English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
carcase استخوان بندی اسکلت ساختمان
Other Matches
structural steel work اسکلت بندی فلزی ساختمان
skeleton استخوان بندی ساختمان
skeletons استخوان بندی ساختمان
anatomies ساختمان استخوان بندی
anatomy ساختمان استخوان بندی
structural joints درزهای استخوان بندی ساختمان
nerve fascicle دسته ای از رشته عصبی [ساختمان استخوان بندی ]
nerve bundle دسته ای از رشته عصبی [ساختمان استخوان بندی ]
cingulum دسته ای از رشته عصبی در مغز [ساختمان استخوان بندی ]
cingulum bundle دسته ای از رشته عصبی در مغز [ساختمان استخوان بندی ]
angle-post [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
structure ساختمان اسکلت فلزی
building steel lathing اسکلت فلزی ساختمان
structures ساختمان اسکلت فلزی
structuring ساختمان اسکلت فلزی
structuring استخوان بندی
skeleton استخوان بندی
structures استخوان بندی
skeletons استخوان بندی
skelton استخوان بندی
structure استخوان بندی
framework استخوان بندی
carcasses استخوان بندی
carcass استخوان بندی
frameworks استخوان بندی
carcases استخوان بندی
carcass استخوان بندی
carcse استخوان بندی
force structure استخوان بندی یکان
frame استاتور استخوان بندی
ankle joint قوزک پا [استخوان بندی]
corallite استخوان بندی مرجانی
ankle joint قوزک [استخوان بندی]
skeletal مربوط به استخوان بندی
skeletal وابسته به استخوان بندی
exoskeleton استخوان بندی خارجی
joint of the foot قوزک [استخوان بندی]
exo skeleton استخوان بندی برونی
joint of the foot قوزک پا [استخوان بندی]
skeletonize بشکل استخوان بندی دراوردن
boning استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
bones استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
boned استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
endoskeleton استخوان بندی درونی حیوان
bone استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
frameworks استخوان بندی قالب چهار دیواری
polyzoarium کلنی مرجانی یا استخوان بندی حافظ ان
framework استخوان بندی قالب چهار دیواری
hyprostosis رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
biosystematic مربوط به رده بندی موجودات از روی ساختمان یاختههای انان
knee brace پشت بندی که جهت مقاومت ساختمان درمقابل فشار ناشی از بادبسته میشود
building system اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
putlog تیر وتخته روی تخته بندی ساختمان که معماران پا روی ان میگذارند کف چوب بست
putlock تیر وتخته روی تخته بندی ساختمان که معماران پا روی ان میگذارند کف چوب بست
green stick شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
outline assembly drawing نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
zygoma استخوان قوس وجنه استخوان گونه
syynostosis ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
astragalus استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
condyle مهره استخوان- برامدگی استخوان
ischium استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
periosteum پوشش استخوان ضریع استخوان
carcass اسکلت
carcases اسکلت
carcse اسکلت
skeletons اسکلت
carcasses اسکلت
skeleton اسکلت
carcass اسکلت
staging اسکلت
building material dealer فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
atomy اسکلت انسان
framework اسکلت خرپا
chassis اسکلت کالبد
truss bridge پل اسکلت فلزی
cracassing اسکلت سازی
centering اسکلت چوبی
frameworks اسکلت خرپا
airframe اسکلت هواپیما
carcassing اسکلت سازی
frame منطق اسکلت
carcase اسکلت فلزی
cross-rail اسکلت چوبی
reinforced concrete carcase اسکلت بتن فولادی
truss bridge پل دارای اسکلت اهنی
building enterprise مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
coach-house ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
civil engineering contractor مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
stonewall formation اسکلت پیادهای دیوار سنگی
belt frame اسکلت محیطی بدنه هواپیما
pawn structure ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
enterprise network شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
hull بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hulls بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
occiput استخوان قمحدوه استخوان پس سر
foundation اسکلت اصلی فرش [شامل تار و پود]
timber dam سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
rotundas ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotonda ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
block structure ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
constructional feature ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotunda ساختمان مدور ساختمان گنبددار
vomer استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
overbuild زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
hangers اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
hanger اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
ground section بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classification طبقه بندی رده بندی
classifications طبقه بندی رده بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineament طرح بندی صورت بندی
wording جمله بندی کلمه بندی
lineaments طرح بندی صورت بندی
formula مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
beneficial occupancy اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
jawbones استخوان فک
jawbone استخوان فک
ossicle استخوان چه
tarsus استخوان مچ پا
natchbone استخوان
fleshier بی استخوان
boneless بی استخوان
bone استخوان
boning استخوان
boned استخوان
bones استخوان
osteotome استخوان بر
fleshiest بی استخوان
fleshy بی استخوان
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
shacklebone استخوان مچ دست
aitch bone استخوان کفل
ankle bone استخوان قوزک
scroll bone استخوان فرفرهای
shacklebone استخوان قاپ
cartilage نرمه استخوان
femurs استخوان ران
femur استخوان ران
reckets ملاست استخوان
femora استخوان ران
anklebone استخوان قوزک
anvil bone استخوان سندانی
baleen استخوان نهنگ
calcaneum استخوان پاشنه
cannon bone استخوان ساق پا
cariosity پوسیدگی استخوان
breast bone استخوان سینه
scalping iron استخوان تراش
scaular استخوان شانه
epiphysis شاخ استخوان
bone ache استخوان درد
barebone استخوان خالی
xyster استخوان تراش
pith مخ استخوان اهمیت
bonemeal استخوان کوبیده
shoulder blade استخوان شانه
humeruses استخوان عضله
ungual bone استخوان ناخنی
humeruses استخوان بازو
humerus استخوان عضله
humerus استخوان بازو
humeri استخوان عضله
jawbones استخوان ارواره
humeri استخوان بازو
jawbone استخوان ارواره
fracturing شکستگی استخوان
fractures شکستگی استخوان
fractured شکستگی استخوان
fracture شکستگی استخوان
zygomatic استخوان گونه
kneecap استخوان کشگک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com