English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
calcaneum استخوان پاشنه
Other Matches
hyprostosis رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
heel پاشنه جوراب پاشنه گذاشتن به
heels پاشنه جوراب پاشنه گذاشتن به
green stick شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
zygoma استخوان قوس وجنه استخوان گونه
astragalus استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
syynostosis ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
ischium استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
condyle مهره استخوان- برامدگی استخوان
periosteum پوشش استخوان ضریع استخوان
occiput استخوان قمحدوه استخوان پس سر
vomer استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
sterner پاشنه
sternest پاشنه
shoes پاشنه
sterns پاشنه
shoe lift پاشنه کش
shoeing پاشنه
bridge shoe پاشنه
shoe پاشنه
bridge shoe پاشنه پل
bridge seat پاشنه پل
talon پاشنه پا پاشنه
after castle پاشنه
stern پاشنه
triggered پاشنه
trigger پاشنه
talons پاشنه پا پاشنه
wake کف پاشنه
waked کف پاشنه
heel پاشنه
heel ته پاشنه کف
heel پاشنه در
heel پاشنه سد
heels پاشنه
heels ته پاشنه کف
door-furniture پاشنه ی در
heels پاشنه در
heels پاشنه سد
triggers پاشنه
pivoted پاشنه در
pivot پاشنه در
overtaking light پاشنه
quarter deck پاشنه
wakes کف پاشنه
cups پاشنه در
cupped پاشنه در
pivot footstep پاشنه
upstream toe پاشنه سد
pivots پاشنه در
door hinge پاشنه
door hinge پاشنه در
heelpiece پاشنه
cup پاشنه در
heelpiece پاشنه پوش
heeler پاشنه ساز
kick with the heel ضربه با پاشنه پا
kedge anchor لنگر پاشنه
heeltap لایی پاشنه
stern rope طناب پاشنه
pivot instep kick ضربه با پاشنه پا
poop deck بالاترین پل پاشنه
quarter boom بوم پاشنه
slipshod پاشنه خوابیده
quarter boom تیرک پاشنه
mizzen sail بادبان پاشنه
dead astern درست پاشنه
heel cut محافظ پاشنه پا
heel and toe با پنجه و پاشنه
abaft به سمت پاشنه
aft spring اسپرینگ پاشنه
fantail پاشنه ناو
after turret توپ پاشنه
aftermost نزدیک پاشنه
heel پاشنه [کفش]
boat tail پاشنه قایق
bootjack پاشنه کش چکمه
dwi chook پشت پاشنه پا
heel loop قوس پاشنه
trunnion پاشنه افقی
shoehorns پاشنه کش کفش
following sea موج پاشنه
tiller flat سکان پاشنه
stern پاشنه ناو
to take to ones heels پاشنه راورکشیدن
sterner پاشنه ناو
toe protection پاشنه بندی
sternest پاشنه ناو
transom stern پاشنه تخت
sterns پاشنه ناو
transom stern پاشنه صاف
trim aft نشست پاشنه
pivoted پاشنه گردان
shoehorn پاشنه کش کفش
pivots پاشنه گردان
stepping پاشنه کفش
step پاشنه کفش
pivot پاشنه گردان
heels پاشنه پی دیواره حائل یا سد
after body قسمت پاشنه ناو
heel thrust فشار پاشنه پا در پیچیدن
heel در پاشنه قرار گرفتن
block heel نعلبند پاشنه اسب
shoehorn پاشنه کش بکار بردن
insteps پاشنه جوراب یاکفش
by the stern از طرف پاشنه ناو
shoehorns پاشنه کش بکار بردن
sock کفش راحتی بی پاشنه
shoe پاشنه کیل ناو
running free بادبانی با باد پاشنه
heels توپ را با پاشنه پا رد کردن
splash board سپر پاشنه قایق
stern fast طناب پاشنه قایق
shoes پاشنه کیل ناو
shoeing پاشنه کیل ناو
stern hook نفر پاشنه قایق
heel توپ را با پاشنه پا رد کردن
stern post ستون پاشنه ناو
on the quarter در جهت پاشنه ناو
taffrail نرده پاشنه ناو
top lift طبقه زیرین پاشنه پا
ensign staff میله پرچم پاشنه
heel kick ضربه با پاشنه پا به عقب
pivots پاشنه محور چرخ
pirouette چرخ روی پاشنه
heel پاشنه پی دیواره حائل یا سد
pirouettes چرخ روی پاشنه
percussion gun تفنگ پاشنه دار
pivoted روی پاشنه چرخیدن
pivot پاشنه محور چرخ
swivels لولای پاشنه گرد
pivoted پاشنه محور چرخ
pivot روی پاشنه چرخیدن
fore foot کیل ناو در پاشنه
sternfast طناب پاشنه قایق
heeltap لایه پاشنه کفش
drilling shoe پاشنه ی مته کاری
instep پاشنه جوراب یاکفش
pivots روی پاشنه چرخیدن
swivel لولای پاشنه گرد
swivelled لولای پاشنه گرد
fore and aft امتداد سینه تا پاشنه ناو
pivots روی پاشنه گشتن چرخیدن
napoleon چکمه پاشنه بلند ناپلئونی
pivoted روی پاشنه گشتن چرخیدن
chopine نوعی کفش پاشنه بلند
huarache کفش راحتی پاشنه کوتاه
sternway پیشروی ناواز سمت پاشنه
roughshod دارای نعل پاشنه دار
dead astern درست در سمت پاشنه ناو
kickoff ضربه ازاد با پاشنه پا درشروع
stern tube لوله اژدر پاشنه ناو
pivot روی پاشنه گشتن چرخیدن
snowplow توقف با بردن پاشنه ها بعقب
trimmest کج شدن ناو از سینه یا پاشنه
trims کج شدن ناو از سینه یا پاشنه
trim کج شدن ناو از سینه یا پاشنه
brogan چکمه سنگین پاشنه دار لهجه محلی
french heel پاشنه کفش زنانه بلند وخمیده بجلو
hard starboard ناو رابا چرخش سریع بسمت پاشنه بگردانید
skull حرکت بجلو یا عقب باچسباندن و گشودن پاشنه یانوک پا
skulls حرکت بجلو یا عقب باچسباندن و گشودن پاشنه یانوک پا
pin joint اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
drags مقداری که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشدکشیدن روی زمین
dragged مقداری که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشدکشیدن روی زمین
drag مقداری که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشدکشیدن روی زمین
chopped کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
chop کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
boning استخوان
boneless بی استخوان
fleshier بی استخوان
fleshiest بی استخوان
fleshy بی استخوان
osteotome استخوان بر
natchbone استخوان
boned استخوان
tarsus استخوان مچ پا
ossicle استخوان چه
bone استخوان
bones استخوان
jawbone استخوان فک
jawbones استخوان فک
the humeral bone استخوان بازو
osteomalacia نرمی استخوان
pubis استخوان شرمگاه
tarsometatarsus استخوان مچ پاواستخوان کف پا
the humeral bone استخوان عضد
hyoid bone استخوان لامی
talus استخوان قاپ
structure استخوان بندی
ostosis استخوان سازی
palating استخوان کام
humeeerus استخوان بازو
hollownes پوکی استخوان
parietal استخوان اهیانه
patella استخوان کشکک
patellae استخوان کشکک
frameworks استخوان بندی
femur استخوان ران
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com