English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 131 (8 milliseconds)
English Persian
recoil cylinder استوانه دافع
Other Matches
counter recoil cylinder استوانه هادی پیستون مواج استوانه عاید
waterproof دافع اب
repellent دافع
hydragogue دافع اب
dejectory دافع
expulsive دافع
repulsive دافع
eductor دافع
repellents دافع
ejaculatory دافع
repeller دافع
loathsome دافع
preclusive دافع
propulsive دافع
waterproofs دافع اب
waterproofed دافع اب
water proof دافع اب
water repellent دافع اب
preventively بطور دافع
exterminator دافع حشرات
exterminators دافع حشرات
recoil system سیستم دافع
bombproof دافع بمب
buffer body بدنه دافع
muzzle brake دافع دهانه
self repelling دافع همدیگر
icteric دافع یرقان
forbidding دافع ناخوانده
bechic دافع سرفه
acopic دافع خستگی و کوفتگی
antasthmatic دافع تنگی نفس
loathful دافع بیرغبت سازنده
ischuretic دافع حبس پول
repulsively بطور زننده یا دافع
larvicide دافع کرم حشره
recoil system دستگاه دافع توپ
expellent خارج کننده دافع
expellant خارج کننده دافع
buffer دافع اطاق خرج
rejecter دافع دستگاه دفع پارازیت
rejector دافع دستگاه دفع پارازیت
sledges کشوی عاید و دافع توپ
fungicides ماده دافع یا نابودکننده قارچ
sledge کشوی عاید و دافع توپ
fungicide ماده دافع یا نابودکننده قارچ
muzzle bell دافع دهانه شیپوری لوله توپ
muzzle compensator دافع دهانه لوله توپ یا تفنگ
roller استوانه
rollers استوانه
platten استوانه
platen استوانه
drummed استوانه
cylinders استوانه
cannons استوانه
cannon استوانه
drum استوانه
cylinder استوانه
shafts استوانه
dog-wheel استوانه
shaft استوانه
sleigh درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
sleighs درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
graduates استوانه مدرج
graduating استوانه مدرج
graduate استوانه مدرج
ruffini cylinder استوانه روفینی
induction cylinder استوانه القائی
wehnelt cylinder استوانه ونلت
winched استوانه تارکشی نخ
guide cylinder استوانه راهنما
graduated cylinder استوانه مدرج
revolving top استوانه توزیع
stele استوانه اوندی
stela استوانه اوندی
cylindrically بشکل استوانه
cylindroid شبه استوانه
driving sleeve استوانه گرداننده
winching استوانه تارکشی نخ
winches استوانه تارکشی نخ
cylindroid استوانه وار
winch استوانه تارکشی نخ
access shaft مدخل استوانه ای
rundle استوانه گردنده گوی
cylindrical coordinate مختصات استوانه ای [ریاضی]
drum [ستون استوانه شکل]
thin walled cylinder استوانه جدار نازک
fust [میله استوانه ای ستون ها]
Rod cell یاخته استوانه ای [در چشم]
replenisher استوانه نافم روغن
rod یاخته استوانه ای [در چشم]
spacer disk استوانه توپر فلزی
stelar دارای استوانه اوندی
rollers بام غلتان استوانه
drum درام سیلندر استوانه
cylindrical دارای شکل استوانه
roller بام غلتان استوانه
drummed درام سیلندر استوانه
drummed فرف استوانه شکل
drum طبل کوس استوانه
critical infinte cylinder قطر بحرانی استوانه
dashpot استوانه متعادل کننده
drummed طبل کوس استوانه
motor tube استوانه موتور موشک
drum فرف استوانه شکل
emunctory مربوط به پاک کردن بینی عضو دافع فضولات بدن
counterbore خزینه دار کردن استوانه
warping head استوانه چرخنده بکسل لنگر
cylindrical coordinate system دستگاه مختصات استوانه ای [ریاضی]
beater mill تغارچهای که در داخل ان استوانه نیز قرار دارد
rods and cones [in the retina] یاخته های استوانه ای و مخروطی [در شبکیه چشم]
trommel غربال سیمی استوانه شکلی مخصوص سنگ معدن
fusarole [حلقه ای به شکل نیم دایره در تزئینات میله استوانه ای ستون ها]
bush استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
bushes استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
solenoid سیم پیچی بشکل استوانه برای ایجاد میدان مغناطیسی مارپیچ کهربایی
gabion سبد استوانه شکل بدون ته که از خاک پر کرده و برای جان پناه بکار میبرند
buffer chamber جان لوله محفظه ضربت گیر محفظه دافع
deodorant برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
deodorants برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
anthelmintic دافع کرم روده مربوط بداروی ضد کرم
it is proof against cold سرما در ان کارگر نسیت دافع سرما است
universal roll برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
oil buffer ضربت گیر روغنی یا دافع روغنی
insecticidal دافع حشره مربوط به حشره کشی
weedicide علف کش داروی دافع علف هرز
cable drum قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
pilaster هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
kelly drive bushing اتصال کلی که بصورت استوانه بوده و مابین کلی وسوزن حفاری وجود دارد
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com