English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
swab اسفنج زمین شویی لوله پاک کن
swabs اسفنج زمین شویی لوله پاک کن
Other Matches
intubate لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
point of fall نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
steam irons ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam iron ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
sponge اسفنج
foamed اسفنج
foam اسفنج
foaming اسفنج
foams اسفنج
sponged اسفنج
sponging اسفنج
pumice stone اسفنج معدنی
to sponge down با اسفنج شستن
pyrocellulose اسفنج باروتی
spongology اسفنج شناسی
spongy شبیه اسفنج
to sponge off با اسفنج شستن
foam rubber اسفنج لاستیکی
sponge absorbs water اسفنج ابراجذب میکند
keratose جسم شاخی اسفنج
platinum sponge اسفنج طلای سفید
to sponge off با اسفنج پاک کردن
to sponge down با اسفنج پاک کردن
spohnge با ابریا اسفنج پاک کردن
foamie اسفنج داخل کفش اسکی
hoses لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
go devil لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
breech end انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
muzzle burst ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
thermionic tube لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
sponging ابر حمام با اسفنج پاک کردن یاترکردن
sponged ابر حمام با اسفنج پاک کردن یاترکردن
sponge ابر حمام با اسفنج پاک کردن یاترکردن
cannon لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
sandblast شن شویی
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
vas deferens لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
brainwashes مغز شویی
lye tub رخت شویی
gargle گلو شویی
gargled گلو شویی
gargles گلو شویی
gargling گلو شویی
brainwashed مغز شویی
scouring پشم شویی
brainwash مغز شویی
fullers earth گل رخت شویی
carpet washing قالی شویی
Feng shui فنگ شویی
washing up فرف شویی
washing-up فرف شویی
menticide مغز شویی
pickling قطعه شویی
linen رخت شویی
gargarism گلو شویی
leaching سنگ شویی
gas washing گاز شویی
dishwater اب فرف شویی
elutriation خاک شویی
dry cleaning خشک شویی
doubling test ازمایش تا شویی
dry wash خشک شویی
swob چوبی که برسران پنبه یا اسفنج پیچیده برای پاک کردن بکاربرن
sculleries فرف شویی ناو
dry clean خشک شویی کردن
dry wash خشک شویی کردن
scullery فرف شویی ناو
rooker لاوک خاک شویی
eyewash مایع چشم شویی
sink دست شویی اشپزخانه
eyecup فرف چشم شویی
sinks دست شویی اشپزخانه
gas washing bottle بطری گاز شویی
dish rag کهنهء فرف شویی
sluices سنگ شویی کردن
hand basin لگن دست شویی
sluice سنگ شویی کردن
clothesline طناب رخت شویی
powder blue نیل رخت شویی
dishcloth کهنه فرف شویی
sluiced سنگ شویی کردن
dishcloths کهنه فرف شویی
black pickling اسید شویی مقدماتی
coke watering car واگن ویژه ذغال شویی
eye cup میشویند فرف چشم شویی
tub تغار رخت شویی طشت
tubs تغار رخت شویی طشت
spigot لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
oviduct لوله رحمی لوله فالوپ
water pipe لوله مخصوص لوله کشی اب
sockets بست لوله دوراهی لوله
to pipeline با خط لوله لوله کشی کردن
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
to put out washing رختهای شستنی خودرابرخت شویی بیرون دادن
flash tube لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
launderettes دستگاه لباسشویی خود کار ماشین رخت شویی
slipper bath یکجور فرف تن شویی که روی ان نیمه پوشیده است
launderette دستگاه لباسشویی خود کار ماشین رخت شویی
back to battery برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
perelotok زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeants گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
collimating sight دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
covenant runing with land شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse نوعی موشک زمین به زمین
pershing موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone موشک زمین به زمین رداستون
biosphere قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
drops گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile موشک زمین به زمین
ground resolution قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall. بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
angle of traverse زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
earth's attraction جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface to surface موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
pipe fitter لوله کش
stave لوله اب
pipe layer لوله کش
piped لوله
spout لوله
spouted لوله
bore لوله
nose سر لوله
noses سر لوله
pipe line خط لوله
bores لوله
spouting لوله
duct لوله اب
valve لوله
hosepipe لوله
plumbers لوله کش
pipe cutter لوله بر
water pipe لوله اب
plumber لوله کش
cannons لوله
valves لوله
rolls لوله
cannon لوله
chimney لوله
chimneys لوله
rolled لوله
roll لوله
spouts لوله
conduit لوله
conduits لوله
blast pipe لوله دم
blast main لوله دم
cylinder لوله
cylinders لوله
clip لوله
clipped لوله
rouleau لوله
tube لوله
nozzle سر لوله اب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com