استانه
limen استانه
sill استانه
sills استانه
doorsteps استانه در
doorstep استانه در
luminescence threshold استانه لومینسانس
two point threshold استانه دو نقطهای
threshold voltage ولتاژ استانه
thershold frequency بسامد استانه
non thershold pollutant الاینده بی استانه
threshold of luminescence استانه لومینسانس
threshold value مقدار استانه
threshold frequency بسامد استانه
terminal threshold استانه پایانی
limen استانه احساس
arousal threshold استانه انگیختگی
nuisance threshold استانه زیانبخشی
spatial threshold استانه فضایی
differential threshold استانه افتراقی
reaction threshold استانه واکنش
threshholds استانه چارچوب
response threshold استانه پاسخ
hearing threshold استانه شنوایی
sill beam تیرک استانه
lower threshold استانه پایین
thresholds استانه چارچوب
threshold استانه چارچوب
threshold wavelength طول موج استانه
threshold limit values استانه مقدارهای حدی
trapezoidal end sill استانه پایاب ذوذنقهای
sills تیر پایه استانه در
static friction اصطکاک در استانه حرکت
sill تیر پایه استانه در
thershold temperature استانه دمای ذرات
landing threshold استانه فرود اب خاکی
embaded sill beam تیرک توکار استانه
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
sills گسله بستری دارای استانه یاپایه نمودن
sill گسله بستری دارای استانه یاپایه نمودن
fossiliferous فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate لایه مانند ورقه مانند
serenaded ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenading ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenades ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenade ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
adjustable wheel چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
bending fatigue strength مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
after the example of مانند
etc و مانند آن
simulant مانند
capitate مانند سر
and so on و مانند ان
similiar مانند
unapproachable بی مانند
myrtle formed اس مانند
analogous مانند
blotchy لک مانند
womanlike زن مانند
analogue مانند
capillaceous مانند نخ
without an e. بی مانند
unique بی مانند
uniquely بی مانند
inapproachable بی مانند
analogues مانند
gypsiferous گچ مانند
similar مانند
pipelike نی مانند
string نخ مانند
frothy کف مانند
anthoid گل مانند
plumose پر مانند
reedy نی مانند
reediest نی مانند
unprecedentedly بی مانند
unprecedented بی مانند
penniform پر مانند
impish جن مانند
plumelike پر مانند
goatish بز مانند
toughest پی مانند
feathery پر مانند
incomparable بی مانند
tougher پی مانند
tough پی مانند
inimitable بی مانند
reedier نی مانند
fulidal اب مانند
mammilary مانند
near مانند
mammilliform مانند
lambdoid مانند
near- مانند
neared مانند
arundinaceous نی مانند
foggy مانند مه
tendinous بی مانند
as مانند
liplike لب مانند
threadlike نخ مانند
thready نخ مانند
unequaled بی مانند
encephaloid مخ مانند
unparalleled بی مانند
icily یخ مانند
filiform نخ مانند
nearer مانند
foggiest مانند مه
floriform گل مانند
fluty نی مانند
castellated دژ مانند
etcetera و مانند ان
nears مانند
analog مانند
foggier مانند مه
vide مانند
aquiform اب مانند
nearing مانند
nearest مانند
unequalled بی مانند
argillaceous رس مانند
argillaceous گل مانند
ghosty شبح مانند
graminaceous علف مانند
godlike خدا مانند
liliaceous یاس مانند
gladiate شمشیر مانند
inimitably بطوربی مانند
coralloid مانند مرجان
ghosty روح مانند
giantlike غول مانند
herblike گیاه مانند
coralline مرجان مانند
hoggish خوک مانند
grasslike علف مانند
graniform دانه مانند
corvine کلاغ مانند
herbescent گیاه مانند
plantlike گیاه مانند
corpuscular گویچه مانند
lam dacism مانند لام
coroniform تاج مانند
herby مانند بوته
lactescent شیر مانند
hyaline شیشه مانند
in his own similitude مانند خودش
lamblkin بره مانند
lamblike بره مانند
ke lighning مانند برق
hamiform قلاب مانند
januslike جانوس مانند
lanceolate نیشتر مانند
ligniform چوب مانند
lateritious اجر مانند
granuliform دانه مانند
granitic خارا مانند
gummiferous صمغ مانند
guttiform قطره مانند
crinoid زنبق مانند
cowish گاو مانند
coriaceous چرم مانند
haematoid خون مانند
haemoid خون مانند
leatheroid چرم مانند
corneous شاخ مانند
insectile حشره مانند
falcated داس مانند
flannelly فلانل مانند
foliaceous برگ مانند
epidermoid بشره مانند
foliar برگ مانند
discoidal صفحه مانند
discoid قرص مانند
discoid صفحه مانند
disclike صفحه مانند
digitiform انگشت مانند
leaflike برگ مانند
dermoidal پوست مانند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com