Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
izod impact strength
استحکام ضربه ایزوتوپ
Other Matches
insulation strength
استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
reserve factor
نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
isotope
ایزوتوپ
isotopes
ایزوتوپ
radioisotope
ایزوتوپ
radioisotope
رادیو ایزوتوپ
radioisotope
ایزوتوپ پرتوزا
isotopes
جسم ایزوتوپ
stable isotope
ایزوتوپ پایدار
isotope
جسم ایزوتوپ
isotope separation
جداسازی ایزوتوپ
isotope enrichment
تقویت ایزوتوپ
radioisotope
ایزوتوپ پرتو افشان
kinetic isotope effect
اثر سینتیکی ایزوتوپ
hitting
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
actinouranium
ایزوتوپ اورانیوم بوزن اتمی 532
punted
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
staying power
استحکام
consistent
استحکام
strenght
استحکام
solidity
استحکام
strength
استحکام
ridge bone
استحکام
rigidification
استحکام
solidification
استحکام
strengths
استحکام
resistance
استحکام
fortification
استحکام
substance
استحکام
substances
استحکام
reinforcement
استحکام
instable
بی استحکام
backbones
استحکام
backbone
استحکام
fortifications
استحکام
consistence
استحکام
formidableness
استحکام
rigidity
استحکام
consistency
استحکام
crossest
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser
ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses
ضربه هوک پس از ضربه حریف
consistency
ثبات استحکام
crimping groove
شیار استحکام
impact strength
استحکام ضربهای
buckling strength
استحکام خمشی
granite
سختی استحکام
initial strength
استحکام اولیه
coefficient of consolidation
ضریب استحکام
consistence
ثبات استحکام
compression strength
استحکام فشاری
filler
میله استحکام
fillers
میله استحکام
cube commpression strenght
استحکام ریشهای
dielectric strength
استحکام شکست
grit
استحکام نخاله
gritting
استحکام نخاله
impact strength
استحکام برخورد
dielectric strength
استحکام دی الکتریک
stableness
استواری استحکام
tensile strength
استحکام کششی
stability
استحکام مقاومت
consolidation
استحکام تحکیم
torsional strength
استحکام پیچشی
knot strength
استحکام گره
formidability
استحکام بزرگی
transverse bending strength
استحکام خمشی
fortifiable
قابل استحکام
high temperature strength
استحکام حرارتی
structrual stability
استحکام ساختمانی
strength ratio
نسبت استحکام
gritted
استحکام نخاله
fatigue strength
استحکام خستگی
disruptive strength
استحکام انقطاع
hot strength
استحکام گرمایی
stability
استواری استحکام
strength properties
خصوصیات استحکام
solidification
انجماد استحکام
tracking resistance
استحکام جریان خزشی
high strength cast iron
چدن با استحکام عالی
high strength steel
فولاد با استحکام عالی
gussets
بست استحکام خرپاها
gusset
بست استحکام خرپاها
intrinsic fatigue strength
استحکام فرسودگی ذاتی
torsional fatigue strength
استحکام فرسودگی پیچشی
ultimate strength
مقاومت یا استحکام نهایی
artificial aging
افزایش استحکام الومینیوم
torsional rigidity
استحکام در مقابل پیچش
sclaff
ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
epaulement
استحکام موقتی جناحی مترس
serigraph
استحکام سنج تار ابریشم
thermostability
قابلیت استحکام در مقابل حرارت
serigraphy
ازمایش استحکام تار ابریشم
ultimate tensile strength
حد نهایی کشش و استحکام نخ
[قبل از پاره شدن]
stringer
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringers
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
shank
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
breastwork
استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
beef up
افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
overcasting
شیرازه بافی
[جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
placekick
ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
edge finish
شیرازه بافی
[جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
counter fert
دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
box beam wing
نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
frangible bullet
گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
bending fatigue strength
مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
over stretched wrap
نخ چله بیش از حد کشیده شده
[این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
whisker
کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
Mercerization
مرسیزاسیون
[این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
sizing
آهارزنی
[گاه جهت استحکام و یکنواختی نخ های تار، قبل از چله کشی آنها را با نشاسته و چسب شستشو می دهند. اینکار در پارچه بافی مرسوم است ولی در بافت فرش نیز استفاد می شود.]
Nomatic rugs
قالی های عشایری و قشقایی
[این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
impulse
ضربه
butt joint
ضربه
shots
ضربه
push
ضربه
double kick
دو ضربه پی در پی
impacts
ضربه
impulses
ضربه
butting
ضربه با سر
shock
ضربه
kick
ضربه با پا
kick
ضربه
kicked
ضربه با پا
kicked
ضربه
kicking
ضربه با پا
kicking
ضربه
shocked
ضربه
surge
ضربه
surged
ضربه
surges
ضربه
shocks
ضربه
kicks
ضربه با پا
kicks
ضربه
flapped
ضربه
flaps
ضربه
antiknock
ضد ضربه
head
ضربه با سر
brunt
ضربه
pulsed
ضربه
pulse
ضربه
pushes
ضربه
flap
ضربه
collisions
ضربه
collision
ضربه
tit
ضربه
tits
ضربه
thud
ضربه
thudded
ضربه
thudding
ضربه
thuds
ضربه
hacks
ضربه
hacked
ضربه
hack
ضربه
pushed
ضربه
impluse
ضربه
bonk
ضربه بر سر
interrupter
ضربه گر
stroking
ضربه
blows
ضربه
sole kick
ضربه با کف پا
blow
ضربه
bonked
ضربه بر سر
stroke
ضربه
shockproof
ضد ضربه
shock proof
ضد ضربه
mishit
ضربه بد
bonks
ضربه بر سر
slugger
ضربه زن
bonking
ضربه بر سر
sole of the foot kick
ضربه با کف پا
impact
ضربه
pop
ضربه
popped
ضربه
stroked
ضربه
pops
ضربه
whang
ضربه
yee jupkki
ضربه پا
shot
ضربه
strokes
ضربه
sole trap
ضربه با کف پا
left
ضربه چپ
strikeless
بی ضربه
spot kick
ضربه کاشته
yohan nukite
ضربه با انگشتان
thrums
ضربه گیر
tee off
ضربه محکم
single stroke bell
زنگ تک ضربه
sevice kick
ضربه سرویس
scissors kick
ضربه قیچی
lash
ضربه مژگان
lash
ضربه شلاق
lashed
ضربه مژگان
lashes
ضربه مژگان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com