English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
premaxilla استخوان جلو ارواره زیرین مهره داران
Other Matches
nether lip or jaw لب یا ارواره زیرین
mandibular ارواره زیرین
maxilla ارواره زیرین
vertebrata مهره داران
inframaxillary وابسته به ارواره زیرین
inframaxillary nerves پیهای ارواره زیرین
trismus تشنج ارواره زیرین
infra axillary وابسته به ارواره زیرین
intervertebral بین مهره داران
stag evil تشنج ارواره زیرین اسب
jowls ارواره زیرین پرنده گونه
mandibular اروارهای وابسته به ارواره زیرین
jowl ارواره زیرین پرنده گونه
naris سوراخ بینی مهره داران
centrum مرکز بدن مهره داران
toes انگشت پای مهره داران جای پا
toe انگشت پای مهره داران جای پا
maxilla استخوان ارواره ارواره
overshot jaw ارواره زبرین هنگامی که ازارواره زیرین جلوترامده است
germinal area قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
jawbone استخوان ارواره
maxillary bone استخوان ارواره
jawbones استخوان ارواره
condyle مهره استخوان- برامدگی استخوان
whalebone استخوان ارواره نهنگ عاج تمساح
gomphosis اتصال و جوش خوردن استخوان دندان به ارواره مفصل متحرک
condyloid مانند مهره استخوان
chine مهره استخوان پشت جانوران گوشت مازه
occupational disease امراض شغلی [نظیر بیماری های برونشیت در رنگرزان و بافندگان، پوکی استخوان، خمیدگی ستون مهره ها در بافندگان، ضعف چشم و غیره]
hyprostosis رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
locknut قراردادن مهره دوم برای جلوگیری ازشل شدن مهره اول
axis مهره دوم گردن مهره محوری
phillips nut مهره یا سوراخ صلیبی مهره فیلیپس
batteries قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
battery قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
green stick شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
syynostosis ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
zygoma استخوان قوس وجنه استخوان گونه
astragalus استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
periosteum پوشش استخوان ضریع استخوان
ischium استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
ctenophora شانه داران
proboscidean or ian خرطوم داران
arthropoda بند داران
moneyed interest پول داران
farmers مزرعه داران
the faithful ایمان داران
ctenophore شانه داران
men of property ملک داران
euciliate مژه داران حقیقی
joint tenants اجاره داران مشترک
thallophyte از جنس ریسه داران
riflecorps تفنگ داران داوطلب
troop housing کوی درجه داران یا افراد
class q allotment کسورات حق مسکن درجه داران
proboscidean وابسته بخرطوم داران عاجدار
proboscidian وابسته بخرطوم داران عاجدار
Wall Street مرکز بانکها و سرمایه داران نیویورک
jaws ارواره
chaw ارواره
mandibles ارواره
jaw ارواره
mandible ارواره
chops ارواره
ctenophoran وابسته بشانه داران جانور شانه دار
admaxillary نزدیک ارواره
chapt مرد ارواره
jibs حرف ارواره
submaxilla ارواره پایین
jibbing حرف ارواره
protrusion of the jaw پیشامدگی ارواره
jibbed حرف ارواره
jib حرف ارواره
crack jaw ارواره شکن
jaw breaker ارواره شکن
wapper jawed دارای ارواره کج
glass jaw ارواره شیشهای
orthognathous راست ارواره
occiput استخوان قمحدوه استخوان پس سر
stalag بازداشتگاه افسران و درجه داران زمان جنگ درالمان
reefer لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
reefers لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
supramaxillary وابسته به ارواره زبرین
gnathitis اماس ارواره بالا
lanternjaws ارواره دراز و لاغر
gnathal فکی وابسته به ارواره
prognathism پیش امدگی ارواره
projecting jaw ارواره پیش امده
actinomycosis مرض قارچی ارواره
gnathic فکی وابسته به ارواره
intermaxillary واقع در میان ارواره ها
submaxillary glands غدههای زیر ارواره
leet دادگاهی که تیول داران سالی یا ششماه یکبار برپا می کردند
baltic exchange اتحادیه کشتی داران و تجار وواسطههای ذغال و الوار ودانه
lantern jawed دارای ارواره دراز و لاغر
premaxillary واقع در جلو ارواره زبرین
prognathous دارای ارواره پیش امده
prognathic دارای ارواره پیش امده
vomer استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
yaght club باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
plectognath ماهی ای که ارواره زبرینش بکاسه سر چسبیده است
gar نوعی ماهی که ارواره هایی شبیه منقاردارد
pleurodont دارای دندان محکم شده ازداخل ارواره
micronucleus یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
underside زیرین
inferiors زیرین
undersides زیرین
underlip لب زیرین
under زیرین
under- زیرین
inferior زیرین
underlips لب زیرین
underlines خط زیرین
underlined خط زیرین
downstair زیرین
following زیرین
after mentioned زیرین
following on زیرین
underscore زیرین خط
underscored زیرین خط
underscores زیرین خط
underline خط زیرین
subjecent زیرین
underscoring زیرین خط
following <adj.> زیرین
tropopause زیرین مرز
troposphere زیرین سپهر
true pelvis لگن زیرین
ulna زند زیرین
named here under نامبرده زیرین
undercoat پشم زیرین
underpasses زیرین راه
underpart زیرین بخش
underpass زیرین راه
subways مجرای زیرین
subway مجرای زیرین
bottom line طناب زیرین
dewatering outlets خروجی زیرین
cutis پوست زیرین
culet پخ زیرین برلیان
lower floor اشکوب زیرین
sub grade لایه زیرین
nether millstone اسیاسنگ زیرین
base stone سنگ زیرین
bottom slide لغزنده زیرین
neath or neath پایین زیرین
labium لب زیرین حشره
the f. words کلمات زیرین
inferior colliculus برجستگی زیرین
the figure below رقم زیرین
the underwritten names نامهای زیرین
hypolimnion اب سرد زیرین
hypodermis پوست زیرین
bedding لایه زیرین
inferior planets سیارات زیرین
limbs اندام زیرین
undercuts ببرش زیرین
underneath زیرین پایینی
underworld زیرین جهان
downward پایین زیرین
beneath زیرین پایینی
undercut ببرش زیرین
limb اندام زیرین
press bed بخش زیرین پرس
cutis لایه زیرین پوست
top lift طبقه زیرین پاشنه پا
lower branch of meridian نصف النهار زیرین
underside طرف یا سوی زیرین
binder course قشر زیرین رویه
nether millstone سنگ زیرین اسیاب
coarse adjustment knob دکمه تنظیم زیرین
undergrowth پشم یارویش زیرین
undersides طرف یا سوی زیرین
calipee کاسه زیرین لاک پشت
eupelagic environment محیط زیر لایه زیرین
orlop عرشه زیرین کشتی جنگی
neck necessity قسمت زیرین تاج ستون
semibasement نیم طبقه زیرین ساختمان
orlop deck عرشه زیرین کشتی جنگی
jibbed بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jibbing بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
martingale طناب یا زنجیر زیرین دگل یابادبان
jib بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jibs بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
diffusion روش انتقال به سط وح زیرین مدار پیچیده
labrum لب زیرین بند پائیان لبه بیرونی صدف لب
burnishing stone مهره
beadings مهره مهره
screw bolt مهره
beading مهره مهره
invertebrate بی مهره
beads مهره
burnisher مهره
to take eggs for money خر مهره
spondyl مهره
weld bead مهره جوش
nut مهره
vertebra مهره
screw nut مهره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com