Dictiornary-Farsi | استحاله ناپذیر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
incommutable	استحاله ناپذیر


Other Matches

transubstantiation	استحاله
transformation	استحاله
transmutation	استحاله
immedicable	درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
invulnerable	زخم ناپذیر اسیب ناپذیر
permutation	استحاله جایگشت
arthrosis	استحاله مفصلی
permutations	استحاله جایگشت
reducing	استحاله کردن
reduce	استحاله کردن
reduces	استحاله کردن
adulteration	جعل و تزویر استحاله
reduction	تحویل استحاله کاهش
reductions	تحویل استحاله کاهش
waxes	رو به بدر رفتن استحاله یافتن
waxed	رو به بدر رفتن استحاله یافتن
wax	رو به بدر رفتن استحاله یافتن
adulterant	پست تر کننده استحاله دهنده
reduce	استحاله یا احاله کردن تخفیف دادن
reduces	استحاله یا احاله کردن تخفیف دادن
transmutation of metals	استحاله فلزات باعلم کیمیا کیمیاگری
reducing	استحاله یا احاله کردن تخفیف دادن
irrevocably	بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
inappeasable	ناپذیر
watertight	اب ناپذیر
imperviable	نم ناپذیر
waterproofs	نم ناپذیر
waterproofed	نم ناپذیر
waterproof	نم ناپذیر
unchallenged	بحث ناپذیر
incommutably	تبدیل ناپذیر
incompressible	تراکم ناپذیر
incommutable	تخفیف ناپذیر
inexplorable	کاوش ناپذیر
inappealable	پژوهش ناپذیر
incommensurable	مقایسه ناپذیر
incompressible	فشار ناپذیر
inconvertible	مبادله ناپذیر
inexhaustibly	بطورپایان ناپذیر
inexcitable	هیجان ناپذیر
indubious	تردید ناپذیر
indisributable	بخش ناپذیر
indispansably	بطورچاره ناپذیر
indisciplinable	انظباط ناپذیر
indiminishable	کاهش ناپذیر
indefectible	خلل ناپذیر
indefeasible	بطلان ناپذیر
indefeasible	فسخ ناپذیر
indecomposable	فساد ناپذیر
incorruptibly	بطورفساد ناپذیر
incommensurable	سنجش ناپذیر
incoercible	انقباض ناپذیر
immiscible	امتزاج ناپذیر
achromic	رنگ ناپذیر
air proof	هوا ناپذیر
immiscible	امیزش ناپذیر
beyond bearing	تحمل ناپذیر
deathless	فنا ناپذیر
unwearying	خستگی ناپذیر
drainless	خستگی ناپذیر
ego alien	خود ناپذیر
engrained	چاره ناپذیر
immitigable	تخفیف ناپذیر
sure-fire	شکست ناپذیر
incodensable	انقباض ناپذیر
inappellable	پژوهش ناپذیر
fatigueless	خستگی ناپذیر
inalterable	تغییر ناپذیر
imperviable	سرایت ناپذیر
impenitent	توبه ناپذیر
impartible	بخش ناپذیر
irredeemable	پایان ناپذیر
indefatigable	خستگی ناپذیر
achromatic	رنگ ناپذیر
exhautless	خستگی ناپذیر
inextinguishably	بطورتسکین ناپذیر
impracticable <adj.>	انجام ناپذیر
inexecutable <adj.>	انجام ناپذیر
unfeasible <adj.>	انجام ناپذیر
unchallenged	انکار ناپذیر
waterproof wire	سیم نم ناپذیر
water proof	رطوبت ناپذیر
untouchability	لمس ناپذیر
unsearchable	کاوش ناپذیر
unobjectionable	اعتراض ناپذیر
uninflammable	اشتعال ناپذیر
absolute <adj.>	اجتناب ناپذیر
impossible [colloquial] <adj.>	تحمل ناپذیر
unalterable <adj.>	اجتناب ناپذیر
unalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
inevitable <adj.>	اجتناب ناپذیر
indispensable <adj.>	اجتناب ناپذیر
inalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
undecidable	تصمیم ناپذیر
unconquerable	تسخیر ناپذیر
irresolvable	تجزیه ناپذیر
irresistable	مقاومت ناپذیر
irremissible	اغماض ناپذیر
irrecoverably	بطوراصلاح ناپذیر
irrecoverable	جبران ناپذیر
irrecocilably	بطوروفق ناپذیر
ireversible	تغییر ناپذیر
invariant	تغییر ناپذیر
intangibly	بطورلمس ناپذیر
insusceptible	تایید ناپذیر
insol	انحلال ناپذیر
inscrvtable	تفحص ناپذیر
inirritable	تحریک ناپذیر
irriversible	برگشت ناپذیر
joiner door	دربهای اب ناپذیر
uncomputable	محاسبه ناپذیر
unchangeable	تغییر ناپذیر
unappeasable	استمالت ناپذیر
unappealabe	پژوهش ناپذیر
stainless	زنگ ناپذیر
spanless	پیمایش ناپذیر
sateless	سیری ناپذیر
remediless	درمان ناپذیر
raintight	باران ناپذیر
nonsuperimposable	انطباق ناپذیر
non descript	تشریح ناپذیر
non descript	وصف ناپذیر
nanoaddressable	نشانی ناپذیر
infrangible	تجزیه ناپذیر
indestructible	فنا ناپذیر
unavoidable	اجتناب ناپذیر
unceasing	ایست ناپذیر
unaccountably	توضیح ناپذیر
incurable	درمان ناپذیر
inscrutable	نفوذ ناپذیر
incurable	بهبودی ناپذیر
incurable	علاج ناپذیر
interminable	پایان ناپذیر
intangible	لمس ناپذیر
inaccessible	ارتباط ناپذیر
unceasing	پایان ناپذیر
unaccountable	توضیح ناپذیر
immortal	فنا ناپذیر
disconsolate	تسلی ناپذیر
irreconcilable	اشتی ناپذیر
irreconcilable	وفق ناپذیر
voracious	سیری ناپذیر
incomparable	مقایسه ناپذیر
uncompromisingly	مصالحه ناپذیر
uncompromising	مصالحه ناپذیر
indeterminable	تعیین ناپذیر
inaccessible	دسترسی ناپذیر
ineluctable	چاره ناپذیر
irreversible	واگشت ناپذیر
overpowering	مقاومت ناپذیر
irreversible	برگشت ناپذیر
unanswerable	جواب ناپذیر
unanswerable	تکذیب ناپذیر
irreversible	بازگشت ناپذیر
impermeable	نشت ناپذیر
impermeable	تراوش ناپذیر
inflexible	انحناء ناپذیر
impregnable	رسوخ ناپذیر
unbearable	تحمل ناپذیر
adamantly	تزلزل ناپذیر
unbearably	تحمل ناپذیر
adamant	تزلزل ناپذیر
inconceivable	تصور ناپذیر
undeniably	انکار ناپذیر
undeniable	انکار ناپذیر
inevitable	اجتناب ناپذیر
immobile	جنبش ناپذیر
impermeable	رطوبت ناپذیر
unavoidable	چاره ناپذیر
irremediable	چاره ناپذیر
imperturbable	تزلزل ناپذیر
insupportable	تحمل ناپذیر
intolerable	تحمل ناپذیر
inconsolable	دلداری ناپذیر
inconsolably	دلداری ناپذیر
unassailable	یورش ناپذیر
passive	اثر ناپذیر
passives	اثر ناپذیر
nondescript	وصف ناپذیر
atomic	تجزیه ناپذیر
ineludible	گریز ناپذیر
uncontrollably	کنترل ناپذیر
uncontrollable	کنترل ناپذیر
inestimable	تخمین ناپذیر
incorrigible	اصلاح ناپذیر
irrefutable	تکذیب ناپذیر
invincible	شکست ناپذیر
rigid	انعطاف ناپذیر
irreparable	جبران ناپذیر
irrefutable	انکار ناپذیر
integral	جدایی ناپذیر
insufferable	تحمل ناپذیر
impassive	تالم ناپذیر
unbeatable	باخت ناپذیر
unerring	خطا ناپذیر
immutable	تغییر ناپذیر
insoluble	انحلال ناپذیر
infallible	لغزش ناپذیر
invariable	تغییر ناپذیر
indescribable	وصف ناپذیر